۱۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
سواد اقتصادی/ چرا بیکاری ساختاری بدتر است؟

قبلا درباره تفاوت بعضی نگاه‌ها به شکل محاسبه بیکاری در جوامع پرداختیم و حالا می‌خواهیم به این سوال جواب بدهیم که آیا برخورد با مسئله بیکاری باید با شناخت درباره دلایل آن همراه باشد؟ آیا تفاوتی بین انواع بیکاری وجود دارد؟

بیکاری ساختاری اساساً زمانی اتفاق می‌افتد که بین مهارت‌هایی که کارفرمایان نیاز دارند و مهارت‌هایی که حقوق‌بگیران می‌توانند ارائه دهند، ناهماهنگی یا عدم تعادل وجود داشته باشد. این می‌تواند در چنین شرایطی رخ دهد:

 یک؛ صنعتی در یک منطقه خاص تعطیل می‌شود، برای مثال معادن بسته می‌شوند و کارگرانی به جا می‌گذارند با مهارت‌هایی که دیگر شرکت‌های محلی به آن نیاز ندارند. 

دو؛ فناوری شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا با کارکنان کمتر و کمتری کار کنند. 

سه؛ جابه‌جایی نیروی کار می‌تواند دشوار باشد؛ مثلاً شاید کسانی که در شهرهای کوچک‌تر زندگی می‌کنند بتوانند در یک شهر بزرگ‌تر کار پیدا کنند، اما آیا می‌توانند خانه بخرند یا حتی هزینه‌های اجاره را در آنجا تامین کنند؟ 

چهار، دانشجویان به دنبال مدارکی هستند که تقاضای واقعی چندانی برای آنها وجود ندارد و در نهایت مهارت‌هایی را کسب می‌کنند که کارفرمایان به آن علاقه‌ای ندارند. 

پنج، ترجیحات یا محدودیت‌های شخصی؛ مثلاً افرادی که مایل به نقل مکان نیستند، ناتوانی در کسب مهارت‌های جدید به دلایل مربوط به سن و غیره. 

این لیست می‌تواند ادامه یابد. نتیجه نهایی این است: بر خلاف بیکاری ادواری که مثلاً توسط رکود ایجاد می‌شود، بیکاری ساختاری می‌تواند به یک مشکل طولانی‌مدت بسیار پیچیده تبدیل شود.

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار