۱۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۵
راز سه چرخ‌دنده‌ای که همه ما در وجودمان داریم

فردای اقتصاد: توانایی فکر کردن برای خود، یک مهارت ضروری برای هر کارآفرینی است. به همین دلیل است که پروفسور ویرجینیا چا، که یکی از محبوب‌ترین دوره‌های کارآفرینی در آسیا را در دانشگاه ملی سنگاپور تدریس می‌کند، زمان زیادی را صرف آموزش دادن به دانش‌آموزان خود می‌کند که نشان دهد چگونه مغز آنها کار می‌کند – و چگونه می‌توانند از آن به طور مؤثرتر استفاده کنند.

چا، که علاوه بر تدریس به راه‌اندازی چندین شرکت موفق کمک کرده است، می‌گوید: تئوری من این است که ما سه چرخ دنده به هم پیوسته در مغز خود داریم که می‌توانیم هنگام پردازش اطلاعات، نگاه کردن به فرصت‌ها و برخورد با موقعیت‌ها به عنوان یک کارآفرین آن‌ها را درگیر کنیم: یک ابزار محاسباتی، یک ابزار دانش، و یک ابزار اتصال. ابزار محاسباتی واحد پردازش مرکزی یا CPU است. سریع فکر می‌کند، روی شکاف‌ها تمرکز می‌کند، استدلال کمی و سایر محاسبات ریاضی را انجام می‌دهد. چا توضیح می‌دهد: «این بخش حل‌کننده مسایل شماست.»

او ابزار دانش را با حافظه دسترسی تصادفی یا RAM مقایسه می‌کند، حافظه‌ای که همه چیزهایی را که در مورد جهان آموخته‌اید و درک کرده‌اید، ذخیره می‌کند. مهمتر از آن، این نوع حافظه اطلاعات را به نمایه تبدیل می‌کند و می‌تواند داده‌های مربوطه را در صورت نیاز، بطور کارآمد و موثر استخراج کند. او می‌گوید: «این بخش کتابدار در ذهن شماست.» این ابزار اتصال، یک نرم افزار است. الگوها را تشخیص می‌دهد، خطوطی بین مفاهیم، افراد و تجربیات مرتبط ترسیم می‌کند و بینش‌های مفیدی را از این موضوع ایجاد می‌کند. چا می‌گوید: «این بخش مخترع و مبتکر درون شماست.»

جبران کمبودی که دارید

مطالعه چا در مورد آنچه او "منطق کارآفرینی" می‌نامد، چا را به این نتیجه رساند که هر یک از ما یک ابزار غالب داریم - و برای ما مهم است که آن‌ها را از هم تشخیص دهیم، زیرا هر ابزار هم مزایا و هم معایبی را به همراه دارد.

همه ما ظرفیت شناختی محدودی داریم. اگر ابزار غالب شما محاسبات است، شما احتمالا ظرفیت کمتری در ابزار دانش یا ابزار اتصال دارید. "معنی آن چیست؟ خوب، اگر تعداد زیادی از گیک‌ها را مشاهده کنید –افراد فوق‌العاده‌ایی که واقعاً می‌توانند برنامه‌نویسی کنند - آنها اغلب از نظر اجتماعی افراد ماهری نیستند. آنها در برقراری ارتباط با مردم مشکل دارند و به موقعیت‌ها به شکل یک و صفر نگاه می‌کنند. آنها تمایل دارند خیلی سریع و خیلی ناگهانی صحبت کنند. اغلب آن‌ها فاقد حس همدلی هستند.»

به طور مشابه، کسانی که ابزار غالب آنها دانش است، تمایل دارند عمیق فکر کنند اما به آرامی حرکت می‌کنند و زمان بیشتری را صرف تفکر و پردازش اطلاعات می‌کنند. او می‌گوید: «این افراد تمایل دارند بسیار روشمند عمل کنند، زیرا مشغول گذر از ذخایر عظیم دانش خود، ایجاد ارتباط، و سپس ارائه آن اطلاعات هستند. کسانی که چرخ دنده‌های اتصال در آن‌ها غالب است، در ایجاد ارتباط بین افراد و ایده‌ها، نوآور، خلاق و ماهر هستند. آن‌ها می‌توانند آنچه را که می‌دانند و تجربه کرده‌اند ترکیب کنند و به چیزی کاملاً جدید برسند. "اینها کسانی هستند که چیزهای جدیدی اختراع می‌کنند، اما من از آنها نمی خواهم که به تنهایی یک جدول بیم‌سنجی ارائه کنند!" چا در موزد این افرادمی‌گوید: «یک چرخ‌دنده غالب در آن ها وجود دارد. بنابراین، دو مورد دیگر کوچکتر هستند.»

شناخت نقاط قوت و ضعف خود

شناخت نقاط قوت و محدودیت‌های خود کلید موفقیت برای هر رهبر تیم است. اگر می‌دانید که ابزار اتصال شما واقعاً قوی است، اما می‌دانید که تجهیزات محاسباتی و دانش شما ضعیف‌تر هستند، می‌توانید تیمی را تشکیل دهید متشکل از افرادی با تخصص در حوزه مورد نیاز و مهارت‌های حل مسئله عالی تا بر کمبودهای خود در این زمینه‌ها غلبه کنید. اگر می‌دانید که مهارت‌های حل مسئله درجه یک دارید، اما ابزار اتصال و ارتباطات ضعیفی دارید، می‌توانید با یک فرد واسطه یا دلال برای ایجاد ارتباطات تجاری مورد نیاز خود کار کنید. چا می‌گوید شما همچنین می‌توانید برای بهبودِ چرخ‌دنده‌های ضعیف‌تر خود کار کنید - حداقل در برخی موارد.

«خبر خوب این است که شما واقعاً می‌توانید خودتان را برای داشتن چرخ‌دنده‌های بهتر، یا برای داشتن چرخ‌دنده‌های بزرگ‌تر آموزش دهید. به عنوان مثال، در دانش، شما کاملاً می‌توانید با مطالعه زیاد و انجام تمرینات حافظه، خود را آموزش دهید، بنابراین می‌توانید توانایی فهرست‌بندی و بازیابی سریع اطلاعات را داشته باشید. او می‌گوید که برنامه‌های آموزشی کاملاً حول دانش وجود دارد. خبر خوب دیگر این است که ابزار اتصال می‌تواند با افزایش سن و تجربه - با زندگی کردن و یادگیری از آن - بهبود یابد. البته، می‌توانید برنامه‌های آموزشی خاصی را در زمینه تشخیص الگو، یادگیری در مورد ساختن جامعه و غیره انجام دهید.»

خبر بد، حداقل برای آن دسته از ما که ابزار محاسباتی قوی نداریم، این است که این حوزه‌ای است که بهبود آن سخت است. چا می‌گوید: «آموزش دادن افرادی که به اعداد فکر نمی‌کنند بسیار سخت است و نمی‌توانید کاری کنید تا به اعداد فکر کنند، و حتی اگر فردی این توانایی را داشته باشد، ممکن است به مرور زمان آن را از دست بدهد.

برای اینکه یک رهبر واقعی سازمانتان باشید، برای اینکه واقعاً روی کره زمین تأثیر بگذارید، باید تیمی از افراد بسازید. اگر تنها چیزی که می‌دانید این است که چگونه با اعداد کار کنید، نمی‌توانید این کار را انجام دهید.

منبع: فوربس

نویسنده: بریس هافمن

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات کاربران

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد IR ۱۱:۰۲ - ۱۴۰۱/۱۲/۱۴
    ممنون مقاله خیلی خوب بود در صورت امکا اگر نکات آموزشی پیرامون همین مقاله که اشاره شده، کار کنید ممنون میشم

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار