این روزها خبرهای مختلفی با موضوع مشترک «بهبود روابط بینالمللی ایران» به گوش میرسد. از تبادل زندانیان گرفته تا افزایش احتمال آزادسازی دلارهای بلوکه شده. اما چرا بازار ارز نسبت به این اتفاقات واکنش شایان توجهی نشان نمیدهد و دلار روزهای کمنوسانی را تجربه میکند. بهزاد بهمننژادپاسخ میدهد.
فردای اقتصاد: ریشه این مسئله به سبقه مذاکرات باز میگردد. اگر روند قیمتی دلار از سال ۹۹ تا کنون را مشاهده کنیم، تقریبا ۶ برهه زمانی مشخص وجود دارد که هر چند دلار واکنشی مقطعی به اتفاقات مثبت نشان داده اما پس از آن تغییر مسیر داده است. در اولین واکنش، در اواخر دولت روحانی که مذاکرات وین پس از شکست ترامپ آغاز شد، قیمت دلار از سطوح ۲۶ هزار تومانی تا کف ۲۰ هزار تومانی نزول کرد اما بلافاصله پس از آن مجددا روندی صعودی در پیش گرفت و حتی به سطوح بالاتری نیز رسید.
مجددا در محدوده دلار ۳۰هزار تومانی، مذاکرات در دولت رئیسی شروع شد و با وجود کاهش موقتی باز هم شاهد تغییر مسیر این نرخ و شکستن سقف قبلی آن بودیم. از سرگیری مذاکرات در قطر نیز فضایی مشابه را بر بازار ارز حاکم کرد. تا زمانی که آمریکاییها گفتند پاسخ ایران سازنده نبوده است. آنجا بود که دلار مسیر خود را تغییر داده و رکوردهای جدیدی را ثبت میکند.
در ادامه با قطعنامه شورای حکام و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و بیانیه مشترک چین و عربستان با انتقاد به ایران رشد جدیدی را در بازار ارز ایجاد کرد و امیدها برای احیای مجدد برجام کمرنگ شد.
دلار به اوج تاریخی جدیدی حدود ۶۰ هزار تومان میرسد و آنجا بود که با سفر گروسی به تهران و بیانیه مشترک ایران و آژانس، دلار کاهش قیمت داد اما باز هم اتفاق معناداری رخ نداد و بازار برمیگردد تا به بیانیه مشترک ایران و عربستان در چین و افت مجدد قیمت دلار میرسیم و مجددا کاهشی که پابرجا نماند. در حال حاضر نیز به نظر اتفاقهایی که در حال رخ دادن است اما این نگرانی وجود دارد که احتمالا همانند روندی که دلار در سه سال گذشته پیموده این بار نیز شاید اتفاقات موقتی است و فروشندگان دلار پشیمان شوند.