۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۲
راز مرگ آهنگساز مشهور فاش شد

بتهوون در بیشتر عمر خود با مشکلات سلامتی درگیر بود. در تاریخ ۲۶ مارس ۱۸۲۷، او درحالی‌که در آپارتمان خود در وین به سر می‌برد، به‌علت چیزی که بسیاری از مورخان حدس می‌زنند نارسایی کبدی بوده است، از دنیا رفت.

زومیت: به‌گزارش ساینس‌نیوز، تجزیه‌وتحلیلی از چندین طره موی بتهوون که بین بستگان او دست به‌دست شده است و توسط کلکسیونرها جمع‌آوری شده، نشان می‌دهد بتهوون دارای چندین عامل خطر ژنتیکی برای بیماری کبد بوده است. به‌گفته‌ی تریستان بگ، انسان‌شناس زیستی در دانشگاه کمبریج، این خطر بالا (همراه با عفونت احتمالی کبد و همچنین عادت او در نوشیدن الکل) ممکن است موجب مرگ زودرس بتهوون در ۵۶ سالگی شده باشد.

زندگی حرفه‌ای بتهوون به دلیل کاهش شنوایی پیشرونده‌ای که موجب شد این آهنگساز در سن ۴۵ سالگی کاملا ناشنوا شود، کوتاه شد. بتهوون همچنین از مشکلات گوارشی و کبدی رنج می‌برد. تصور می‌شود نارسایی کبدی علت زردشدن رنگ پوست این آهنگساز در سال ۱۸۲۱ بود.

علت اصلی مشکلات فراوان سلامتی که بتههون دچار آن بود، برای بسیاری از افراد جالب بوده است. اما کشف اینکه چه بیماری‌هایی مردی را آزار می‌داد که تقریبا دو قرن پیش زندگی می‌کرد، کار آسانی نیست. پژوهشگران مجبور شده‌اند روی یادداشت‌هایی از دو کالبدشکافی این آهنگساز پس از نبش قبر او در سال‌های ۱۸۶۳ و ۱۸۸۸ و همچنین بر اسناد تاریخی دیگر تکیه کنند. اگرچه سرنخ‌هایی می‌تواند درون دی‌ان‌ای بتهوون پنهان باشد. تاکنون، دی‌ان‌ای فقط چندین شخصیت تاریخی مانند ریچارد سوم انگلستان، مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته است.

کارلس لالوزا فاکس، دیرینه‌شناس موسسه زیست‌شناسی تکاملی در بارسلونا که در مطالعه مشارکت نداشت، می‌گوید این گنجینه‌های ژنتیکی می‌تواند اطلاعاتی را ارائه دهند که هیچ معاینه تشریحی پس از دویست سال نمی‌تواند ارائه دهد.

در سال ۲۰۱۴، بگ و همکارانش تصمیم گرفتند ژنوم بتهوون را بازسازی کنند. برای این کار، ابتدا تیم به قطعه‌ای از خود آهنگساز نیاز داشت. خوشبختانه حدود ۳۰ طره موی جداگانه منسوب به بتهوون وجود داشت و در اختیار کلکسیونرها و نوادگان افرادی بود که این موها نخستین‌بار در قرن ۱۹ به‌دست آنها رسیده بود.

بگ با علاقمندان به بتهوون همکاری کرد تا از مالکان طره موها بخواهند که چند تار مو را برای مطالعه در اختیار آنها قرار دهند. تیم موفق شد نمونه‌هایی از هشت طره مو به‌دست آورد که گقته می‌شد سال‌های ۱۸۲۱ تا ۱۸۲۷ چیده شده‌اند.

یکی از طره‌ها دی‌ان‌ای کافی برای تجزیه‌وتحلیل حاصل نکرد. دو طره هم به بتهوون تعلق نداشت. پژوهشگران دریافتند که یکی از آنها به زنی با تبار یهودیان اشکنازی تعلق دارد. اما پنج طره که از منابع مختلف می‌آمدند، به‌وضوح به فرد واحدی با تبار اروپای مرکزی تعلق داشتند که بتهوون هم از همان جا بود. تخریب طبیعی دی‌ان‌ای در طول زمان در این طره موها نیز با مویی با قدمت اوایل قرن ۱۹ مطابقت داشت. این ویژگی‌های مشترک همراه با سوابق روشنی از مالکیت این طره موها در طول قرن‌ها موجب ‌شد بگ مطمئن شود که به بتهوون تعلق دارند. لالوئزا لالوزا فاکس نیز با این موضوع موافق است. او می‌گوید: «فکر می‌کنم آنها شواهد قانع‌کننده‌ای ارائه می‌دهند که این پنج نمونه به بتهوون تعلق دارد.»

پژوهشگران از طره موهای به‌خوبی محافظت‌شده برای بازسازی ژنوم آهنگساز استفاده کردند. این تجزیه‌وتحلیل هیچ نشانگر ژنتیکی مرتبط با ناشنوایی یا مشکلات روده‌ای را آشکار نکرد. اما چندین عامل خطر بیماری کبدی را شناسایی شد. یکی از این عوامل، واریانتی از ژن PNPLA۳ بود که خطر ابتلا به مشکلات کبدی را در طول زندگی آهنگساز سه برابر می‌کرد.

البته این عوامل خطر به‌تنهایی نباید موجب مرگ بتهوون می‌شدند. دانشمندان همچنین در یکی از رشته‌های مو که مدت کوتاهی پس از مرگ بتهوون جمع‌آوری شده بود، آثاری از ویروس هپاتیت B را پیدا کردند که ویروسی است که به کبد آسیب می‌زند.

به‌گفته‌ی پژوهشگران، خطر ناشی از عفونت هپاتیت B برای کبد براثر مصرف الکل تشدید می‌شود. برخی از معاصران ادعا کرده‌اند که این آهنگساز تا پایان عمرش به شدت الکل مصرف می‌کرد.

یان گیلمور، متخصص بیماری‌های کبد در بیمارستان دانشگاه رویال لیورپول در انگلستان که در این پژوهش مشارکت نداشت، می‌گوید درحالی‌که دقیقا نمی‌دانیم چه ترکیبی از عوامل موجب مرگ بتهوون شد، این داستان کارآگاهی جذابی است که سوالات تازه‌ای را مطرح می‌کند: کروموزوم Y در ۵ نمونه مو با کروموزوم ۵ فردی که دارای جد مشترک قرن چهاردهمی با بتهوون هستند، مطابقت ندارد (این آهنگساز هیچ فرزند شناخته‌شده‌ای نداشت). این امر می‌تواند نشان‌دهنده عدم اصالت موها باشد یا به‌گفته‌ی بگ، به احتمال زیاد، یکی از اجداد مستقیم بتهوون از سمت پدری، احتمالا بین قرن ۱۴ تا ۱۶، فرزندی در خارج از چارچوب ازدواج داشته است.

این پژوهش در مجله‌ی Current Biology منتشر شده است.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha