۱۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۳
یک سوال مهم درباره مرگ مهسا از منظر روانشناسی

چند سؤال از منظر علوم روان‌شناسی، روان‌پزشکی و عصب‌شناسی مطرح می‌شود که خوب است از ریاست محترم سازمان پزشکی قانونی که خود روان‌شناس بالینی و دانشیار رشته روان‌شناسی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هستند، بپرسیم.

روزنامه شرق: ترجمه گزارش سازمان پزشکی قانونی این است که خانم مهسا امینی در هنگام مواجهه با فشار روانی ایجادشده به دلیل اختلال در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز ناتوان از ترشح هورمون هیپوفیز بوده که در نتیجه چنین امری آدرنالین بالا رفته و او را دچار تروما کرده است. حال این سؤال از شما قابل طرح است که اگر متوفیه در آن زمان، فشار روانی را تجربه نمی‌کرد و به‌طور طبیعی نیازمند سطح بالای هورمون کورتیزول نبود،‌ آیا باز هم با چنین ترومایی مواجه می‌شد؟

بالاخره پس از حدود سه هفته، گزارش سازمان پزشکی قانونی درباره مرگ تأسف‌بار مهسا امینی منتشر شد و این سازمان در اطلاعیه‌ای کوتاه بخش‌های مهمی از این گزارش را منتشر کرد.

مهدی ملک محمد، روانشناس در این باره نوشت:در بخشی از اطلاعیه پزشکی قانونی کشور آمده است که «متوفیه پس از عمل جراحی تومور کرانیوفارنژیومای مغزی در سن هشت‌سالگی دچار اختلال در محور مهم هیپوتالاموس ـ هیپوفیز و غدد تحت فرمان آن (ازجمله آدرنال و تیروئید) شده است. به‌ علت این بیماری زمینه‌ای متوفیه تحت‌ درمان با داروهای هیدروکورتیزون، لووتیروکسین و دسموپرسین بوده است. ایشان در تاریخ ۲۲/۶/۱۴۰۱ از ساعت ۱۹:۵۶‌ به‌طور ناگهانی دچار اُفت هوشیاری شده و متعاقب آن بر زمین می‌افتد که با توجه به بیماری زمینه‌ای، متوفیه توانایی لازم جهت جبران و تطابق با وضعیت ایجادشده را نداشته، لذا در شرایط مذکور دچار اختلال ریتم قلب و کاهش فشار خون و متعاقب آن کاهش سطح هوشیاری شده که به‌ دلیل انجام عملیات احیای قلبی ـ تنفسی غیرمؤثر در دقایق حساس اولیه، دچار هیپوکسی شدید و در نتیجه آسیب مغزی شده است...».

درباره‌ این بخش از گزارش که سازمان پزشکی قانونی علت این رویداد غم‌انگیز را بیان می‌کند، چند سؤال از منظر علوم روان‌شناسی، روان‌پزشکی و عصب‌شناسی مطرح می‌شود که خوب است از ریاست محترم سازمان پزشکی قانونی که خود روان‌شناس بالینی و دانشیار رشته روان‌شناسی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هستند، بپرسیم.

جناب آقای دکتر مسجدی‌آرانی! در گزارش سازمان متبوع‌تان قید شده است که «مهسا امینی به دلیل جراحی تومور دچار اختلال در محور مهم هیپوتالاموس-هیپوفیز بوده است و به دلیل همین اختلال سه دارو برای او تجویز شده». شما نیک می‌دانید که یکی از مهم‌ترین کارکردهای محور ذکرشده در مغز، ارائه پاسخ جنگ یا گریز به وقت مواجهه با فشار روانی است. این پاسخ از طریق ترشح هورمون کورتیزول که با عنوان هورمون استرس شناخته می‌شود، صورت می‌گیرد. اشاره به این نکته لازم به نظر می‌رسد که هورمون کورتیزول که هنگام مواجهه با فشار روانی در بدن افزایش می‌یابد، از طریق تأثیر بر متابولیسم و افزایش قند خون نقش مهمی در کاهش التهاب بدن دارد.

ترجمه گزارش سازمان پزشکی قانونی این است که خانم مهسا امینی در هنگام مواجهه با فشار روانی ایجادشده به دلیل اختلال در محور هیپوتالاموس- هیپوفیز ناتوان از ترشح هورمون هیپوفیز بوده که در نتیجه چنین امری آدرنالین بالا رفته و او را دچار تروما کرده است. حال این سؤال از شما قابل طرح است که اگر متوفیه در آن زمان، فشار روانی را تجربه نمی‌کرد و به‌طور طبیعی نیازمند سطح بالای هورمون کورتیزول نبود،‌ آیا باز هم با چنین ترومایی مواجه می‌شد؟

علاوه‌ بر ‌این،‌ در بخشی از گزارش سازمان متبوع‌تان اشاره به سه داروی «هیدروکورتیزون، لووتیروکسین و دسموپرسین» شده‌ است که جناب‌عالی بهتر از بنده می‌دانید کارکرد این داروها چیست. این داروها برای تولید کورتیزول در افرادی که به دلیل اختلال‌های مختلف به صورت طبیعی ناتوان از تولید این هورمون هستند،‌ تجویز می‌شود. باز هم ترجمه این بخش این است که متوفیه همان‌طور که پیش ‌از ‌این گفته شد، به‌ویژه هنگام تجربه استرس به‌شدت نیازمند کمک دارویی برای ترشح هورمون کورتیزول و در نتیجه انطباق با شرایط پراسترس بوده است.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha