۲۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۸
اقتصاد قرض و پس‌انداز

سواد حکمرانی اقتصادی | بسته نظام مالی | قسمت ۱۱

فردای اقتصاد: زندگی اقتصادی بدون قرض گرفتن و قرض دادن ناممکن به نظر می‌رسد. سطح درآمد افراد در طول زندگی به شدت متغیر است و قرض‌دادن باعث می‌شود بتوانند وضعیت رفاه و مصرف هموارتری داشته باشند. در واقع بدون مفهوم قرض، ناپایداری درآمد به سرعت تبدیل به ناپایداری زندگی افراد می‌شد. اما در یک مدل ساده از اقتصاد، چه قواعدی بر استقراض حاکم است؟

در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸، زمانی که بانک سرمایه‌گذاری (شرکت تأمین سرمایه) Lehman Brothers اعلام ورشکستگی کرد، نظام مالی جهانی به شدت شوکه شد. پیامدها وسیع بود، نه فقط به خاطر این که Lehman بزرگ بود، بلکه به این دلیل که یک واسطه مالی مهم بود، نهادی که به پرکردن شکاف بین پس‌اندازکنندگان و وام‌گیرندگان کمک می‌کند. ورشکستگی Lehman سرآغاز مجموعه‌ای از رویدادها بود که سیگنال بدترین رکود اقتصادی از زمان رکود بزرگ را می‌داد. و در حالی که چند زاویه دید مهم پیرامون رکود بزرگ وجود دارد، یکی از آن‌ها به کاهش اثربخشی واسطه‌گری مالی مربوط بود. حالا برخی از قسمت‌های بعدی قرار است با جزئیات بیشتری به این موضوع بپردازند. اما فعلاً ما می‌خواهیم با یک سری مشاهدات اساسی در مورد اینکه چرا واسطه‌گری مالی بسیار مهم است، شروع کنیم. ما با عرضه پس‌انداز و تقاضا برای قرض، و بازاری که آن‌ها را گرد هم می‌آورد - بازار وجوه قابل قرض‌دهی- شروع می‌کنیم. و سپس ما راهمان را تا بررسی رکود بزرگ ادامه خواهیم داد.

خوب، اصلا چرا مردم وام می‌گیرند و پس‌انداز می‌کنند؟ بیایید دنیایی را بدون وام‌گرفتن و پس‌اندازکردن تصور کنیم. درآمد اکثر مردم در تمام طول زندگی ثابت نمی‌ماند، بلکه در مسیری قابل پیش‌بینی تغییر می‌کنند. اینجا یک الگوی معمول وجود دارد که درآمد یک فرد را در طول زندگی نشان می‌دهد؛ درآمد روی محور عمودی و زمان روی محور افقی. وقتی جوان هستید و هنوز مدرسه می‌رید، ممکن است کمی پول در بیاورید، مثلاً از راه کار در رستوران یا گهگاه چمن‌زنی. اولین شغلتان بعد از مدرسه درآمد بیشتری خواهد داشت، و پس از چند سال تجربه و احتمالاً چند ارتقای شغلی طی راه، بیشتر از همیشه درآمد کسب می‌کنید. بعد، با افزایش سن، منتظر بازنشستگی می‌شوید، زمانی که درآمدتان کم خواهد شد. در عوض، شما دیگر کار نمی‌کنید و می‌توانید واقعاً از سال‌های طلایی خود لذت ببرید.

حالا، بیایید تصور کنیم که مصرف شما همان مسیر درآمدتان را دنبال می‌کند و هرگز پس‌انداز نمی‌کنید یا وام نمی‌گیرید. آن وقت در جوانی با مشکل مواجه می‌شوید و نمی‌توانید روی تحصیل سرمایه‌گذاری کنید. بعد، هر قرانی که در طول سال‌های اولیه کاری خود به دست می‌آورید، خرج می‌کنید. خوب، خیلی باحال به نظر می‌رسد. اما بدون پس‌انداز، درآمدتان در زمان بازنشستگی به طور ناگهانی کم می‌شود و مصرف شما هم کاهش می‌یابد. سال‌های طلایی شما آنقدرها هم طلایی نخواهد بود.

بنابراین، در عوض، مردم تمایل دارند از نظریه چرخه زندگی برای پس‌انداز پیروی کنند. یک فرد می‌تواند شروع به مصرف بیشتر از درآمدش کند و وام بگیرد تا این شکاف را پر کند و مثلاً برای چیزهایی مثل تحصیل خرج کند. سپس، در طول سال‌های اوج کاری‌اش که بیشتر از مصرفش درآمد دارد، بدهی‌اش را پرداخت می‌کند و درآمد اضافی را برای بازنشستگی پس‌انداز می‌کند. و هنگامی که بازنشستگی فرا می‌رسد، او می‌تواند آن پس‌انداز را خرج کند و حتی بدون کار کردن از سال‌های طلایی لذت ببرد. البته اکنون بسیاری از افراد بسته به جزئیات از این مسیر دقیق منحرف می‌شوند. برای مثال، بیشتر مردم در دانشگاه کمتر از شاغلان مصرف می‌کنند. نودل دیگر جزء اصلی رژیم غذایی من نیست! اما به طور کلی، بسیاری از مردم از الگوی قرض‌گرفتن، پس‌اندازکردن و بعد خرج‌کردن پس‌انداز برای هموارسازی مسیر مصرف خود در طول عمر پیروی می‌کنند. البته، درست مانند بعضی افراد که نمی‌توانند تا بعد از شام صبر کنند تا به ظرف کلوچه برسند، همه به یک شکل پس‌انداز و خرج نمی‌کنند. مقدار پس‌انداز و قرض بستگی به ترجیح زمانی شما دارد. بعضی از مردم کمتر از دیگران صبورند. همه ما کسی را می‌شناسیم که هر چه دارد خرج می‌کند و به اندازه کافی پس‌انداز نمی‌کند. از طرف دیگر، اگر به یک بودجه پایبند هستید و زیاد خرج نمی‌کنید تا بتوانید به دانشگاه بروید، خوب، این مثالی است از صبور بودن و انتظار برای مصرف بیشتر بعدا.

ما همچنین از اقتصاد رفتاری یاد گرفته‌ایم که صرفه‌جویی صرفاً سبک-سنگین کردن هزینه‌ها و فواید نیست. تلنگرها می‌توانند مهم باشند. اگر کارفرمای شما به طور خودکار شما را در یک برنامه بازنشستگی ثبت نام کند، یا نرخ مشارکت پیش‌فرض بالایی را تعیین کند، احتمالاً در نهایت بیشتر از زمانی که خودتان ناچار به انتخاب باشید، پس‌انداز خواهید کرد، حتی اگر انتخاب خودتان تنها چند ساعت در کل عمر وقت ببرد. یکی دیگر از دلایل مهم برای وام گرفتن، انجام سرمایه‌گذاری بزرگ است. همانطور که دانشجویان برای سرمایه‌گذاری در تحصیلشان وام می‌گیرند، مشاغل نیز برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های بزرگ وام می‌گیرند. کارآفرینانی که ایده‌های عالی دارند اما پول زیادی ندارند، ممکن است مجبور شوند وام بگیرند یا سهمی از ایده خود را بفروشند تا مسیر ریسکی‌شان را شروع کنند. به عنوان مثال، هوارد شولتز (Howard Schultz) استارباکس را با وام گرفتن و افزایش سرمایه از طریق چندین نوع مختلف واسطه مالی به یک برند جهانی تبدیل کرد. در قسمت‌های آینده بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

مانند هر کالای دیگری، ما از عرضه و تقاضا برای تجزیه و تحلیل بازار پس‌انداز و استقراض استفاده می‌کنیم که به بازار وجوه قرض‌پذیر معروف است. همانطور که دیدیم، دلایل خوبی برای پس انداز و قرض گرفتن وجود دارد. اما ما نتوانستیم به یک عامل مهم اشاره کنیم - قیمت. قیمت پس انداز و استقراض چیست؟ نرخ بهره.

اینجا منحنی عرضه در نمودار عرضه پس‌انداز را نشان می‌دهد. با بالارفتن نرخ بهره، مقدار پس‌انداز عرضه‌شده افزایش می‌یابد. و در اینجا منحنی تقاضا است که تقاضا برای قرض‌گرفتن را نشان می‌دهد. نرخ‌های بهره پایین‌تر، انگیزه وام‌گرفتن را زیاد می‌کند، بنابراین با کاهش نرخ بهره، میزان تقاضای وام افزایش می‌یابد. مانند هر نمودار عرضه و تقاضای دیگر، عوامل مختلف منحنی‌ها را تغییر می‌دهند. اگر مثلاً بخش بزرگی از مردم تصمیم بگیرند بیشتر پس‌انداز کنند، عرضه پس‌انداز به سمت راست جابه‌جا می‌شود. همانطور که می بینید، این اتفاق باعث کاهش نرخ بهره می‌شود. این همان چیزی است که ما در کشورهایی مثل کره جنوبی و چین دیدیم زیرا جمعیت آنها بیشتر به پس‌انداز روی آوردند.

در سمت تقاضا، اگر مثلاً خوش‌بینی سرمایه‌گذاران به دلایلی کاهش یابد، تقاضا برای استقراض به سمت چپ جابه‌جا می‌شود و باعث کاهش نرخ بهره می‌شود. اما، اگر مثلاً یک تخفیف مالیاتی برای سرمایه‌گذاری از سوی دولت، تقاضا برای سرمایه‌گذاری را افزایش دهد، منحنی تقاضا در جهت مخالف، به بالا و به راست جابه‌جا می‌شود و نرخ بهره را بالا می‌برد. فکرکردن در مورد بازار وجوه قابل قرض‌دهی به ما کمک می‌کند تا تصویر بزرگ را ببینیم و عوامل خامی را که نرخ بهره و مقدار قرض‌دهی و وام‌گیری را تعیین می‌کنند، درک کنیم. اما در واقع بازاری به نام بازار وجوه قرض‌پذیر وجود ندارد. یک چیزی مثل بازار بورس نیست. در عوض، تعداد بسیار، بسیار، بسیار زیادی از بازارها برای انواع مختلف وام‌گیرندگان و انواع مختلف وام‌دهندگان وجود دارد. و انواع مختلفی از نهادها مانند بانک‌ها، بازارهای اوراق قرضه و بازارهای سهام وجود دارند که دو طرف بازار را به هم متصل می‌کنند. در ادامه به بررسی عمیق‌تر انواع مختلف واسطه‌های مالی و چرایی اهمیت آن‌ها خواهیم پرداخت.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات کاربران

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جلیل شاهی سقرلو IR ۱۷:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۷/۳۰
    سلام درتبادل نظرهم نظرات وعرایض وجابرای ابراز حدودیک قاشق ازدریای گرفتاری ودرددل بازنشستگان بویژه بازنشستگان نیروهای مسلح اختصاص نداده ایدلا اقل مشتی ازخروارگرفتاری رابتوان نوشت شایدبه حضورمبارک مسئولین ودست اندرکاران جمهوری اسلامی ایران برسدتابداننداون آقایانی که ازکمی تورم وبالا بودن حقوق مزایامیک