ایرنا نوشت: سید ابراهیم رئیسی در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی CNN آمریکا به سوالات این شبکه درباره مبادله افراد زندانی میان ایران و آمریکا، آزادسازی منابع ارزی ایران، سلب اعتماد ایران نسبت به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ملیتهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی، چرایی نقض پیمان آمریکا و کشورهای اروپایی، تلاشها برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی در منطقه و بیفایده بودن این اقدامات در مسیر حل مشکل فلسطین و اغتشاشات سال گذشته در ایران پاسخ گفت.
متن کامل گفتوگوی رئیسجمهوری با شبکه تلویزیونی CNN به شرح زیر است؛
آقای رئیسجمهوری خوشحالیم که این فرصت را داریم تا نظرات شما را در مورد تعدادی از مسائل مهم بشنویم. اجازه دهید ابتدا از شما در مورد مبادله اخیر زندانیان بپرسم. من میدانم که مذاکره و تعامل بین دولت شما و ایالات متحده همچنان ادامه دارد... اما آیا این توافق به این معنی است که شما میتوانید با دولت ایالات متحده در مورد موضوعات مورد علاقه دوجانبه کار کنید؟
رئیس جمهور: بسمالله الرحمن الرحیم. جمهوری اسلامی ایران در موضوع تبادل زندانیان یک کار بشردوستانه انجام داد. تا جایی که اطلاع داریم افرادی که از ایران در آمریکا حبس بودند، به ناحق دستگیر شده بودند، اما افراد بازداشتی در ایران، مرتکب جرایمی شده بودند که در مراحل دادرسی نیز اثبات شده و محکومیت قطعی داشتند.
با این وجود ساز و کاری فراهم شد تا این تبادل در قالب یک حرکت انساندوستانه صورت گیرد و فکر میکنم این اقدامی بود که هم خانواده این زندانیان از آن خرسند شدند و هم اینکه یک حرکت کاملا انسان دوستانه بود.
دولت آمریکا نیز میگوید که این افراد در ایران به ناحق دستگیر و زندانی شدند، اما این تبادل بخش دیگری نیز داشت و آن آزادی چند میلیارد دلاری بود که به قطر منتقل شد تا صرفاً برای مصارف بشردوستانه استفاده شود. آیا ایران به این بخش از آن توافق پایبند خواهد بود و از آن پول فقط برای اهداف بشردوستانه استفاده خواهد کرد؟
این پول متعلق به ملت ایران است و تا کنون هم غیرعادلانه و ظالمانه بلوکه شده بود. طبیعتا این پول باید در جهت رفع نیازهای ملت ایران هزینه شود و این از اولویتهای ماست.
اجازه دهید در مورد مسائلی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیراً درباره ایران مطرح کرده است سوال بپرسم. شما یکسری از بازرسان تاسیسات هستهای ایران را حذف کردهاید. مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که این واکنش ایران عملکرد بازرسان آژانس را فلج میکند. او از شما میخواهد که در این تصمیم تجدیدنظر کنید. آیا میتوان شرایطی فراهم کرد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی افراد کافی در آنجا داشته باشد که بتوانند به طور کامل فعالیتهای هستهای ایران را بازرسی کنند، یا اینکه قصد شما این است که فعالیت آژانس در ایران را غیرممکن کنید؟
اگر ما میخواستیم آژانس فعالیتهای هستهای ایران را بازرسی نکند، راههای دیگری هم داشتیم و رسما میگفتیم همکاری نمیکنیم، در صورتی که بنای ایران از ابتدا بر همکاری بوده است. این را خود مسئولان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مدیران ادوار آن تایید کرده و تاکید دارند که ایران به طور کامل با آژانس همکاری کرده است.
این همکاری هم به دو شکل صورت گرفته است، یکی با نصب دوربینهایی که به شکل دائمی و مستمر همه فعل و انفعالات مراکز هستهای ایران را ثبت میکنند و دوم بازرسیهای دورهای بازرسان آژانس. آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون ۱۵ بار اعلام و تایید کرده که فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران کاملا صلحآمیز بوده و هیچ انحرافی نداشته است.
اساسا ما بارها اعلام کردهایم که سلاح هستهای هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی ایران ندارد، چون نه به آن نیاز داریم و نه عقیدهای به سلاح هستهای داریم. به باور ما و بر اساس فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی سلاح هستهای جزو سلاحهای کشتار جمعی است و لذا هم تولید و هم نگهداری آن حرام است و ما به این فتوا پایبندیم. این رویکرد از لحاظ فقهی و اسلامی ما را متعهد میکند که به هیچ عنوان دنبال تولید سلاح هستهای نباشیم و تا کنون نیز هیچ دلیلی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران برخلاف این باور و عقیده عمل کرده باشد، پیدا نشده است.
۱۵ بیانیه آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره عدم وجود انحراف در برنامه صلحآمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران، متکی بر تصاویر دوربینها و بازرسی بازرسان این سازمان بوده است. حال شما ببینید در مقطعی سه کشور اروپایی میآیند بیانیهای منتشر میکنند و ادعاهایی در آن مطرح میکنند که به طور کلی بیاساس است و در وهله اول گزارشها و بیانیههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نادیده میگیرد.
ایران هیچگاه نگفته ما نمیخواهیم بازرسی باشد. ما گفتیم اعتماد ما از افرادی که مربوط به این سه کشور هستند، سلب شده و مورد تردید است، اما با اصل بازرسی و حضور بازرسان از ملیتهای مختلف هیچ مشکلی نداریم و همواره هم بازرسانی از ملیتهای مختلف به ایران آمدهاند و اکنون نیز بنای ما همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
خب، شما همه بازرسان آمریکایی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی را از لیست خارج کردهاید و آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که این کار توانایی انجام بازرسیها را فلج میکند. آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که سؤالات بیپاسخ زیادی وجود دارد که ما میخواهیم آنها را مطرح کنیم. این همان سؤالاتی است که این سه کشور مطرح کردند و اساسا دو سایت ایران هرگز از سوی این کشور به عنوان سایت هستهای اعلام نشده است. با این حال، آژانس بر این باور است که آثاری از اورانیوم در آنها وجود دارد، چرا به این سوال پاسخ نمیدهید؟ آیا آن سایتها بخشی از تأسیسات غنیسازی اورانیوم بودند، اگر چنین است، چرا هرگز اعلام نشدند؟
ببینید تا کنون و در دوره مدیران مختلف و متعدد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بازرسان و گروههای مختلف و متعددی به ایران آمدهاند و از بخشهای مختلف فعالیتهای هستهای ایران بازدید کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرده که بنای ما همکاری با آژانس است تا بتوانند با حضور در ایران ببینند فعالیتهای هستهای ایران صلحآمیز بوده و انحرافی ندارد. همه سوالاتی هم که تا کنون داشتهاند چه سوالات کلی و چه سوالات مقطعی توسط سازمان انرژی اتمی ایران پاسخ گفته شده است. همین چندی پیش که مدیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران سفر کرد و با بنده نیز دیدار داشت، موارد و مسائل و سوالات متعدد و مختلف آنها در جلسه با مسئولان سازمان انرژی اتمی ایران پاسخ گفته شد و مشخص شد ابهامات و سوالاتی که مطرح هست، هیچ مستند و مدرکی ندارد و صرفا سوءظن است. در جلسات کاری و کارشناسی متعدد برای مسئولان آژانس اثبات شده که ایران در مسیر فعالیتهای صلحآمیز هستهای خود هیچ انحرافی نداشته و ندارد.
شما هم به نیکی میدانید که اینها بهانههایی بیش نیست. بنده این را هم به مسئولان آژانس و هم به رئیسجمهوری فرانسه وقتی سال گذشته در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل با وی دیدار داشتم گفتم که خود شما هم به خوبی میدانید این ادعاها بهانه است و نباید این بهانهها را مطرح کنید. در کجا و کدام نقطه دنیا کشوری تا این حد مورد بازرسی قرار گرفته و تا به حال درباره کدام کشور ۱۵ گزارش رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای آن صحه و مهر تایید گذاشته است.
به ایشان گفتم چرا کار سیاسی میکنید و اسم آن را نظارت میگذارید. سوال جدی ما از این سه کشور اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی این است که چرا آژانس را به ابزار فشار بر برخی کشورها تبدیل کردهاید؟ شما که میدانید مسئلهتان فعالیتهای هستهای ایران نیست، میدانید که ایران تا کنون هیچ فعالیت هستهای در راستای تولید سلاح نداشته و اعلام رسمی هم کرده که قرار نیست هیچگاه سراغ سلاح هستهای برود، پس این همه فشار سیاسی برای چیست و دنبال چه هدفی هستید؟
سوال ما این است که چرا اینقدر فشار به ایران وارد میکنید؟ آیا فکر میکنید ایران با این فشارها در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای با تردید مواجه میشود؛ فناوری که منافع زیادی برای کشور دارد و امروز فقط در عرصه تولید رادیوداروها جان حداقل یک میلیون نفر را نجات داده و بعد از این هم نجات خواهد داد. فناوری که در عرصههای کشاورزی، صنعت، نفت و گاز و خیلی زمینههای دیگر کاربردهای مفید و موثر زیادی دارد.
اگر این فشارها را وارد میکنید که ما نتوانیم به توانمندیهای هستهای دست پیدا کنیم، باز هم اشتباه است چرا که توانمندیهای هستهای ایران دیگر بومی شده و امروز ایران جزو کشورهای برخوردار از توانمندی و فناوری هستهای بومی است، اما تاکید کرده و میکنیم که بهدنبال سلاح هستهای نیستیم و این را خود شما هم تایید کردهاید.
چه مشکلی وجود دارد که شاهد چنین سطحی از رفتارهای سیاسی و دوگانه علیه جمهوری اسلامی ایران هستیم، آیا تصور میکنید میتوانید با این رفتارها و اقدامات ایران را متوقف کنید!
این اقدامات صرفا جنبه سیاسی دارد و به قصد اعمال فشار بر ایران انجام میشوند، اما ایران نشان داده که کشور مقاومی است و با تبدیل تهدیدها و فشارها به فرصت، پیشرفت خود را نیز دنبال کرده و میکند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی میگوید که اینها سوالات مهمی هستند که به عنوان مثال در رابطه با این دو سایت پاسخ داده نشدهاند. دولتهای فرانسه، آلمان و بریتانیا فکر میکنند این موارد به اندازهای مهم هستند که بیحاصل نباشند. تحریمهای سازمان ملل وارد قوانین ملی این کشورها میشود، اما بگذارید یک سوال از شما بپرسم که بسیار ساده است. ایران تنها کشوری است که آنطور که شما اعلام میکنید با وجود آنکه فقط برنامه هستهای غیرنظامی دارد، اما غنیسازی با درصدهای بالا دارد، هیچ کشور دیگری که برنامه صرفا غیرنظامی هستهای داشته باشد تا ۶۰ درصد غنیسازی انجام نداده است؟ چرا تا چنین سطحی غنیسازی انجام میدهید که هیچ کشور دیگری احساس نمیکند نیاز به انجام آن دارد؟ آیا این باعث شک نمیشود؟
ببینید این اقدام ایران در مقابل نقض تعهدات و پیمانهایی است که از جانب آمریکا و سه کشور اروپایی اتفاق افتاد. ما که از ابتدا دنبال غنیسازی ۶۰ درصدی نرفتیم. مطابق معاهده برجام یک تعهداتی ما داشتیم و یک تعهداتی آمریکا و اروپاییها؛ آمریکا از پیمان خارج شد و اروپاییها نیز تعهدات خود را نقض کردند و این تنها ایران بود که طبق تایید و تاکید آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تعهدات خود عمل کرد.
این کار ایران در پاسخ به نقض پیمانهایی بود که طرفهای معاهده با این کشور انجام دادند. جمهوری اسلامی ایران رسما هم اعلام کرد که این اقدام به هیچوجه به معنای رفتن به سمت تولید سلاحهای هستهای نیست، بلکه پاسخی است به نقض تعهدات و رفتارهای غیرمتعهدانه اروپاییها و آمریکا و هر زمان که این کشورها به تعهداتشان بازگردند، ایران همچنان که تا کنون به تعهداتش عمل کرده بعد از این هم به آنها عمل کرده و پایبند خواهد بود.
امروز کشورهای اروپایی و آمریکا باید تصمیم بگیرند، چرا دچار بیتصمیمی شدند، اروپاییها چرا تصمیم نمیگیرند، ایران که تصمیم و نظرش را رسما اعلام کرده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم که بازرسی انجام داده و میدهد؛ امروز توپ در زمین آمریکا و اروپا است، باید تصمیم بگیرند که به تعهداتشان عمل کرده و تحریمها را لغو کنند.
وقتی ایران بر اساس معاهده برجام و طبق تایید خود آژانس به طور کامل به تعهداتش عمل کرد، مگر نباید تحریمها لغو میشد، تحریمها اما نه تنها لغو نشد، بلکه افزایش هم یافت؛ آیا نباید آمریکا و کشورهای اروپایی در این زمینه مورد سوال واقع شوند. ما در این زمینه سوال جدی از آمریکا و کشورهای اروپایی طرف معاهده با خود داریم که چرا با وجود عمل ایران به تعهداتش، تحریمها نه تنها لغو نشد که افزایش هم یافت!؟
آقای رئیسجمهوری اجازه بدهید در مورد مسائل منطقهای بپرسم. درحالحاضر در خاورمیانه یک رویداد بزرگ منطقهای در جریان است. البته اینها همان چیزی است که با توافق ابراهیم آغاز شده است؛ عادیسازی روابط بین برخی از کشورهای خلیجفارس و اسرائیل. یکی از دیپلماتهای عرب، یکی از دوستانم، گفت که ایرانیها توانستهاند به غیرممکن دست یابند، یعنی متحد کردن اسرائیل و اعراب علیه خود! آیا اساساً توافق ابراهیم شکست سیاست خارجی ایران نیست؟ زیرا در اینجا شما اتحاد اسرائیل و کشورهایی را دارید که حتی آن را به رسمیت نمیشناختند و دلیل آن این است که عمدتاً نگران نفوذ ایران در منطقه هستند.
این کار آمریکاییها بود که دست رژیم صهیونیستی را در دست بعضی از دولتها یا کشورهای عربی گذاشتند، اما این به معنای پذیرش موضوع از سوی ملتهای عرب این کشورها نیست.
ملتهای این کشورها عمیقا از رژیم صهیونیستی نفرت دارند و دولتها برای بقای خودشان به فشار آمریکاییها تن دادهاند. این فشار آمریکاییهاست و تصور آمریکاییها این است که با این کار برای رژیم صهیونیستی نوعی امنیتآفرینی میکنند، در صورتی که عادیسازی روابط بعضی از این کشورها با این رژیم به هیچ عنوان برای او امنیتساز نخواهد بود، چرا که هم از درون دچار مشکل شده و هم از بیرون مورد نفرت جدی همه کشورهای مسلمان و غیرمسلمان و به نوعی مردم همه دنیاست.
امروز رژیم صهیونیستی منفورترین رژیم در دنیاست و جنایات پرشمار علیه انسان و بشریت دارد و نقض پیمانهای بسیاری مرتکب شده است.
آمریکاییها از یک سو سعی کردند دست برخی دولتهای منطقه را در دست رژیم صهیونیستی بگذارند و از سوی دیگر در دل کشورهای منطقه ایرانهراسی را رواج دادند، اما وقتی این کشورها به ایران نزدیک میشوند و ارتباط میان ما برقرار شده و همکاری و مراودات فیمابین جریان پیدا میکند، میبینند که این هراسی بوده که آمریکا برای آنها ایجاد کرده و واقعیت ندارد.
اما هیچ کدام از این تلاشهای آمریکاییها یعنی ایرانهراسی از یک سو و تلاش برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی در منطقه از سوی دیگر که با هدف تداوم بقا و حیات این رژیم انجام میشود، تا کنون جواب نداده است. آمریکاییها دقیقا و عینا همین تلاش برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را در مورد مصر در زمان «انورسادات» انجام دادند که به پیمان «کمپ دیوید» منتج شد و بعد از آن شاهد توافقات «شرمالشیخ» و «اسلو» بودیم که نخستین طرفی که باید به این پیمانها متعهد میماند، یعنی رژیم صهیونیستی، نخستین کسی بود که این پیمانها را نقض کرد و به تعهدات خود پایبند نماند؛ رژیم صهیونیستی همه پیمانهایی را که تا کنون داشته نقض کرده است.
اگر آمریکا در پیمانها و تلاشهای قبلی برای تحکیم و تثبیت رژیم صهیونیستی موفق بوده، در تلاش اخیر برای عادیسازی روابط نیز موفق خواهد بود.
راهحل و راهکار حل مسئله فلسطین اصلا اینها نیست، بلکه اینها باید به ۷۵ سال قبل بازگردند و حق مردم فلسطین را به رسمیت بشناسند، اما رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش به جای اینکه راهحل ریشهای و اساسی را که به رسمیت شناختن حقوق مردم فلسطین است، دنبال کنند، به سراغ عادیسازی روابط این رژیم در منطقه رفتهاند که به هیچ وجه نمیتواند کمکی به رژیم صهیونیستی و امنیت و دوام و بقای آن کند.
علاوه بر اینها مردم کشورهای منطقه نیز این اقدام دولتهایشان را خیانتی به مردم و آرمان فلسطین میدانند، لذا راهکار حل مسئله این نیست، بلکه صرفا با به رسمیت شناختن حقوق مردم فلسطین مشکل حل خواهد شد و تجربه نیز نشان داده است که تلاشها و اقدامات مختلف و متعدد آمریکاییها و دیگر حامیان رژیم صهیونیستی هیچکدام نتوانسته مسئله را حل کند.
راهکار حل این مسئله همان است که امام خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی مطرح کردند؛ هر فلسطینی فارغ از مسلمان، یهودی و مسیحی یک رای و برگزاری یک انتخاب عادلانه و آزاد برای انتخاب نوع و شکل حکومت قانونی فلسطین. مگر شما قائل به دمکراسی نیستید؛ سوال من از آمریکاییها این است که شما چرا دنبال راهحلهای پیچیده هستید؟
چرا رئیسجمهوری آمریکا جلسه میگذارد و سران سه کشور منطقه را نیز دعوت میکند که بیایند در حضور او با رژیم صهیونیستی توافق عادیسازی روابط امضا کنند، آیا این اقدامات برای رژیم صهیونیستی امنیتساز است؟ آیا این شوهای تبلیغاتی میتواند امنیتآفرین باشد؟
مگر آمریکاییها بزرگترین مدعی دمکراسی در جهان نیستند، مگر بارها تاکید نکردهاند که معتقد به احترام به رای مردم و برقراری حکومتهایی هستند که بر اساس ساز و کارهای دمکراتیک شکل گرفته باشد! خب اجازه دهند دمکراسی در سرزمینهای اشغالی فلسطین اجرا شود، وقتی چنین راهحلی وجود دارد، چرا دوباره راهحلهای پیچیده و شکستخورده انتخاب میشوند!
راهحلهایی که مبتنی بر اعمال فشار از سوی آمریکا و کشورهای غربی همپیمان او و نیز ایرانهراسی هستند، در طول ۷۵ سال گذشته نیز جواب نداده، پس چرا دوباره انتخاب میشوند، چرا به دنبال راهحلهایی که میتوانند مشکل را حل کنند، نمیروید؟
گفتید اسرائیل بعد از ۷۵ سال این مشکلات را حل نکرده و دردسر دارد، اما بیایید به اسرائیل نگاه کنیم؛ به نظر میرسد که این کشور به یکی از ثروتمندترین کشورهای منطقه تبدیل شده است. اکنون سطح تولید ناخالص داخلی آن تقریباً همتراز یک کشور صنعتی است، بخش فناوری قدرتمندی ایجاد کرده و علیرغم مشکل فلسطین، آنها توانستهاند روابط خود را با بسیاری از عربها عادی کنند. به نظر میرسد میتوانند روابط با عربستان سعودی را نیز عادی کنند. در همین حال، ایران منزوی است، رشد تولید ناخالص داخلی شما در ۳۰ سال گذشته بسیار ضعیف بوده و کشوری که قبلا یکی از کشورهای ثروتمند منطقه بود، اکنون در مقایسه با آن عقبتر به نظر میرسد. آیا بهایی که پرداختهاید ارزش دستاوردهایی را که داشتهاید، دارد؟ احساس میشود مردم ایران بهای سنگینی از نظر عدم توسعه پرداختهاند.
انقلاب اسلامی و ملت ایران نمیخواهند زیر بار زیادهخواهی آمریکاییها و برخی کشورهای اروپایی که به دنبال سلطه بر منطقه هستند، بروند، ما خواهان رابطه با همه کشورهای دنیا هستیم، اما آنها بهدنبال سلطهگری هستند.
امروز وضعیت منطقه چگونه است؟ در بحرانی که آمریکا در سوریه ایجاد کرد، آمریکاییها موفق شدند یا ملت سوریه؟ قطعا ملت سوریه. در بحران ایجاد شده در افغانستان آیا آمریکاییها به موفقیت دست یافتند یا ملت افغانستان؟ حتما ملت افغانستان. در جنگ عراق چطور؟ در کجای این منطقه آمریکا و چند کشور هم پیمان او به موفقیت دست پیدا کردهاند؟
در این تقابل چندین ساله علیه جمهوری اسلامی ایران نیز ملت ما، هم قدرت و توان مقاومت خود را نشان داد و هم با گسترش فرهنگ مقاومت در منطقه توانست موفقیتهای بزرگی را برای جهان اسلام رقم بزند. در قبال مسئله فلسطین سیاست آمریکاییها تئوریزه کردن تسلیم ملت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بود و سیاست جمهوری اسلامی ایران مقاومت. امروز ببینید کدام گروه فلسطینی بهدنبال تسلیم شدن در برابر صهیونیستهاست؟ تز آمریکاییها برای مسئله فلسطین تسلیم شدن بود و ایران مقاومت.
آنها از طریق سازمان آزادیبخش فلسطین بهدنبال پیشبرد این هدف بودند، اما ببینید امروز کدام گروه فلسطینی به دنبال تسلیم شدن است؟ این موفقیت برای ایران محسوب میشود یا برای آمریکا؟ فلسطین دیروز با فلسطین امروز بسیار متفاوت شده و کل ملت فلسطین به صورت یکپارچه علیه رژیم صهیونیستی بهپا خواسته است و همه آنها معتقد و پایبند به مقاومت هستند و هیچ فرد یا گروهی دم از سازش و تسلیم نمیزند.
نتیجه چندین شوی تبلیغاتی آمریکا تحت عنوان مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی چه شد؟ کدام یک از ملتهای منطقه امروز از عادیسازی روابط با این رژیم حمایت میکنند؟ به هر عرصهای از مصاف ایران و آمریکا و همپیمانانش در منطقه بنگرید، این ایران است که به موفقیت دست یافته است.
دوم اینکه آمریکا میخواست جمهوری اسلامی ایران در دنیا منزوی شود، اما این سیاست آنها هم به شکست کشیده شد، چرا که آنها جامعه جهانی را منحصر در خودشان و چند کشور اروپایی میبینند، اما دنیا متشکل از بیش از ۲۰۰ کشور است و ما امروز با تمام کشورهای دنیا در ارتباط هستیم.
امروز این قدرت آمریکاست که در جهان رو به افول است و در مقابل آن جایگاه جمهوری اسلامی روز به روز در حال تقویت شدن است.
گواه صدق این مدعا چیست؟ آمریکا و برخی کشورهای اروپایی میخواستند ما در جنگ تحمیلی پیروز نشویم، ولی ما پیروز شدیم، میخواستند با بهراه انداختن داعش در منطقه ما را متوقف کنند، اما شکست خوردند، خانم کلینتون در مناظرههای انتخاباتی چشم در چشم مردم دنیا گفت داعش ساخته دست آمریکاست، امروز آمریکاییها چه پاسخی به افکار عمومی دنیا در قبال جنایات داعش دارند؟ آیا قابل انکار است که بساط داعش دستساخته آمریکا بهدست شهید سپهبد قاسم سلیمانی در منطقه جمع شد؟
شما مدعی پیشرفتهای رژیم صهیونیستی هستید. آیا میشود کشوری را اشغال کرد، مردم آن کشور را به خاک و خون کشید و خانههایشان را بر سرشان خراب کرد و بعد روی خون و خرابه خانههای یک ملت ساختوساز کرد و نام آن را پیشرفت گذاشت؟ پس حقوق از دسترفته و پایمال شده ملت فلسطین چه میشود؟ آیا رژیم صهونیستی با همه این ادعاها قادر است بر مشکلات داخلی خود غلبه کند؟
بگذارید یک سوال دیگر از شما بپرسم، میدانم که زمان محدودی دارید. یک سال از تظاهرات سراسری در ایران میگذرد. دولت شما ۲۲ هزار نفر از افراد زندانی را آزاد کرده است، هزاران نفر دیگر هنوز در زندان هستند. بدیهی است که دولت ایران اغلب تمایل دارد بگوید که این یک اعتراض کوچک بود، اما اگر شما ۲۲ هزار نفر را عفو میکنید و تعداد زیادی زندانی دیگر وجود دارد، این نشان میدهد که این اعتراضات بزرگ بوده است. چیزی که میخواهم از شما بپرسم این است که در اصل موضوع حجاب، آیا زنان باید سر خود را بپوشانند؟ من به عنوان یک مسلمان در هند بزرگ شدم، به سراسر جهان اسلام سفر کردهام، صدها میلیون مسلمان باور ندارند که این چیزی باشد که زنان باید انجام دهند. دهها کشور اسلامی هستند که حکومتهایشان بسیار متدین و معتقد به اسلام هستند ولی به این اعتقاد ندارند، در مقابل معتقدند زن باید حق انتخاب داشته باشد و هر چه میخواهد بپوشد و حکومت به آنها نگوید چه کاری انجام دهند. آیا همه این صدها میلیون و بیش از یک میلیارد مسلمان اشتباه میکنند و فقط جمهوری اسلامی ایران درست میگوید؟
شما هر ساله راهپیماییهای میلیونی ملت ایران در ۲۲ بهمن و روز قدس را مشاهده میکنید که جلوه واقعی حضور ملت ایران در صحنه است. آنچه که در پاییز سال گذشته در برخی خیابانهای ایران اتفاق افتاد، متشکل از عدهای فریب خورده بود که البته مورد عفو عمومی رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفتند. در مورد عده اندک دیگری هم که مرتکب جنایات شدند، پرونده آنها باید مورد رسیدگی قضایی قرار گیرد.
اتفاقا قاطبه ملت ایران هم با این جریان همراهی نکردند. جمهوری اسلامی ایران نیز همواره نشان داده است که برای شنیدن صدای اعتراضات مردمش گوش شنوا دارد.
آنچه که سال گذشته در قالب جنگ ترکیبی علیه ملت ایران اتفاق افتاد، کاملا از جانب آمریکا و چند کشور اروپایی حمایت میشد. در بخش رسانهای این جنگ برخی شبکههای تلویزیونی که دفتر آنها در آمریکا و اروپاست، رسماً آموزش ترور و خشونت و انفجار میدادند. در واقع آنچه که سال گذشته روی داد یکی دیگر از جلوههای دشمنی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با جمهوری اسلامی ایران بود، والا دغدغه آنها بههیچ وجه حقوق زنان در ایران نیست.
آنها سالها در قالب پرونده هستهای به ایران فشار آوردند، بدون آنکه پاسخ دهند چرا رژیم صهیونیستی که دارنده کلاهکهای هستهای است، هرگز از سوی آنها مورد اعتراض قرار نگرفته است؟
بنابر این مسئله آمریکا و کشورهای اروپایی نه زنان ایران است و نه فعالیت هستهای، آنها میخواهند ملت ایران مطیع آنها باشد در حالی که این ملت بیش از ۴۰ سال است که به استقلال رسیده و در مقابل خواست آمریکاییها تسلیم نخواهد شد. امروز ملت ایران در عرصه جهانی حرف برای گفتن دارد، استقلال و آزادی خود را در جمهوری اسلامی یافته و با استکبار سر سازش ندارد.
درباره مسئله حجاب هم باید گفت در تاریخ کهن ملت ایران، زندگی زنان همواره عفیفانه بوده و ربطی به حکومتها ندارد. آنها حجاب را نه به خاطر جمهوری اسلامی بلکه به خاطر اعتقاداتشان برگزیدهاند. در عین حال در جمهوری اسلامی ایران حجاب قانونی است و وقتی یک موضوعی در دنیا تبدیل به قانون میشود همه باید به آن پایبند باشند.
تلاش غربیها برای برجستهسازی مسئله جنسیت، زن و حجاب در ایران صرفا ایجاد دو قطبی در جامعه ایرانی است. آنها سالهاست که اهداف خود در کشورهای دیگر را با دو قطبیسازی پیش میبرند، اما در مقابل ملت ایران حتما به اهداف خود نخواهند رسید چرا که این ملت، ملتی فهیم است که دریافته که غربیها خیرخواه و دلسوز آنها نیستند.
اما موضوع حجاب و آزادی انتخاب پوشش برای زنان ایرانی مهم است. من با آنها صحبت کردهام، ایران بودهام، برای آنها مهم است، آنها معتقدند که این تضییع حقوق آنهاست.
آمریکاییها در قبال ایران دو هدف را دنبال میکردند. اول انزوای ایران که با عضویتمان در پیمان شانگهای، گروه بریکس و ارتباطات وسیع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی با کشورهای دیگر شکست خورد، دوم ایجاد یاس و ناامیدی در ملت ایران بر اثر فشارها و تحریمها که آن هم بهدلیل پیشرفتهای ما در حوزههای مختلف بر خلاف خواست غربیها محقق نشد. ایران بهرغم تمام دشمنیهای غرب کشوری رو به پیشرفت است.
در اینجا روی سخنم با هیات حاکمه آمریکا است؛ شما که ۴۰ سال تحریم و تهدید علیه ملت ایران را تجربه کردید، اما به هیچ نتیجهای نرسیدید، در دشمنی خود با این ملت بازنگری کنید و با خواست یک ملت نبرد نکنید. بدانید ملت ایران اراده کرده است که مستقل زندگی کند و روز به روز در حال پیشرفت است.
به عقیده من دورهای که آمریکا با این روشها بخواهد بر ملتها تسلط یابد به پایان رسیده است. قدرتهای نوظهوری در عالم شکل گرفتهاند که فردای جهان را رقم خواهند زد.
ملت ایران نیز نشان داده است که زیر بار حرف زور نمیرود، هماهنگونه که تا کنون نرفته است و آمریکاییها باید رویکردشان را در مقابل این ملت تغییر دهند.
آقای رئیسجمهوری از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید، متشکرم.
بنده همواره خود را در معرض پرسش رسانهها قرار دادهام و نشستهای متعددی با رسانههای داخلی و خارجی برای تبیین درست و صحیح مواضع ملت ایران داشتهام، اما چرا آمریکاییها نمیگذارند سخن درست به گوش ملتها برسد؟ چرا با تحریم خبرگزاریها و برخی شبکههای تلویزیونی نمیگذارد مسائل دنیا بر مبنای واقعیت برای افکار عمومی تبیین شود.
شما باید از مقامات آمریکایی در اینباره سوال کنید. تحریمهای رسانهای ظلم به مردم و به ملتهاست.
تبادل نظر