۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۱:۵۲

افزایش قدرت هند، داستان جذابی دارد.

فردای اقتصاد: هیچ کشوری به جز چین، به اندازه هند که تشنه نفت است، از اقتصاد روسیه که در حال جنگ با اوکراین است، حمایت نکرده‌است. همچنین شمار اندکی از دمکراسی‌های بزرگ در رده‌بندی دموکراسی‌های آزاد، در حال افول هستند. اما شما این موضوع را از استقبال گرم از ناراندا مودی، که قرار است هفته آینده به واشنگتن سفر کند، متوجه نخواهید شد. نخست‌وزیر هند قرار است در روزهای آینده در جریان یک سفر دولتی مورد استقبال جو بایدن، رییس‌جمهور آمریکا قرار بگیرد. آمریکایی‌ها امیدوارند تا بتوانند قراردادهای دفاعی گسترده با دهلی‌نو امضا کنند. مودی در کنار وینستون چرچیل، نلسون ماندلا و ولودیمیر زلسنکی از جمله معدود رهبران خارجی است  بیش از یک بار در نشست مشترک کنگره ایالات‌متحده، سخنرانی خواهد کرد. نه موضوع اوکراین و نه مساله دموکراسی، خللی در تبدیل شدن هند به بهترین دوست جدید آمریکا و استقبال از نخست‌وزیر هند در کپیتول هیل، ایجاد نخواهد کرد.

نفوذ جهانی این غول جنوب آسیا روز به روز در حال افزایش است.  اقتصاد این کشور، پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است. شمار مهاجران هندی، از آمریکا تا کشورهای خلیج فارس، که امروز حدود ۱۸ میلیون نفر است، در حال رشد است. اکنون هند به کشوری مهم در چارچوب تلاش‌های آمریکا برای تثبیت موقعیت خود در آسیا و بازدارندگی چین تبدیل شده‌است. هند با وجود آنکه کشوری بزرگ، سرمایه‌دار، دموکراتیک و نگران قدرت رو به افزایش چین است اما فقیر و درگیر پوپولیسم است و همانگونه که سوبرامانیام جایشانکار، وزیر خارجه هند در گفت‌وگو با اکونومیست گفت در جریان نظم غربی پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، تحقیر شده‌است. روابط واشنگتن-دهلی نو، همچنین یه آزمونی برای اتحاد متزلزل و آشوب‌زده دموکراسی‌های نوظهور، در یک جهان چند قطبی بدل شده‌است. آیا واشنگتن و  دهلی می‌توانند با یکدیگر مبادلات تجاری داشته باشند و از منافع امنیتی همکاری‌های دو جانبه بهره‌مند شوند بدون آنکه کوچکترین اصول مورد نظر یکدیگر را به رسمیت بشناسند؟

افزایش قدرت هند، داستان جذابی دارد. انتظار می‌رود، تولید ناخالص داخلی هند، که یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی جهان را در اختیار دارد، تا سال ۲۰۲۸ از ژاپن و آلمان پیشی بگیرد، حتی اگر پای در مسیری جدید و متفاوت برای ثروتمند شدن گذاشته باشد. بر خلاف ببرهای شرق آسیا (هنگ‌کنگ، سنگاپور، کره‌جنوبی و تایوان) قدرت صادرات هند از بخش خدمات نشات می‌گیرد. هند در این بخش، هفتمین کشور جهان است. این تنها آماری نیست که مراکز تلفنی ارائه می‌دهند، بلکه داده‌های محققان گلدمن ساکس آن را نشان می‌دهد. زیرساخت‌ها در دوران مسئولیت مودی و نخست‌وزیر پیشین، بهبود یافته‌ و تولیدات کارخانه‌ای با هدف تنوع زنجیره تامین در چین، افزایش یافته‌اند. هفت درصد از قطعات تلفن‌های اپل در هند تولید می‌شوند. اما نقطه ضعف بزرگ و اصلی هند، شمار وسیع جوانان بدون مهارت و بیکار است. هند در تلاش است تا به آنها از طریق ایجاد یک دولت رفاه دیجیتال، کمک کند.


به لطف جمعیت مهاجر هند، قدرت نرم این کشور، بی‌نظیر است. روسای شرکت‌های آلفابت، آی.بی.ام و مایکروسافت، تباری هندی دارند، همانطور که سه رییس پنج دانشگاه برتر بازرگانی آمریکا هندی‌تبار هستند. ۷۰ درصد مردم آمریکا، نگاه مثبتی به هندی-آمریکایی‌ها دارند درحالی که این عدد برای چینی‌ها تنها ۱۵ درصد است.

اکنون ممکن است که شما تصور کنید همه این مسایل، آمریکا و هند را به شرکای طبیعی تبدیل کرده‌است. بی‌تردید، تلاش ۲۵ ساله برای گسترش روابط، با وجود تغییرات سیاسی در داخل هرکدام از این کشورها، تغییری نکرده‌است. هند بخشی از کواد (Quad) است. (گفت‌وگوهای چهارجانبه امنیتی میان استرالیا، هند، ژاپن و ایالات‌متحده). در چارچوب افزایش قدرت سخت هند، آمریکا شمار زیادی از پیمان‌های امنیتی با این کشور را امضا کرده‌ و تعدادی دیگر نیز قرار است هفته آینده در واشنگتن به امضا برسند تا همکاری‌های نظامی-فن‌آوری طرفین را گسترش دهند. دولت بایدن بر این باور است که پس از همکاری‌های دوجانبه مهم در بخش فن‌آوری غیرنظامی هسته‌ای در سال ۲۰۰۵، اکنون، مرحله مهمی از همکاری‌های دوجانبه در راه است.

اما روابط واشنگتن و دهلی‌نو از دو نقطه، آسیب‌پذیر است. اول آنکه تمایل غرب‌گرایانه هند پس از درگیری‌های نظامی این کشور با چین در سال ۲۰۲۰ یک ضرورت عملگرایانه است. اما از زاویه ایدئولوژیک، هندی‌ها نسبت به غرب، بدبین هستند و قاطعانه رهبری غربی‌ها در جهان را نمی‌پذیرند. از جواهر لعل نهرو گرفته تا مودی، هند نظم جهانی پس از جنگ جهانی دوم را، موضوعی بیش از مبارزه برای تسلط بر جهان توسط کشورهای دیگر می‌بیند. نتیجه این تناقضات، گیج‌کننده است. هند شریک استراتژیک آمریکا است که به غرب اعتماد ندارد. از آنجایی که روسیه تسلیحات هند را تامین می‌کند و مسکو و دهلی‌نو به شدت به یکدیگر نزدیک هستند، بسیار بعید است که این کشور وارد یک اتحاد رسمی با آمریکا شود. مشخص نیست اگر آمریکا به هند فشار وارد کند، این کشور تا چه اندازه حاضر به حمایت از ایالات‌متحده است و تا چه میزان می‌تواند به دهلی نو ایمان داشته باشد. هند می‌خواهند توان نظامی‌اش را در برابر چین تقویت کند، نه آنکه با این کشور بر سر چالش تایوان، وارد جنگ شود.

نقطه آسیب‌پذیر دوم، حمله مودی به هنجارهای لیبرال است. تحت رهبری ملی‌گرا و هندو محور ناراندا مودی، که حزبی اسلام هراس را مدیریت می‌کند، مردم این کشور به طرز فزاینده‌ای با ۲۰۰ میلیون نفر از مردم خود دشمن شده‌اند. کشتار و مصادره اموال مسلمانان و مسیحیان بیش از هر زمان دیگری رایج شده‌است. رسانه‌ها مرعوب شده‌اند و دستگاه قضایی به طرز گسترده‌ای، بی‌طرفی خود را از دست داده‌است. با وجود آنکه به نظر می‌رسد هند بدون تردید یک دموکراسی باقی مانده است – زیرا مودی برگزاری انتخابات مجدد در سال آینده را تضمین کرده‌است- اما این دموکراسی، یک دموکراسی، غیر لیبرال است. توجه به این واقعیت که تنها ۶۰ میلیون نفر از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت این کشور، شغل رسمی دارند، وضعیت را به طرز بالقوه‌ای، مستعد انفجار کرده‌است.

برخی معتقدند که آمریکا، در حال تکرار تجربه چین، این بار در رابطه با هند است، به معنی آنکه امتیازهای اقتصادی گسترده‌ای در اختیار رقیب خود (هند) قرار می‌دهد و در نهایت همین کشور (مانند چین) به تهدیدی برای ایالات‌متحده، تبدیل خواهد شد. این موضوع بعید به نظر می‌رسد. بدگمانی دو جانبه و مشترک آمریکا و هند به چین، دهلی‌نو را به واشنگتن نزدیک نگه خواهد داشت. مخالفت بدون تفکر با همکاری با هند، تنها به افزایش قدرت چین منجر خواهد شد. این اتفاق همچنین نشان دهنده این موضوع خواهد بود که آمریکا توان تطبیق خود با جهان چند قطبی پیش رو را، از دست خواهد داد.

در مقابل، آمریکا و متحدانش باید درباره علایق هند و نه تنها تمایلات خودشان واقع‌نگر باشند و در این مسیر، در یافتن تمایلات مشترک، از خود خلاقیت نشان دهند. این گزاره، به مفهوم اولویت‌بندی روابط از طریق تلاش‌های مجدانه است. وعده دولت بایدن برای تسریع انتقال فن‌آوری به هند، می‌تواند نمونه‌ای از این تلاش‌ها باشد. آمریکا با تلاش برای تقویت صنعت دفاعی هند، تلاش می‌کند تا این کشور را از تسلیحات روسی بی‌نیاز کند و به یک منبع جدید قابل اعتماد تامین سلاح برای دمکراسی‌های آسیایی تبدیل شود. انرژی‌های پاک و تکنولوژی، می‌تواند حوزه‌های دیگر همکاری‌های دوجانبه باشد، حوزه‌هایی که دو طرف تلاش می‌کنند تا از وابستگی به چین در آن حوزه‌ها پرهیز کنند.


هم‌راستایی منافع، نه اصول

سیاست‌خارجی آمریکا، همواره واقع‌گرایی را با آرمان‌گرایی درآمیخته‌است. بنابر این آمریکا، حتی اگر بخواهد همکاری نزدیکتری با هند داشته باشد، باید صراحتا علیه حمله به هنجارهای دموکراتیک و حقوق بشر در این کشور موضع‌گیری کند. هند نیز به سهم خود باید این موضوع را بپذیرد که هراندازه قدرتمندتر می‌شود، بیشتر زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد. آمریکا باید هفته آینده در واشنگتن، از ابراز احساسات دوستی و برادری بدون پیش‌شرط با هند بکاهد و  برای کارآمدی روابط دو جانبه، دو طرف باید مانند شرکای تجاری بلندمدت رفتار کنند: برای آمریکا و هند، همه چیز بر وفق مراد نیست، اما باید به هدف نهایی بیاندیشند. این، مهمترین شاخصه تعامل در قرن ۲۱ ام است.

منبع: اکونومیست
جنگ اوکراین، چگونه اروپا را تغییر داده‌است؟
اکونومیست پاسخ داد: چرا پاکستان همیشه ناآرام است؟
اکونومیست پاسخ داد: آیا توافق هسته‌ای جدید در راه است؟