۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۸
روایت «حسن روحانی» از تغییر نام خانوادگی‌اش

برخی از دوستان هم نام خانوادگی فریدون را مناسب می‌دانستند و می‌گفتند: بسیاری از طلبه‌ها دو نام خانوادگی دارند، یعنی به نام فامیلی که در شناسنامه‌ی آنها ثبت شده است، خوانده نمی‌شوند، بلکه از آنان با نامی دیگر یاد می‌شود که به آن نام معروف شده‌اند. در نهایت تصمیم گرفتم نام فامیل خود را در حوزه تغییر بدهم، ولی در شناسنامه تغییری ندهم. لذا با دوستان مختلف مشورت کردم تا بتوانم نام فامیل مناسبی انتخاب کنم. مثلاً یکی پیشنهاد می‌کرد نام خانوادگی خود را اسلامی انتخاب کنم و دیگری امامی یا تشیعی را مطرح می‌کرد. هر کس نامی را پیشنهاد می‌کرد تا در نهایت نام روحانی را برای خود برگزیدم

جماران: حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در خاطراتش می نویسد:

نام خانوادگی من... فریدون بود و هم اکنون نیز در شناسنامه‌ی پدرم، خواهران و برادرم همین نام فامیل ثبت شده است. وقتی در سال ۱۳۴۰ وارد قم شدم، دوستان طلبه به نام خانوادگی من ایراد می‌گرفتند و می‌گفتند: فردا که آیت‌الله شدید، مردم شما را آیت‌الله فریدون بخوانند؟! اصلا این نام فامیل مناسب فعالیت آینده‌ی شما نیست و باید آن را تغییر دهید.

برخی از دوستان هم نام خانوادگی فریدون را مناسب می‌دانستند و می‌گفتند: بسیاری از طلبه‌ها دو نام خانوادگی دارند، یعنی به نام فامیلی که در شناسنامه‌ی آنها ثبت شده است، خوانده نمی‌شوند، بلکه از آنان با نامی دیگر یاد می‌شود که به آن نام معروف شده‌اند. مثلاً نام فامیل آیت‌الله مؤمن، دانش‌زاده است، ولی کمتر کسی ایشان را به این نام می‌شناسد. همچنین نام خانوادگی آیت‌الله مشکینی، فیض بود. نام فامیلی مرحوم آیت‌الله شیخ هاشم آملی، اردشیر لاریجانی بود.

در نهایت تصمیم گرفتم نام فامیل خود را در حوزه تغییر بدهم، ولی در شناسنامه تغییری ندهم. لذا با دوستان مختلف مشورت کردم تا بتوانم نام فامیل مناسبی انتخاب کنم. مثلاً یکی پیشنهاد می‌کرد نام خانوادگی خود را اسلامی انتخاب کنم و دیگری امامی یا تشیعی را مطرح می‌کرد. هر کس نامی را پیشنهاد می‌کرد تا در نهایت نام روحانی را برای خود برگزیدم و به اصرار دوستان سور هم دادم و از آن پس به همین نام معروف شدم.

در دفتر مدرسه و دفتر شهریه‌ی مراجع نیز نام جدید من ثبت شد. ولی برای مدتی عنوان فریدون را هم داخـل پرانتز ثبت می‌کردند که این هم به تدریج برچیده شد و آن نام فامیل فراموش شد و دیگر همه مرا به اسم حسن روحانی می‌شناختند. با وجود این، نام شناسنامه‌ای من هنوز فریدون بود و این خود فوایدی داشت و می‌توانستم در مواقعی از این نام استفاده کنم.

برای مثال در سال ۱۳۵۷، بی‌آنکه ساواک متوجه شود با همین نام فریدون از کشور خارج شدم و بعد که چند شب بعد، مأموران به خانه‌ی ما ریختند و همه چیز را به هم زدند و از همسایه‌ها پرس و جو کردند، تازه فهمیدند که من در ایران نیستم. این امر ساواک را شگفت‌زده کرده بود و مأمورانش نمی‌دانستند چگونه از کشور خارج شده‌ام. در دانشگاه نیز کسی نمی‌دانست که حسن فریدون دانشجوی دانشگاه تهران، همان حسن روحانی است که در تهران و شهرستان‌ها منبر می‌رود.

بدین‌گونه در سال‌های مبارزه با رژیم شاه از نام خانوادگی فریدون به عنوان پوشش بسیار خوبی بهره بردم و توانستم در مقاطع مختلف از این طریق از تعقیب مأمورین در امان بمانم. پس از انقلاب، زمانی که به عنوان نماینده‌ی مردم سمنان وارد مجلس شورای اسلامی دوره‌ی اول شدم، مناسب دیدم نام خانوادگی خودم را در شناسنامه هم تغییر دهم و لذا در سال ۱۳۶۰ تقاضای تغییر نام فامیل کردم و نام خانوادگی روحانی به طور رسمی در شناسنامه‌ی من ثبت شد.

* خاطرات دکتر حسن روحانی {انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ - ۱۳۴۱}، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول: ۱۳۸۷، ج ۱، ص ۲۷۶ - ۲۷۸

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha