از بین روزنامههای قدیمی که هر یک برای خود هدفی را بر میشمرند روزنامه انگلیسی گاردین که از سال ۱۸۲۱ شروع به انتشار کرده هدفی را برای خود تعیین کرده، اینکه صدای مردم بیصدا باشد و قدرت را مورد پرسش قرار دهد و روشنگری کند. برحسب همان نقل قول قبلی شعار روزنامه این است «وجدان و آگاهیای که از حقیقت تغذیه شود».
تجربه روزنامهنگاری ایران برای بیش از یک قرن، چالش با همین مفاهیم را در بر دارد. تا کجا میتوان تابع حقیقت بود؟ تا کجا میتوان قدرت را چالش کرد و مورد پرسش قرار داد؟ چگونه میتوان صدای خاموشان بود و چگونه میتوان زخمهای باز ذهن و جان مردم را شناخت و در راه التیام آن کوشید؟ حتماً کار سختی است و من راه مشخصی برای نائل شدن به آن نمیدانم مگر این که چنین اهدافی را لااقل در ذهن خود زنده نگه داریم و در هر مورد در نیل به آن حتیالامکان بکوشیم.
مدتها است رسم استفاده از اطلاعات آماری و تحلیل دقیق دادهها از سنت مدیران سیاسی و بسیاری نویسندههای روزنامهها بر افتاده است که نشان از واگرایی است و جای تأسف. همه به فلسفیدن مشغول هستند و چون بسیاری در این راه نیز آموزش ندیدهاند، به کلیگویی و تکرار مکررات و کاهیدن عقل به مانور در اطراف چند واژه مشغول هستند. یک راهحل مقدماتی و برای شروع این است که این سنت مستند و مستدل سخن گفتن در جامعه روزنامهنگاری کشور احیا و پایدار شود. این نیز ابتدا نیازمند آموزش کادرهای این رشتهها در مورد منابع آمار و اطلاعات و درک این دادهها همراه با آموزش روشهای مقدماتی پردازش دادهها - چه آماری و عددی و چه غیر آن- است. شایسته است این رسانه نوپا که آرزوی توفیق آن را دارم، در این راه جدیت به خرج دهد.
تبادل نظر