سفر هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه به تهران، بهانهای شد تا یک بار دیگر، مسیر روابط ایران و ترکیه و کم و کیف همکاریهای این دو کشور مهم خاورمیانه در حوزههای مختلف، مورد توجه قرار بگیرد. یک بار دیگر، از خودمان پرسیدیم این دو قدرت قدیمی منطقه، میتوانند در کدام خوان رفیق باشند و در کدام خان رقیب خواهند ماند. با آن که فیدان، حالا در قامت وزیر امور خارجه بدین سو و آن سو میرود، ولی ظاهرا نه جماعت تحلیلگر و رسانهای و نه دیپلماتها، به شمایل جدید او عادت نکردهاند و هنوز هم او را مانند یک چهرهی امنیتی برانداز میکنند. گویی حالا در کابینه جدید اردوغان و در مسیر نوین سیاست خارجی ترکیه، در «اسموتی دیپلماسی»، سهم امنیت به مراتب بیشتر از تجارت و اقتصاد است! اگر چه رسیدن به منافع اقتصادی بیشتر و ماندگارتر؛ غایت مهم و ارزشمند فعل دیپلماتیک است اما این مورد خاص در ترکیه، حال و هوای دیگری دارد. حالا ما با ترکیهای روبرو هستیم که نه تنها در قرهباغ پیروز شده و خود را در مسیر اتصال به «حهان ترک» میبیند؛ بلکه در اوکراین و دریای سیاه هم طرفِ بازی است، در عراق و سوریه فعال است، در بالکان و شرق مدیترانه و آفریقا نیز در حال دویدن است و در شرایطی که ایران در زیر چتر تحریم، فرصتهای بزرگی را از دست داده؛ ترکیه توانسته است در برخی عرصهها، امکان مانور بیشتری به دست آورد. در همان حالی که خود را در قاب عکس آمریکا و اروپا جا کرده و با آنها فالوده میخورد، این سوی عالم، با روسیه و چین هم قلیان میکشد. اگر مصطفی کمال آتاترک، حروف الفبای ترکی عثمانی را به لاتینی تغییر نمیداد و حروف حلقی تغییر ماهیت نمیدادند، امیرعبداللهیان، به جای «برادرم هاکان» از لفظ «خاقان» استفاده میکرد. شاید همین نکته ظریف و به ظاهر ساده و بدیهی، نشان دهنده یکی از مهمترین وجوه افتراق و تفاوت بین دو کشور باشد. آری! با وجود همهی ژستهای دوستانهای که اردوغان و خاقان در کنار ولادمیر روس و شیِ چین از خود به نمایش میگذارند، نباید از یاد ببریم که ترکیه عضو ناتو است و از منظر ماهیت اقتصادی نیز در زمین غرب توپ میزند. با این حال، در خاورمیانه، قفقاز، آسیای میانه و شرق دور هم، رویاهای بزرگی دارد. باید دید؛ رویاهای این رقیب بیشفعال ایران، در منطقه و جهان، چه تعابیری به دنبال خواهند داشت.
مبادلات تجاری ایران-ترکیه
قرار است به زودی رئیسی به دعوت اردوغان به آنکارا سفر کند و نشست شورای عالی همکاریهای دو کشور برگزار شود. شورایی که صفت آن عالی و سطح آن بالاست اما ظاهرا بنا به دلایل متعدد هنوز هم نتوانسته موجب افزایش مبادلات تجاری دو کشور شود. ایراد کار کجاست؟ همه میدانیم که مساله فقط تحریم و پیامدهای تحریم وFATF نیست. در مقاطع پیشین هم، تجارت بین این دو کشور، هیچگاه به یک نقطه خوب و مطلوب نرسیده است. سالهاست ایران و ترکیه، سودای آن در سر دارند که حجم مبادلات تجاری دوجانبه را به عدد ۳۰ میلیارد دلار برسانند. در سفر اردوغان به تهران در سال ۲۰۲۲ میلادی نیز یک بار دیگر بر این موضوع تاکید شد که دو کشور، باید در مسیر تحقق این هدف حرکت کنند. ولی عدد و رقم رسمی، حاکی از این است که حتی تحقق ۱۰ میلیارد دلار نیز، دور از ذهن به نظر میرسد. چرا که دو کشور طی سالیان ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۲ نهایتا بین اعداد ۶ میلیارد و ۳۰۰ هزار دلار تا ۶ میلیارد و ۴۰۰ هزار دلار حرکت کرده و از آن بالاتر نرفتهاند. بر اساس داده های موسسه ملی آمار ترکیه (TÜİK) تجارت با ایران در اولین ماه سال ۲۰۲۳ به ۴۹۴ میلیون دلار رسیده است. این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳ درصد کمتر است. صادرات ترکیه به ایران در اولین ماه سال جاری با رشد ۱۱ درصدی به ۲۴۱ میلیون دلار رسید. صادرات ایران به ترکیه در همین مدت با کاهش ۱۴ درصدی به ۲۳۵ میلیون دلار رسید. وقتی به لیست ده شریک تجاری مهم دو کشور بنگریم، درمییابیم، نه ترکیه در لیست ۱۰ مقصد اول صادرات ایران است و نه بلعکس. بنابراین تعارف است اگر این دو کشور همسایه را شرکای تجاری همدیگر بنامیم. این در حالی است که صادرات ترکیه به عراق در سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱۴ میلیارد دلار رسیده است.
اگر بخواهیم به دلایل عمدهی عدم افزایش مبادلات تجاری دوسویه بپردازیم، به طور سنتی با این واقعیت روبرو میشویم که اساسا مشکل ما فقط در ترکیه نیست و ما برای صادرات کالا و خدمات فنی مهندسی به کشورهای دیگر نیز –علاوه بر مشکلات ناشی از تحریم– نواقص و ویژگیهای دیگری داریم که در مجموع باعث شده در حوزهی گمرک، بستر حقوقی، امور بانکی، جذب سرمایهگذار، زنجیره تامین، بازاریابی و حمل و نقل، از ترکیه و رقبای دیگر عقب بمانیم. به عبارتی روشن، برخلاف ترکیه، زیرساخت اقتصاد و حکمرانی ایران، برای تجارت مناسب نیست و اگر بخواهیم در این حوزه کار درست و درمان و اثرگذار انجام دهیم، باید دست به اصلاحات گسترده بزنیم. ایران، در حالی در حوزه ترانزیت کالا از ترکیه عقب افتاده که اولا از حیث مزیت ژئوپولیتک؛ در یک اقلیم محصور و بنبست نیستیم. دوم این که هزینهی سوخت و کامیونداری در کشور ما در مقایسه با ترکیه و دیگر همسایگان، بسیار پایینتر است. اما وقتی که صحبت از حمل و نقل ریلی، ناوگان کشتیرانی و وضعیت صنعت هوانوردی به میان میآید، درمییابیم که ترکیه، چندین فرسنگ از ایران فاصله گرفته و در حوزههای فرودگاهی، بندرگاهی و بهکارگیری کشتیها و هواپیماهای مدرن و سامانه عظیم ریلی، از ایران و دیگر کشورهای منطقه سبقت گرفته است. یکی دیگر از موضوعات مهم که عدم افزایش مبادلات تجاری بین ایران و ترکیه را روشن میکند، این است که اساسا ساختار و ماهیت اقتصاد و بازار ترکیه، یک ساختار «غربمحور» است. کشورهای اروپایی هنوز هم مهمترین طرف تجاری ترکیه هستند و در سال ۲۰۲۲ میلادی، میزان ۴۱ درصد از کل صادرات ترکیه به ارزش ۱۰۴ میلیارد دلار، به مقصد کشورهای اروپایی فرستاده شده است. بنابراین اگر قرار باشد هدف طلایی ۳۰ میلیارد دلار بر کاغذ نماند و عملی شود، باید کاری کرد که مزیت طرفین برای تبدیل شدن به شریک تجاری، بیشتر و بیشتر شود.
گلوگاه رقابت بین ایران و ترکیه
شاید از روزی که امیرعبداللهیان وزیر شده، صریحترین حرفی را که در حضور یک مهمان خارجی بر زبان آورده، همان چیزی باشد که به «خاقان» گفت. او در کنفرانس مطبوعاتی گفت:« تغییر در ژئوپلیتیک منطقه قفقاز جنوبی را برنمیتابیم». این یکی از پیچیدهترین نقاط اختلاف بین ایران و ترکیه است و نیاز به توجه دقیق دارد. اتفاقا وزیری که به تهران آمد، در دورانی که ریاست سرویس اطلاعاتی میت ترکیه را بر عهده داشت، معمار اصلی طرح دالان زنگهزور و متصل شدن ترکیه از طریق نخجوان به جمهوری آذربایجان است. فیدان با همراهی «سلجوق بیرقدار» داماد کوچک رئیسجمهوری و طراح و سازندهی پهپادهای طوفانساز در قرهباغ و ژنرال خلوصی آکار، اردوغان و علیاف را به این جمعبندی نهایی رساندند که کلید چند برابر شدن نفوذ ترکیه در منطقه و دسترسی به گاز ازبکستان و ترکمنستان و بازارهای منطقه و رسیدن به چین، درست در همین نقطهای است که برای ایران نگرانی مرزی به وجود آورده است. پیداست که ترکیه نمیتواند ایران را در برابر عمل انجام شده قرار دهد و حرف خود را با ابزار زور و قوه قهریه بر کرسی بنشاند. اما در عین حال، موضوعی نیست که دستبردار آن شود و یحتمل در سالیان آتی، تهران و آنکارا باید برای حل این اختلاف و رسیدن به راهکار معقول، ساعات و روزهای طولانی مذاکره کنند.
ایران و ترکیه در عراق و سوریه هم رقیب هستند. ترکیه قصد دارد بیشترین سهم از کیک مواهب بازسازی سوریه را به بشقاب خویش منتقل کند و در زمینِ عراق نیز، با پروژه «جاده توسعه» و اتصال فاو به مدیترانه، امتیازات بزرگی به دست خواهد آورد. بدون شک، همه این بازیهای رقابتی، بدون مانع و دردسر پیش نخواهند رفت و سخت است از حالا، در مورد نتایج قطعی این هماوردیها، چیزی بگوییم. اما هر چه هست، نه تنها در حوزهی رسمی و دولتی، بلکه در عرصهی غیررسمی و خارج از دولت نیز، ترکیه امتیازات فراوانی به دست آورده است که برخی از آنها عبارتند از:
۱. در یک بازه زمانی ۸ ساله یعنی از ۲۰۱۵ ال ۲۰۲۳ میلادی، شهروندان ایرانی در ترکیه ۳۸ هزار و ۱۵۹ واحد مسکونی و تجاری خریداری کردهاند! (میانگین قیمت پرداخت شده برای هر واحد، عدد حیرتبرانگیز سیصد هزار دلار است!)
۲. ترکیه یکی از ۱۰ کشور برتر جهان در جذب دانشجویان خارجی است. بیش از ۲۸۰ هزار دانشجو در ترکیه در حال تحصیل هستند. دانشجویان سوریه، آذربایجان، ایران، ترکمنستان، مصر، سومالی و قزاقستان، در لیست بیشترین دانشجویان خارجی مقیم ترکیه هستند و بیش از ۵۰ هزار نفر دانشجوی آفریقایی در ترکیه حضور دارند. هر دانشجوی خارجی در ترکیه، سالانه به طور میانگین ۱۰ هزار دلار پول خرج میکند. توجه به نکات بالا، این واقعیت را به یادمان میآورد که ترکیه با وجود همه مشکلات، به شکل هدفمند و دارای برنامه حرکت کرده و برای ایران و دیگر کشورهای منطقه، به رقیبی تبدیل شده که به مراتب، توانمندتر از دو دهه پیش است. در پایان لازم است به این نکته اشاره کنم که ترکیه، با وجود همه مزیتهای ارزشمند و شایان توجه و پیروزیهایی که در این دو دهه به دست آورده، کشوری نیست که در همه حوزهها در مسیر توسعه و رشد روزافزون باشد. خیر. ترکیه در حوزه توسعه سیاسی و دموکراسی، دچار پسرفت جدی شده است. در بحث تفکیک قوا و استقلال قوه قضائیه تعریفی ندارد، تورم و فقر به حد کمسابقه رسیده، مبارزه با فساد مالی در سطح قابل قبولی نیست و پاسخگویی دولت به نیازهای مردم در حوزه آموزش عمومی و خدمات بهداشت و درمان هم در حد مطلوبی نیست. با این حال، فراموش نکنیم که ترکیه برخلاف ایران، دارای منابع ارزشمند نفتی نیست. تنها در سال ۲۰۲۲ میلادی، دولت اردوغان بیش از ۹۵ میلیارد دلار از اعتبارات کشورش را صرف واردات انرژی کرده و این به خودی خود، یکی از دلایل عمده تورم و بحران اقتصادی در ترکیه است. در نتیجه باید گفت؛ ترکیه با وجود مشکلات و آسیبهایی که به شکل اجمالی مورد اشاره قرار گرفت؛ توفقیات قابل توجهی دارد که باید از آن درس گرفت.
تبادل نظر