۲۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۵
فرار آمریکا از تورم دورقمی

تورم ماهانه صفر درصدی آمریکا انتظارهایی در جهت شدت عمل آرام‌تر فدرال‌رزرو ایجاد کرد اما اقتصاددانان نظر دیگری دارند.

فردای اقتصاد: کرونا و جنگ اوکراین آسیب‌هایی جدی به زنجیره‌های تأمین جهانی زدند و باعث شدند تورم که در چندین دهه در کشورهای توسعه‌یافته به شیوه نسبتاً پایداری مهار شده بود، دوباره بروز کند. یکی از این کشورها آمریکاست که اقدامات بانک مرکزی‌اش -فدرال‌رزرو- برای مقابله با تورم توجهات زیادی را برانگیخت. اقداماتی که زمینه‌ساز کاهش تورم سالانه و گریز از رسیدن به تورم دورقمی شد. اما هم‌زمان کشوری مثل انگلیس به خاطر سرعت عمل کندتر بانک مرکزی‌اش، در دام تورم دورقمی افتاد. نزول تورم ماهانه آمریکا به صفر، خوشبینی‌هایی در فعالان بازارهای آمریکا ایجاد کرد که فدرال‌رزرو از شدت افزایش نرخ بهره سیاستی خود می‌کاهد. اما بسیاری اقتصاددانان عقیده دارند فدرال‌رزرو باید شدت افزایش نرخ را ادامه دهد تا روند کاهشی تورم حفظ شود. برخی حتی معتقدند اگر سیاستگذار پولی تن به فرود سخت تورم که ناچاراً رکودزاست، ندهد، تورم می‌تواند به شکل مزمنی پایدار باقی بماند.

تورم سالانه از پیک خود گذشت؟

هفته قبل که آمار جدید تورم آمریکا ماه جولای منتشر شد بسیاری را غافلگیر کرد. در بحبوحه فضای تورمی که تحت تأثیر آسیب‌دیدن زنجیره‌های تأمین به خاطر همه‌گیری کرونا و جنگ اوکراین، اکثر کشورها از جمله کشورهای توسعه‌یافته را در بر گرفته، رقم تورم ماهانه صفر جالب توجه بود، به ویژه چون تورم ماه قبل ایالات متحده ۱.۳ درصد بود و پیش‌بینی‌ها هم نهایتاً عدد ۰.۲ درصد را برای ماه جدید نشانه گرفته بودند. این کاهش تورم ماهانه باعث شد تورم سالانه (رشد شاخص قیمت‌ها نسبت به ماه مشابه سال قبل) هم از ۹.۱ به ۸.۵ درصد کاهش یابد. در حقیقت آمریکایی‌ها فعلاً از تورم دو رقمی گریختند. اما آیا تورم صفر جولای یک نقطه چرخش به سمت پایان این دور تورمی اقتصاد آمریکا بود؟ به نظر نمی‌رسد داستان به این سادگی باشد.

برداشت آمریکایی‌ها از ادامه مسیر تورم

تورم ماهانه صفر باعث جهش بازارها شد، طوری که به نظر می‌رسید سرمایه‌گذاران این کاهش تورم را یک نقطه عطف احتمالی برای ادامه مسیر می‌دانند. فارغ از فعالان اقتصادی، عامه مردم هم پس از انتشار این آمار انتظارات تورمی خود را کم کردند- این را یک نظرسنجی مطرح نشان داده بود. اما تورم کدام مسیر را انتخاب خواهد کرد؟ شیب افزایشی مجدد، افول سریع یا باقی‌ماندن در سطوح فعلی در مدت‌زمان طولانی‌تر؟

تورم صفر چگونه رخ داد؟

یک عامل مهم تورم صفر درصدی ماه اخیر را می‌توان کاهش قیمت سوخت دانست. از این منظر بسیاری روند کاهش تورم آمریکا را امری موقتی می‌دانند که می‌تواند دوباره در صورت افزایش قیمت سوخت معکوس شود. اما باید توجه داشت تورم هسته (Core Inflation) -که تورم انرژی و غذا را شامل نمی‌شود- نیز روند کاهشی داشته و از ۰.۷ در ماه قبل به ۰.۳ رسیده که کمتر از پیش‌بینی ۰.۵ درصدی است که وجود داشت. بنابراین اثر افزایش‌های نرخ بهره سیاستی را که از سوی فدرال‌رزرو (بانک مرکزی آمریکا) صورت گرفت، باید در معادلات وارد کرد. جدا از این دلیل، یک شاهد از بیرون آمریکا هم اثر سیاست پولی آمریکایی‌ها را مشخص می‌کند.

تورم انگلیس در ماه جولای فراتر از پیش‌بینی‌ها افزایش پیدا کرد و دورقمی شد. برخی معتقدند این تفاوت روند تورم آمریکا و انگلیس در شرایطی که تورم انرژی در هر دو کشور کمتر شده، نشان می‌دهد سرعت عمل بالای بانک مرکزی آمریکا به عنوان یک نقطه قوت مهم در مهار تورم بروز کرده است و در نتیجه عملکرد بانک مرکزی می‌تواند از تغییرات قیمت انرژی هم مهم‌تر باشد. در این زمینه فدرال‌رزرو تجارب مطرحی در گذشته هم دارد.

داستان شوک ولکر

در سال ۱۹۷۹ تورم بالا امان آمریکایی‌ها را بریده بود. در جریان تغییرات کابینه کارتر،‌ پاول ولکر به ریاست فدرال‌رزرو رسید. دو ماه بعد طی جلساتی در صندوق بین‌المللی پول، او شاهد سخنرانی رئیس سابق فدرال‌رزرو در توجیه ناتوانی بانک‌های مرکزی در مهار تورم به خاطر تحمل‌ناپذیری رکود برای جوامع بود. ولکر کنفرانس را نیمه‌کاره رها کرد تا در واشنگتن آخرین قدم‌ها را برای رونمایی از رویکرد جدید فدرال‌رزرو بردارد. دو روز بعد مجموعه او در یک حرکت رادیکال و ناگهانی نرخ بهره هدف را به ۲۰ درصد افزایش داد و توانست در نهایت راه، مهار تورم را به دست گیرد.

هزینه و فرصت‌هایی که همیشه پیش روی بانک‌های مرکزی هستند

هزینه شوک ولکر یک رکود عمیق در آغاز بود که بیکاری به بار آورد. اما از سوی دیگر سود این رویکرد شدید این بود که دهه‌ها تورم به طور پایدار در سطوح پایینی قرار گرفت و رشد اقتصادی هم با کمترین ناپایداری به مسیر خود ادامه داد. در شرایط فعلی هم تا اینجای کار، فدرال‌رزرو با استناد به وضعیت مناسب بازار کار دست به افزایش‌های ۰.۵ و ۰.۷۵ درصدی در نرخ بهره زده است. نکته‌ای که وجود دارد این است که برای بانک مرکزی آمریکا اهمیت اصلی بعد از تورم، وضعیت اشتغال است و نه خود وضعیت رشد اقتصادی. در نتیجه ممکن است در کوتاه‌مدت در شرایط رشد منفی هم با وجود وضعیت قابل قبول بازار کار، باز هم بده-بستان چندانی پیش روی این نهاد قرار نگیرد.

اما چالش آنجا پیش خواهد آمد که آمارهای بازار کار تحت تأثیر سیاست انقباضی فدرال‌رزرو دچار نزول شوند، یعنی میزان بیکاری افزایش یابد. در آن صورت تصمیم سیاستگذار پولی چه خواهد بود؟

تقصیر رکود بر دوش سیاستگذاران؟

درست است که شتاب افزایش قیمت‌ها در آمریکا آرام‌تر شده، اما همچنان نرخ تورم بسیار بالاتر از نرخ هدف دو درصدی قرار دارد. بنابراین توصیه بسیاری از اقتصاددانان در حال حاضر این است که روند افزایش نرخ بهره باید با قوّت ادامه یابد. اما در این صورت رکود ناگزیر خواهد بود.

برخی فدرال‌رزور را به خاطر واکنش نسبتاً دیرهنگام به روند صعودی تورم سرزنش می‌کنند؛ چرا که در ابتدای وضعیت تورمی جدید، گمانه‌های زیادی راجع به گذرا و موقتی بودن تورم آمریکا مطرح می‌شد. حتی اقتصاددان مطرحی مثل کروگمن که از حامیان سیاست‌های بودجه‌ای دولت بایدن بود، تحلیل‌های زیادی راجع به گذرابودن شوک تورم نوشت. اما احتمالاً مقصر دوم همان بسته محرک مالی ۱.۹ تریلیون دلاری دموکرات‌ها در کنگره است که به امضای بایدن رسید.

مقصر اولیه چه کوتاهی بانک مرکزی آمریکا در مقابله با موج تورمی ناشی از جنگ و کرونا باشد و چه کسری بودجه دولت، حالا تورم نیازمند درمانی است که دیگر نمی‌تواند بدون درد باشد. نوریل روبینی، اقتصاددان و وزیر خزانه‌داری دولت اوباما، اخیراً گفته رؤیای فرود نرم و آهسته تورم دیگر شدنی نیست. در حالی که بسیاری فعالان بازارها پس از کاهش تورم سالانه در ماه اخیر نسبت به کاهش شدت عمل فدرال‌رزرو خوشبین شده‌اند، وی معتقد است باید با سرعت بالایی نرخ بهره سیاستی تا سطوحی نزدیک به پنج درصد افزایش یابد؛ این یعنی یک فرود سخت و دردناک.

چرا اول باید غول تورم را به شیشه برگرداند؟

بروز دوباره تورم آمریکا پس از چهل سال بعضاً به خروج یک غول از شیشه‌اش تشبیه می‌شود؛ گویی سال‌ها سیاستگذاران موفق به مهار این غول شده بودند تا اقتصاد را مانند دهه هفتاد میلادی اسیر خود نکند. تورم به خاطر ضربات زیادی که به چشم‌اندازهای اقتصاد می‌زند و نااطمینانی شدیدی که تزریق می‌کند، یک مانع مهم رشد است. به همین دلیل هم دهه هفتاد میلادی آمریکا با رکود هم همراه بود. در چنین شرایطی مقابله سخت با تورم هر چند در آغاز رکود ایجاد می‌کند، اما با ایجاد ثبات بلندمدت خود زمینه‌ساز رونق و اشتغال آینده می‌شود. به همین سبب نظر بسیاری کارشناسان در حال حاضر این است که فدرال‌رزرو باید اولویت اصلی خود را برگرداندن هر چه سریع‌تر این غول به شیشه قرار دهد. حال باید دید این نهاد پولی با توجه به ابزارها و اطلاعات خود از جوانب مختلف اقتصاد آمریکا، چه نرخ و شدتی را در ماه‌های آینده انتخاب خواهد کرد. روبینی پیش‌بینی کرده آینده از این دو حالت خارج نخواهد بود: یا فرود دردناک و رکودزای تورم، یا تورم ماندگار. با توجه به اظهارات اخیر، به نظر می‌رسد پاول -رئیس فعلی فدرال‌رزرو- فعلاً با جدیت مقابله با تورم را از طریق ابزار نرخ بهره ادامه خواهد داد.

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار