فردای اقتصاد- ماجرای تولد همزاد دلار جهانگیری این روزها بسیار دهان به دهان میشود. آیا دلار فرزین با نرخ ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی جایگزین دلار جهانگیری با نرخ ۴۲۰۰ تومانی شده است؟
محمدرضا فرزین، رئیس کل جدید بانک مرکزی به محض آنکه بر مسند ریاست این نهاد پولی نشست، سخن از اجرای دلار دستوری ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی برای خرید کالاهای اساسی، تجهیزات و مواد اولیه کارخانجات داد.
با وجود اینکه تجربه ناگوار تعیین ارز ۴۲۰۰ تومانی و گزارشهای کارشناسی متعدد نشان میدهند تثبیت نرخ اسمی ارز اشتباه مهلکی است با این اوصاف به نظر میرسد خبری از تکنرخیشدن و شناورشدن نرخ ارز که این روزها از سوی کمیسیون اقتصادی مجلس هم پیشنهاد شده بود، نخواهد بود.
از آنجا که نفس انتصاب محمدرضا فرزین احتمالاً به نارضایتی دولت از وضعیت بازار ارز برمیگردد، میتوان گفت سیاست اتخاذشده دقیقاً سیاست مطلوب دولت است که به راهکارهای پیشنهادشده موجود تن نمیدهد.
کامران ندری، کارشناس پولی و بانکی در این باره به «فردای اقتصاد» در نقد این سیاست تأکید میکند که تنها منجر به شیوع بیشتر فساد و ایجاد بازار سیاه در حاشیه سامانه نیما خواهد شد.
در همین رابطه احمد حاتمییزد، کارشناس ارشد پولی و بانکی نیز به «فردای اقتصاد» گفته بود: «در قاموس هیچ اقتصاددانی پذیرفته نیست که در شرایط تورمی و تحریم، نرخ ارز را تثبیت کنید. این یک اقدام بیحاصل است و جز ایجاد رانت و فساد حاصل دیگری ندارد.»
کامران ندری در بخش دیگری از صحبتهای خود، تغییر رئیس کل بانک مرکزی را نیز مورد نقد قرار میدهد و میگوید: «مشکل ساختاری و ضعف سیستم در اقتصاد ایران انکارپذیر است. ازسویی نهاد بانک مرکزی در کشور، نهاد قدرتمندی نیست و در این چهاردهه گذشته، هم به لحاظ زیرساختی از منظر قوانین حاکم بر نظام پولی و بانکی و هم به لحاظ سطح فنی و تخصصی با مشکل مواجه است. ضمن آنکه باید یادآور شد عملکرد بانک مرکزی نشان میدهد که از استقلال لازم یک نهاد مرجع پولی در اقتصاد ایران برخوردار نیست.»
ندری در ادامه میافزاید: «مداخلات بسیار گستردهای نیز از ناحیه مجلس و دولت با مضمون ایجاد تکلیف به سیستم بانکداری صورت گرفته است که همه این موارد موجب شده تا انباشتی از مشکلات اکنون در نظام پولی و ارزی ایران به وجود بیاید. بنابراین نمیتوان انتظار داشت که یک فرد بتواند بهطر کامل این مشکلات را حل کند.»
با این حال او معتقد است که باوجود ضعف ساختاری موجود، رئیسکل بانک مرکزی قادر است تا اندازهای اثرگذار باشد. او در این زمینه میگوید: «حداقل تأثیری که رئیس کل بانک مرکزی در شرایط فعلی میتواند داشته باشد، آن است که از شدت وخیمشدن بحران کم کند. ضمن اینکه مشکلات زیر ساختی اقتصاد ایران، جدی است و کل نظام باید برای رفع آن اقدام کند. اگر رئیس کل بانک مرکزی فردی باشد که هماهنگیهای لازم را در دولت و فراتر از قوه مجریه به عمل بیاورد و قدرت اقناع افراد تصمیمگیر در سطوح بالا را داشته باشد و برنامههای قوی داشته باشد و در کنار آن بتواند اعتماد لازم را در مردم و فعالان اقتصادی با تصمیمهای درست ایجاد کند، میتوانیم امیدوار باشیم که در بلندمدت تا حدودی اوضاع بهبود یابد. با این حال، مشکلات عمیق ساختاری و ریشهای اقتصاد ایران سبب میشود که به همان کف خواسته کاستن از شدت وخیمتر شدن اوضاع است هم رضایت دهیم.»
تبادل نظر