یحیی عدل، بنیانگذار جراحی نوین ایران، وقتی در سال ۱۳۱۸ با مدرک ممتاز جراحی از فرانسه به تهران آمد و به دلیل کمبود شدید جراح تا نیمههای شب در اتاقعمل بیمارستان سینا کار میکرد، شاید حتی تصورش را هم نمیکرد نهال نوپای جراحی مدرنی که با آخرین متدهای جراحان فرانسوی در ایران پایهگذاری میکند، به راهی رو به سراشیبی برسد.
حالا چند سالی است بزرگان پزشکی ایران درباره کم شدن تعداد جراحان و دیگر مشکلات جراحی در ایران هشدار میدهند. از طرف دیگر، بیماران زیادی در سالهای گذشته بارها از مجبور شدن به پرداخت زیرمیزیهای سنگین به جراحان، ماندن در نوبتهای طولانی جراحی، منوط شدن جراحیهای گاه ضروری به پرداخت هزینه و... موضوعاتی است که بیماران و خانوادههایشان از آنها گلهمندند.
رواج گرفتن زیرمیزی میان حرفهای مقامات رسمی نظام سلامت هم پیداست؛ دیماه پارسال بود که علیرضا رحیمنیا، رئیس اداره بازرسی وزارت بهداشت گفت، بحث زیرمیزی را رد نمیکند و نمیگوید کسی زیرمیزی نمیگیرد: «یکی از سیاستهای ما برخورد با زیرمیزی است و راهکاری هم پیشنهاد دادند که قرار است بررسی شود؛ اگر مردم میخواهند پولی برای درمان بدهند، باید به حسابداری بیمارستان بدهند.»
بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت هم در نخستین نشست خبریاش دراینباره گفت: «قطعا هرآنچه خارج از قانون باشد، نمیتوانیم تحمل کنیم. در صورتی با همکارانمان در خارج از بخشهای دولتی، همکاری میکنیم که طبق قانون عمل کنند. تعرفهها و ضریبها مشخص است، قطعا بحث زیرمیزی خطقرمز ما خواهد بود. اگر در مرکز درمانی خصوصی زیرمیزی گرفته شود یا کار خلاف قانون انجام شود، قطعا ادامه همکاری با آنها را نخواهیم داشت.»
جراحان هم، اما حرفهای خودشان را دارند؛ آنها میگویند مالیاتهای سنگین، پرداختهای پلکانی در بیمارستانهای دولتی و مهاجرت، در حال نابودی جراحی در ایران است و این گزارش درباره این مشکلات از زبان تعدادی از جراحان تراز اول ایران است.
تخریب عامدانه پزشکی
دهه ۶۰ بسیاری از بیماران برای بعضی جراحیها و با صرف هزینه زیاد به خارج از کشور میرفتند. حالا، اما سالهاست جامعه پزشکی مدعی است که حتی یک مورد نیاز به اعزام خارج از کشور وجود ندارد، هرچند همزمان هشدار میدهند که با ادامه این روند و با یک عقبگرد ۴۰ ساله در چند سال آینده برای سادهترین جراحیهای قلب نیاز به اعزام بیمار خواهیم داشت.
درحالحاضر بیش از هفتهزار جراح در ایران فعالیت میکنند، بزرگترین مرکز پیوند اعضای جهان در شیراز فعال است و تیم پیوند اعضای دکتر ملک حسینی در جهان شناختهشده است، اما هشدارها نشان میدهد این روند، رو به سقوط است.
رئیس جامعه جراحان ایران با هشدار راجع به وضعیت موجود میگوید: «عامدانه در حال تخریب پزشکی بهویژه جراحی در ایران هستند و در سراشیبی سقوطیم. متاسفم که نتوانستیم به قانونگذاران منتقل کنیم که این شیوه مدیریت اقتصادی اینرشته نیست و شک نکنید ۱۰ سال آینده حسرت امروز را میخوریم. سال ۶۳ با ۵۰۰ جراح، جامعه جراحان را برای اهداف متعددی ازجمله آموزش جراحیهای مورد نیاز مجروحان جنگی تاسیس کردیم و درحالحاضر ۷ هفتهزار جراح، عضو جامعه هستند و این مسیر و این رشد، با تلاشها و مشقتهای زیادی طی شده و مثل نهال باروری است که در حال خشک شدن است. این درخت بزرگ، پژمرده میشود و میدانم که این اتفاق میافتد.»
او در تحلیل وضعیت امروز معتقد است، چند عامل به جراحی ضربه زده است: «درباره بحث تعرفهها و حفظ منزلت اجتماعی پزشکان و جراحان، هرچه گفتیم و هشدار دادیم، ظاهرا شنیده نشد. جوانان در انتخاب شغل و حرفه آینده خود به دو عامل مهم توجه دارند؛ یکی منزلت اجتماعی است و نکته دوم تامین مالی و هر دو این عوامل در حال تخریب هستند. ما زمینه همه پیشرفتها و استعدادها را داریم و برای تامین آینده، امروز باید برنامهریزی کرد.»
ایرج فاضل درباره بحث افزایش مهاجرتها میگوید: «ما دید فرهنگی طولانیمدت نداریم. موج مهاجرتها را نمیشود ندیده گرفت. هر پزشک و جراحی که میرود، یک صدمه بزرگ است. امروز کار بهجایی رسیده که هر کسی که بتواند، میرود و اکثراً فقط کسانی میمانند که نمیتوانند بروند. من با اعزام دانشجو به دانشگاههای معتبر جهان، بسیار موافقم، ولی بهشرطیکه بروند و با دانش روز دنیا برگردند. ولی امروز دیگر کسی برنمیگردد و دغدغه و غم ما بیشتر شده است.»
او ادامه میدهد: «جراحان جوان هزارویک دغدغه دارند و در طول تحصیل خود باید خدمات طرح اجباری پزشکی را غالبا دوبار به انجام برسانند که انجام آن در زمان جنگ قابل توجیه بود، ولی پس از جنگ هم تا امروز ادامه دارد. این طرحها یکی از سختگیرانهترین قوانین است. زمان جنگ و در شرایط اضطراری آن روز، قانونی گذاشتند، ولی چرا ۳۰ سال بعد هم از یک پزشک جوان بیگاری میکشند و این روند اشتباه را تغییر هم نمیدهند؟»
فاضل درباره ظرفیتهای خالی رشتههای دستیاری میگوید: «اینکه مدتی است در بعضی رشتههای جراحی ازجمله جراحی اطفال و جراحی قلب داوطلب نداریم، زنگ خطر جدی است. برای جراحی ایران، کم زحمت کشیده نشده و به این راحتی از دست دادنش، غمانگیز است.»
تا ۵ سال آینده جراح قلب نخواهیم داشت
محمد رئیسزاده، از جراحان جوان عروق است که حالا رئیس سازمان نظامپزشکی است. او در یکسال گذشته، بارها نسبت به وضعیت بحرانزده جامعه پزشکی هشدار داده میگوید، با این نابهسامانیها راه به جایی نمیبریم و برای برونرفت از دالان هزارتوی مشکلات، خواستار تشکیل شورای راهبردی ملی است: «ما بهشدت احتیاج به تصمیمات فراقوهای داریم عقلای مجلس، دولت، فرهنگستان و نظام پزشکی باید دور هم جمعشوند و چارهای بیاندیشند وگرنه ما تا پنجسال آینده در برخی از رشتهها دیگر جراح نخواهیم داشت و باید بیماران را به خارج بفرستیم و ۱۰ برابر هزینه کنیم تا یک عمل ساده قلب انجام دهند. جراحی قلب بهویژه جراحی قلب اطفال، جراحی اطفال و تخصص بیهوشی در شرف نابودی و همزمان پزشکی لوکس و جراحیهای زیبایی در حال رشد است.»
او در تحلیل وضعیت جراحی ایران میگوید: «ما با دو چالش بزرگ مواجهیم؛ درون جامعه پزشکی، چالش زیربنایی ما تعهد حرفهای است و چالش خارجی ما، وجود نداشتن درک صحیح مسئولان کشور از جامعه جراحی. وضعیت جراحی درحالحاضر قابل قبول است و در برخی رشتههای جراحی مانند جراحی عروق عالی هستیم، اما نسبت به آینده امیدوار نیستم. در هر سه مولفه مهم جراحی، دچار ضعف هستیم. در زمینه آموزش، مهارت و تعهدحرفهای، دانشجویان ضعیفتری در حال تربیت هستند و این در طولانیمدت صدمهزننده است.»
منبع: هممیهن
تبادل نظر