فردای اقتصاد: آیا کارمندان قادر هستند نقاط قوت واقعی خود را از یک مهارت فرضی خودشان که در واقع به کمی زمان و پیشرفت حرفهای بیشتر نیاز دارد تا به یک نقطه قوت واقعی تبدیل شود، تمیز دهند و شناسایی کنند؟
این تمایز به ویژه در هنگام گذار به سوی سمتهای رهبری، بسیار مهم است. گذار از یک نقش غیرمدیریتی به یک نقش مدیریتی چیزی بیش از تغییر در عنوان و حقوق (امیدوارانه!) و شاید دفتر کار است. یک سرپرست، مسئولیتهای خاصی را بر عهده میگیرد. و اعضای تیمی که برای انجام وظایف مدیریتی آمادگی ندارند، در این سمت ممکن است بیشتر به خود و شرکتهایشان آسیب بزنند تا سود.
یک نظرسنجی انجمن مدیریت منابع انسانی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که ۸۴ درصد از کارگران ایالات متحده معتقد بودند مدیران بد و بیبهره از آموزشهای کافی، به استرس و کار غیرضروری محیط کار اضافه میکنند. چه چیزی باعث وجود یک مدیر بد میشود؟ از دیدگاه پاسخدهندگان، موضوع آموزش ناکافی در نحوه مدیریت افراد بود. به عبارت دیگر، آن رهبران خواه به دلیل بیبرنامگی خود یا بیبرنامگی کارفرمایانشان، برای نقش خود آماده نبودند.
نکته اینجاست: اگر میخواهید وارد حرفه مدیریت شوید، باید مطمئن شوید که برای آن آماده هستید. در غیر این صورت، شما و گزارشهای مستقیمتان ممکن است با چالشهایی فراتر از آنچه در چند هفته اول میبینید، روبرو شوید، آن چند هفته نخست زمانی است تازه که سعی میکنید همه چیز را بفهمید. چگونه میتوانید متوجه شوید که آیا شما مدیر مناسب هستید؟ به سوالات زیر با صداقت کامل پاسخ دهید.
۱. آیا در موقعیت فعلی خود موفق هستید؟
یک بررسی سریع از سابقه عملکرد گذشته خود انجام دهید. آیا به طور مداوم و واقعی تمام تلاش خود را میکنید و موفق میشوید؟ اگر نه، شکافهای مهارتی خود را شناسایی و به درستی پر کنید. کمک بخواهید، مانند گرفتن راهنمایی یا آموزشهای پیشرفته.
۲. آیا شما عامل تغییر هستید؟
رهبران باید بتوانند با موفقیت، تیمهای خود را به سمت تغییر حرکت دهند. قهرمان تغییر بودن آسان نیست. یکی از تکنیکهای ایجاد تغییر به شیوهای کماهمیت اما قابل توجه، صحبت کردن در جلسات فردی و گروهی است. مفاهیمی را که دیگران در نظر نگرفتهاند، با تأکید بر اهداف مشترک شما و مخاطبان ارائه کنید. پشتیبانی از پیشنهادات خود با شواهد قابل تأیید میتواند به شما کمک کند تا بر تصمیمگیریها تأثیر بگذارید، بدون اینکه هم تیمیهای خود را دور کنید و در عین حال نشان دهید که برای نقشی در مدیریت آماده هستید.
۳- آیا میتوانید دستاوردهای خود را اندازهگیری کنید؟
هنگام درخواست برای یک نقش مدیریتی، میخواهید بتوانید از ادعای آمادگی خود با اعداد پشتیبانی کنید. این میتواند هر چیزی از آمار گرفته تا «نمرات عملکرد» سالانه باشد. داشتن معیارهایی در دست، ذینفعان را متقاعد میکند که میتوانید در یک نقش جدید یک مهره ارزشمند باشید، اما همچنین راهی به شما میدهد تا قبل از درخواست برای آن نقش جدید، خودتان تشخیص دهید که آیا آماده هستید یا خیر. فقط به یاد داشته باشید که تقریباً هر چیزی را میتوان اندازه گرفت. به عنوان مثال، ممکن است به این موضوع اشاره کنید که هر سال به خاطر پشتسر گذاشتن اهداف فروش خود، کمیسیون پاداش دریافت کردهاید.
بازتاب دادن توانمندیهای خود ممکن است همیشه با احساس راحتی همراه نباشد، اما میتواند به شما کمک کند تا خیلی بیش از حد زود وارد مسئولیت مدیریت نشوید. خودآگاهی برای ایجاد برند شخصی شما به عنوان یک مدیر محبوب، بسیار مهم است. بهتر است منتظر بمانید تا در موقع مناسب عنوان مدیر، سرپرست یا رهبر تیم را به دست آورید تا اینکه پس از پذیرش پیشنهادی که خارج از توان شماست، به شدت دچار لغزش شوید.
هنگامی که قادر به ارائه پاسخهای مناسب به این سه پرسش شدید، قدم نخست را با اطمینان بردارید.
منبع: فوربس
نویسنده: ویلیام آرودا
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر