احتمالا معنی لغت تبانی و کاربردهای آن را میدانید اما این تکنیک چطور برای از دور خارج کردن رقبا استفاده میشود؟ چه تبعاتی دارد و چرا عدهای معتقدند میتواند به اقتصاد آسیب بزند؟
تصور کنید که مایک و پل هر کدام یک شرکت محلی بزرگ تولید مبلمان دارند، در حالی که تیم صاحب یک شرکت کوچکتر است. یک روز، مایک و پل تصمیم میگیرند مخفیانه با یکدیگر همکاری کنند تا تیم را ورشکست کنند. هر دو به اندازه کافی بازیگران بزرگی هستند که میتوانند روی ذخایر نقدیشان حساب کنند و میدانند که تیم این طور نیست. بنابراین، آنها بر سر کاهش مصنوعی قیمتها به سطحی که سودآور نیست توافق کردند. به عبارت دیگر، آنها حاضرند برای مدتی پول از دست بدهند چون میدانند تیم احتمالاً نمیتواند رقابت کند و در نهایت، به دلیل هزینههای ثابت تولید، چارهای جز تسلیم و خروج از بازار نخواهد داشت. کاری که مایک و پل میکنند «تبانی» نام میگیرد. همانطور که این سناریو نشان میدهد، تبانی اساساً شامل بازیگرانی می شود که باید با یکدیگر رقابت کنند، اما نمیکنند. چرا؟ در مثال ما، هدف این است که شخص ثالث را از کسبوکار خارج کنند. در موقعیتهای دیگر، شاید به افزایش حاشیه سود از طریق تثبیت قیمت ربط پیدا کند.
اما تبانی چگونه انجام میشود؟ بستگی دارد؛ به عنوان مثال: یک، پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها؛ دو، بهاشتراکگذاری اطلاعات داخلی؛ سه، سفارش مشترک به تامینکنندگان مواد اولیه برای دریافت قیمتهای بهتر.
آیا قانونی است؟ بستگی به حوزه قضایی دارد. به عنوان مثال، در ایالات متحده، تبانی قوانین ضدانحصار را نقض میکند. در کشورهای دیگر، قوانین محلی می تواند سهل گیرتر باشد، یا شاید قوانینی وجود داشته باشد اما به درستی اجرا نشود.
نهایتاً از بعد اخلاقی چطور؟ باید گفت پاسخ قطعی نداریم، از یک سو احتمالاً یک لیبرتارین طرفدار این است که کسبوکارها برای تبانیکردن آزاد باشند و از طرف دیگر، کینزیها احتمالاً میخواهند دولت برای جلوگیری از چنین موقعیتهایی مداخله کند.