۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۷

اکنون رسیدن به توافق احیای برجام، از آنچه که پیشتر بود هزینه بیشتری را بر دولت بایدن در داخل آمریکا تحمیل می‌کند و مسئله آن است که بایدن چگونه می‌خواهد هزینه داخلی را مدیریت کند.

در حال حاضر منطق مذاکرات هسته‌ای برای طرف ایرانی و طرف آمریکایی با تغییرات همراه شده است.

در سمت ایران، تهران در وضعیت اقتصادی و اجتماعی خاصی قرار گرفته است که نیازمند احیای برجام برای تزریق امید به جامعه و عرصه‌های اقتصادی است. همین امر یک ضرورت راهبردی را برای احیای برجام از سوی ایران ایجاد کرده است.

در طرف مقابل، اصول و محورهایی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. در راند آخر مذاکرات هسته‌ای، دو مسئله اساسی وجود داشت که مانع ادامه مذاکرات بود. نخست، ادعاهای پادمانی آژانس و مطالبه ایران مبنی بر حل آن پیش از آنکه توافق احیای برجام به نتیجه برسد. دوم، تضمین‌هایی بود که ایران مطالبه می‌کرد. نکته مهم آن است که طرف مقابل کاملا آماده بود که یک نرمش حداقلی نشان دهد و ایران نیز از زاویه دیگری نرمش داشته باشد تا توافق انجام شود، اما مسائلی مانند جنگ اوکراین در حاشیه مذاکرات رخ داد که رسیدن به توافق را دشوار کرد.

با این حال در شرایط فعلی و با توجه به تحولاتی که در طی ماه‌های گذشته تجربه کردیم، باید توجه کنیم که منطق و ضرورت رسیدن به توافق، برای آمریکا هم کماکان باقی است.

دموکرات‌ها توانستند جایگاه خود را در سنا تثبیت کنند و جمهوری‌خواهان نتوانستند موج قرمزی که به دنبال ایجاد آن بودند را محقق کنند. بنابراین این چشم‌انداز نسبی در عرصه سیاست داخلی آمریکا وجود دارد که ممکن است مجددا دوباره دموکرات‌ها به قدرت برسند و این اتفاق یک نشانه مثبتی برای مذاکرات محسوب می‌شود.

اساسا همین‌که از شرایط انتخاباتی در آمریکا بیرون آمدیم، خود یک عامل تحرک‌بخش برای مذاکرات به شمار می‌رود، آمریکایی‌ها در شرایط انتخاباتی قدرت ریسک لازم را برای اعطای امتیاز بیشتر به ایران نداشتند. بنابراین اکنون که از انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا با موفقیت نسبی دموکرات‌ها عبور کردیم، آن مانع نیز برطرف شد.

نکته دیگر انتخابات در اسرائیل است. این انتخابات می‌تواند یک عامل بازدارنده در مسیر مذاکرات باشد. نتانیاهو نیز اخیرا اعلام کرده است که اگر توافق برجام احیا شود، اسرائیل ممکن است برنامه حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران را عملیاتی کند.

غیر از مواضع تهاجمی نتانیاهو علیه ایران، اصولا خود آمریکایی‌ها نیز نسبت به رویکردهای رادیکال دولت آینده اسرائیل نگران هستند، زیرا معتقدند احتمالا ترکیب احزابی که دولت آینده اسرائیل را شکل می‌دهند، تندروترین و دست‌راستی‌ترین دولت تاریخ اسرائیل باشد. بنابراین آمریکایی‌ها نگران هستند که هم از بعد داخلی و هم از بعد بین‌المللی، دولت آینده اسرائیل وضعیت تنش در خاورمیانه را تشدید کند و مواضع آمریکا را به خطر بیندازد.

در حال حاضر آنچه روشن است کمابیش موانع پیشین برجام تا حدودی برطرف، اما مانع جدیدی ایجاد شده است. این مانع، امیدواری آمریکایی‌ها به تحولات داخلی ایران است؛ از این جهت که این تحولات بتواند نرمشی را در مواضع ایران ایجاد کند. با این حال، اینکه اکنون شاهد تناقض در برخی اظهارنظرهای آمریکایی‌ها هستیم، به دلیل تناقض بین سیاست‌های اعلامی و اعمالی است. آنچه اعمال می‌شود، منطق ضرورت احیای برجام است و آنچه اعلام می‌شود نگرانی آمریکایی‌ها در داخل است، زیرا اکنون رسیدن به توافق احیای برجام، از آنچه که پیشتر بود هزینه بیشتری را بر دولت بایدن در داخل آمریکا تحمیل می‌کند و مسئله آن است که بایدن چگونه می‌خواهد هزینه داخلی را مدیریت کند.

با این همه رویکرد مثبت به مذاکرات در یک ماه اخیر تنها در ایران و آمریکا بیشتر نشده است و طرف‌های دیگر این مذاکرات نیز در این میان نقش دارند. موضع روسیه در روزهای اخیر، موضعی ابهام‌آلود بوده است، اما چین به‌عنوان یک بازیگر مهم بین‌المللی، مواضع مثبتی را چه به‌صورت خصوصی و چه به‌صورت عمومی برای احیای برجام اعلام کرده است. ازسویی در سفر «شی جین‌پینگ»، رئیس‌جمهور چین به عربستان، ظاهرا تاحدودی مواضع کشورهای عربی به‌ویژه عربستان نسبت به احیای برجام تغییر کرده و وزیر خارجه سعودی اعلام کرد که منطقه و ایران بدون برجام، یک فاجعه است. بنابراین به نظر می‌رسد که عوامل غیر از آمریکا و ایران نیز بر مذاکرات اثرگذار هستند.

استادیار روابط بین‌الملل دانشگاه شهید بهشتی