آخرین باری که جو بایدن و بنیامین نتانیاهو، در یک دعوای عمومی با یکدیگر قرار گرفتند ۱۴ سال میگذرد. در ماه مارس سال ۲۰۱۰ بود که بایدن به اورشلیم(بیتالمقدس)، سفر کرد تا برنامههای صلح بلندپروازانه باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا را درباره نتانیاهو پیش ببرد. معاون رئیسجمهوری وقت پس از ورود به شهر، نتانیاهو را دوست نزدیک خود برای بیش از ۳۳ سال خوانده بود. در آن زمان اوباما خواستار توقف ساخت شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری برای جلوگیری از محروم کردن فلسطینیها از زمین برای تشکیل کشور فلسطینی در آینده بود. در دورهای که جورج میچل، فرستاده ویژه ایالات متحده نیز مذاکرات اسرائیل و فلسطین را از سر گرفته بود. اما با این حال به محض ورود بایدن، دولت نتانیاهو به طور ناگهانی ساخت ۱۶۰۰ آپارتمان جدید اسرائیلی در منطقه مورد مناقشه را اعلام کرد. این امر بایدن را تحقیر و خشمگین کرد و او هم در پاسخ نتانیاهو را به مدت یک ساعت و نیم برای صرف شام منتظر نگه داشت و به این شکل تلافی کرد.
آنگونه که پلیتیکو گزارش داده است، در آن زمان بایدن علناً از نتانیاهو به خاطر اقدامش انتقاد کرد. با این حال در ادامه دوستی وی با نتانیاهو او را مجاب کرد تا اوباما را تحت فشار قرار داده و اختلافات موجود را بزرگ نکند. با این حال دعوای فعلی بین این دو مرد بسیار متفاوت از آن رویداد است.
بایدن علیه نتانیاهو
در هفتههای اخیر، پس از اینکه نتانیاهو آشکارا به درخواستهای بایدن برای خویشتنداری در غزه بیتوجهی کرد، رئیسجمهوری آمریکا یک کمپین فشار بیسابقه و عمومی را علیه وی به راه انداخت. او شهرکنشینان اسرائیلی را تحریم کرد. او همچنین یک یادداشت امنیت ملی تازه امضا کرد که فروش اسلحه آمریکا به مشتریانش را مشروط به دریافت ضمانتهایی میکرد و از آن مهمتر، بایدن بنی گانتز، رقیب اصلی نتانیاهو را به کاخ سفید دعوت کرد تا با کامالا هریس، معاون رئیسجمهوری دیدار کند. وی با صدور یادداشتی به شورای امنیت ملی پیشنهاد کرد که کمک نظامی به اسرائیل باید مشروط به ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه باشد. او همچنین در یکی از مصاحبههایش گفت که نتانیاهو بیشتر از اینکه به اسرائیل کمک کند به اسرائیل صدمه میزند، در حالی که همچنین گزارش شده است که بایدن در خلوت درباره اینکه نتانیاهو به چه احمقی تبدیل شده است، عصبانی است.
در اوایل ماه جاری نیز، او پس از ایراد سخنرانی سالانه خود در کنگره اعلام کرد که بالاخره زمان گفتگو با نتانیاهو برای تغییر روش او فرا رسیده است. بایدن همچنین در روزهای اخیر از چاک شومر، رهبر اکثریت سنا، به دلیل حمایت موثر از برکناری نتانیاهو تمجید کرد.
اما چه چیزی تغییر کرده است؟
بدیهی است که خیلی چیزها. بعد از ۷ اکتبر بحران بسیار بدتر از هر چیزی است که اسرائیل و ایالات متحده قبلاً با آن روبرو شدهاند، به ویژه با کشته شدن ۱۲۰۰ اسرائیلی و نزدیک به ۳۲۰۰۰ فلسطینی (طبق گزارش وزارت بهداشت غزه). اکنون در غزه قحطی در پیش است، کل خاورمیانه در شرف انفجار بوده و انتخاب مجدد بایدن در خطر است.
اما همچنین آشکار است که بایدن و دولت او بر این باورند که نتانیاهو برای مدت طولانی با ایالات متحده بازی کرده است. پس از تحمل ماهها نادیدهگرفتن و سرپیچی، بایدن اکنون دریافته است که ممکن است در روابط شخصی خود با دوست قدیمیاش بنیامین نتانیاهو اعتبار زیادی خرج کرده باشد. برای بایدن، به عنوان یک سیاستمدار قدیمی، روابط شخصی در اتجام امور اهمیت دارد. اما به قول مت دوس، مشاور و تحلیلگر سیاسی، در برخی مواقع، با شخصی مانند نتانیاهو، باید معیار این مرد را سنجید و متوجه شد که روابط برای او هیچ معنایی ندارند.
رئیسجمهوری همچنین با شورش جدی از جانب حزب دموکرات به رهبری سناتور کریس ون هولن از مریلند، رو به رو است. او در فوریه از اصلاحیهای حمایت کرد که هرگونه کمک آتی به اسرائیل را مشروط به باز کردن کریدورهای بشردوستانه میکرد. این اصلاحیه ون هولن بود که به نوبه خود منجر به یادداشت شورای امنیت ملی شد. ون هولن در مصاحبهای با مجله پولیتیکو گفت که هنوز تلاش کافی از سوی بایدن برای ورود کمکهای بشر دوستانه صورت نگرفته است. او معتقد است که در داخل دولت بایدن درباره سختگیری با نتانیاهو اختلاف نظر وجود دارد.
ون هولن گفت، برخی در دولت هستند که میخواهند این شرط را نادیده بگیرند که تضمینهای اسرائیل (ارسال کمکهای بشردوستانه به غزه) باید قابل اعتماد باشد. دولت بایدن باید با اطمینان حاصل کردن از وجود مسئولیتپذیری در پشت سخنان رئیس جمهوری، جدی بودن خود را هم نشان دهد. اکنون صدها هزار نفر در آستانه گرسنگی هستند.
چندی پیش، یکی از مقامات ارشد دولت در پاسخ به سوالی گفت که دولت آمریکا باید مساعدتهای بیشتری از سوی اسرائیلیها ببیند. با این حال او معتقد بود که آنها(اسرائیلیها) به تاکتیکهای فشار جدید ایالات متحده پاسخ دادهاند. یکی از نشانهها این است که آنها گذرگاههای جادهای جدید را در شمال باز کردهاند و میانگین تعداد کامیونهای کمکرسانی را که به غزه میرسند به ۱۹۷ دستگاه در روز در ماه مارس افزایش دادهاند که بالاترین تعداد از زمان آغاز بحران ۷ اکتبر است.
رؤسای جمهور آمریکا یکی یکی در طول دههها به این نتیجه رسیدهاند که از نتانیاهو، طولانیترین نخست وزیر اسرائیل که گستاخی او افسانهای است، ناراضی هستند. اوباما از جسارت او متنفر بود و با نیکلا سارکوزی، رئیسجمهوری وقت فرانسه در سال ۲۰۱۱ توافق نظر داشت که نمیتوان به نتانیاهو اعتماد کرد. سارکوزی گفت که من نمیتوانم او را تحمل کنم و او یک دروغگو است. اوباما هم در پاسخ گفته بود، شما از او خسته شدهاید. من چه چطور؟ من باید هر روز با او سر و کار داشته باشم. بیل کلینتون نیز تقریباً همین احساس را داشت. دنیس راس مذاکره کننده سابق ایالات متحده در خاطرات خود در سال ۲۰۰۴ با عنوان «صلح گمشده» نوشت: «نتانیاهو تقریبا تحملناپذیر بود، برای ما سخنرانی میکرد و به ما میگفت که چگونه با اعراب رفتار کنیم. پس از رفتن نتانیاهو، کلینتون گفت: او فکر میکند که او ابرقدرت است و ما اینجا هستیم تا هر کاری که او بخواهد انجام دهیم. در این میان تنها استثناء دونالد جی ترامپ بود که تقریباً هر آنچه را که نتانیاهو میخواست به او داد.
بایدن اما از یک جهت مهم با اسلاف خود متفاوت بود. او و نتانیاهو دوستان واقعی بودند. زمانی بود که نتانیاهو او را خانواده و قوم و خویش خود خوانده بود. این اتفاق برای اولین بار بیش از ۴۰ سال پیش رخ داد یعنی زمانی که بایدن سناتور جوان دلاور بوده و نتانیاهو هم یک دیپلمات نوپای جوان.
نتانیاهو آن زمان به دنبال این بود که در سیاست اسرائیل شهرتی کسب کند. با ادعای اینکه او تنها کسی است که میتواند با آمریکاییها کنار بیاید. بایدن نیز مدتها فکر میکرد که در مدیریت نتانیاهو برتری دارد. بایدن عاشق شوخی کردن در مورد رابطه چموش و پیچیده خودشان بود. حتی زمانی که اوباما از رفتار نتانیاهو عصبانی بود، بایدن در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۴ در برابر فدراسیونهای یهودی آمریکای شمالی اعلام کرد که او و نتانیاهو هنوز با هم دوست هستند و به یاد میآورد که یک بر عکسی برای نتانیاهو نوشته بود: 《بیبی، من با حرفهای لعنتی تو موافق نیستم، اما دوستت دارم.》بایدن همچنین بارها و بارها خود را یک صهیونیست پرشور معرفی کرد. او بارها اعلام کرده بود که این 《حق》 اسرائیل است که برای دفاع از خود آنطور که صلاح میداند عمل کند. در سال ۱۹۹۲، پس از آنکه جیمز بیکر، وزیر امور خارجه وقت آمریکا، علناً از نخستوزیر تندرو اسرائیل، اسحاق شامیر، به دلیل مقاومتش در برابر مذاکرات انتقاد کرد، بایدن در آیپک سخنرانی کرد و گفت: این تصوری پوچ است که فکر کنیم تهمت زدن علنی به اسرائیل به نوعی سیاست آن را تغییر میدهد. فکر میکنیم با چه کسی طرف هستیم؟
همه اینها به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا، ۱۰ روز پس از وقایع ۷ اکتبر، بایدن به اسرائیل پرواز کرد و نتانیاهو را در آغوش گرفت و حمایت بیقید و شرط خود را اعلام کرد و در عین حال از نتانیاهو خواست که بیش از حد واکنش نشان ندهد. برای مدتی به نظر میرسید که این رویکرد سنجیده کارساز بوده باشد. به ویژه در مهار نتانیاهو درباره حمله به حزبالله. یک مقام ارشد دولت چندی پیش اصرار داشت که اسرائیلیها تشخیص دادهاند که بهتر است یک عملیات کمتر در غزه انجام شود و نه یک عملیات با شدت بالا.
اما اکنون میبینیم که چه تصاویری از اجساد کودکان فلسطینی روی زمین و جستجوی ناامیدانه برای غذا از غزه منتشر میشود. اتفاقی که بر رایدهندگان آمریکایی هم اثرگذار بوده است. در چندین انتخابات مقدماتی در حزب دموکرات آرای اعتراضی عظیمی علیه بایدن ثبت شده است. اکنون ممکن است قحطی گستردهای هم تا پایان ماه مه در غزه رخ دهد و این نیز تبعات گستردهای به همراه خواهد داشت.
بایدن به شدت به همکاری اسرائیل نیاز دارد، او اکنون برای کریدورهای جدید تامین غذا از طریق زمین به اسرائیل فشار میآورد. مهمتر از همه، بایدن و مقامات ارشد او، یعنی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، به طور فزایندهای از همکاری نتانیاهو ناامید شدهاند. به نظر میرسد نتانیاهو و کابینه جنگی او برای غزه چشماندازی به جز کشتار تعداد بیشتری از فلسطینیها ندارند. در حالی که بلینکن هم به طور مکرر در اطراف منطقه پرواز کرده و حمایت عربستان و دیگر کشورهای عربی را برای نوعی راه حل دو کشوری یا حداقل، احیای تشکیلات خودگردان فلسطینی جلب میکرد، نتانیاهو از بررسی هر یک از آن خودداری کرد.
با این حال هنوز نشانههای دلگرمکنندهای وجود دارد که نشان میدهد نتانیاهوی همیشه سرکش ممکن است دست کم کمی تزلزل کند. هفته پیش سخنرانی خیره کننده شومر در سنا برگزار شد که گفته بود نتانیاهو راه خود را گم کرده و مانعی برای صلح است و خواستار برگزاری انتخابات جدید در اسرائیل شد.
علیرغم اظهارات قبلی بایدن مبنی بر اینکه تهاجم زمینی بزرگ به رفح، خط قرمزی برای او است، نتانیاهو یک روز پس از این تماس تلفنی - اولین تماس تلفنی آنها در یک ماه - به کنست گفت که همچنان قصد انجام این کار را دارد. اما او بعداً گفت که مدتی طول میکشد تا عملیات رفح آغاز شود و به احترام بایدن در حال بررسی راهروهای بشردوستانه جدید برای کمک است.
اکنون مقامات آمریکایی نگرانند که حمله به رفح چه نتایجی به دنبال داشته باشد. رفح حدود ۱.۳ میلیون نفر جمعیت متراکم غیرنظامی دارد در حالیکه هم مرز با مصر بوده و این کشور به اسرائیل در مورد خصومت هایی که ممکن است وارد خاک این کشور شود هشدار داده است.
سالیوان در هفته جاری صراحتاً گفت که اسرائیل به ما و جهان برنامهای ارائه نکرده است که چگونه میتوانند با خیال راحت غیرنظامیان را جابجا کنند؟ چه برسد به اینکه چگونه میتوان آنها را تغذیه و اسکان داده و دسترسی به وسایل اولیه مانند بهداشت را برای آنها تضمین کرد.
پس از ۷ اکتبر، بایدن به این نتیجه رسید که باید حمایت خود از نتانیاهو را به شخصیترین شکل نشان دهد. نمرود نوویک، مشاور ارشد سابق شیمون پرز، نخستوزیر اسرائیل، میگوید، بنابراین در مرحله اول - طولانی و شاید خیلی طولانی - این فرض وجود داشت که حمایت و حسن نیت در گفتار و عمل پاداش میگیرد. بعد از اینکه این رویکرد نتیجه نگرفت، سپس تیم بایدن روشی دیگر در پیش گرفت. بنابراین تحریمها علیه شهرکنشینان و سپس شهرکسازیها انجام شد. پس از آن یادداشت امنیت ملی انجام شد و اما من فکر میکنم نقطه عطف، از قضا، دیدار بنیگانتز بود، زمانی که تیم بایدن به این نتیجه رسیدند که آنچه آمریکا از اسرائیل میخواهد رویکرد بسیار متفاوتی از آنچه انجام میشود میطلبد. حالا روش آمریکا تغییر کرده این روشی است که ممکن است مؤثر واقع شد.
هفته گذشته، یوآو گالانت، وزیر دفاع نتانیاهو، نامهای به ژاکوب لو، سفیر آمریکا در اسرائیل ارائه کرد که در آن گفته بود اسرائیل به خواستههای مندرج در یادداشت امنیت ملی بایدن عمل میکند.
(جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا، در هشتم فوریه سال جاری، با امضای یک فرمان اجرایی، از کشورهایی که سلاحهای آمریکایی خریداری کردهاند خواسته است کتبا تضمین دهند که به هنگام استفاده از تسلیحات ساخت ایالات متحده به معاهدههای بینالمللی پایبند میمانند. در بخش دیگر این فرمان از دولتها خواسته شده که به کاخسفید تضمین دهند کمکهای انساندوستانه آمریکا برای غیرنظامیان گیرافتاده در مناطق جنگی به دست آنها خواهد رسید.)
دیوید ماکوفسکی، تحلیلگر مسائل اسرائیل در موسسه واشنگتن برای صلح خاور نزدیک، میگوید که او معتقد است که فشار بایدن بر نتانیاهو شروع شده است. او میگوید عامل دیگر این است که نتانیاهو در داخل به شدت منفور است، افکار عمومی در اسرائیل و جامعه یهودیان آمریکا به طرز قابل توجهی تغییر میکند و اعتبار بایدن در این موضوع کمک کننده خواهد بود.
این حال، بایدن و دولتش اکنون هوشیار شدهاند که بنیامین نتانیاهو ممکن است دیگر به اندازه منافع خودش در راستای منافع اسرائیل حرکت نکند. اکنون او با اتهامات فساد مالی زیادی روبروست که ممکن است پس از خروج از دولت به زندان بیفتد. همچنین یکی از دلایل عدم محبوبیت کنونی نتانیاهو در اسرائیل، این است که بسیاری از اسرائیلیها میدانند که او با دنبال کردن سیاست نادیده گرفتن و به حاشیه راندن مسئله فلسطین برای سالها، زمینه را برای ۷ اکتبر فراهم کرد.
نتانیاهو برای مدتها استراتژی عادیسازی روابط با کشورهای عربی را تحت پیمان ابراهیم دنبال کرد و به به خود میبالید که عملاً به توافق اسلو پایان داده است. مدتها قبل از حملات ۷ اکتبر نیز سیاستهای سختگیرانه او غزه را به چیزی تبدیل کرد که دیدهبان حقوق بشر آن را بزرگترین زندان روباز جهان مینامید. این در حالی بود که نتانیاهو خود را فریب میداد که اسرائیل به پشتوانه سیستم ضد موشکی گنبد آهنین و حصارکشی مرز غزه ایمن خواهد بود. در طول بیش از ۱۶ سال نخست وزیری نتانیاهو، دولتهای مختلف او عمداً محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین را - که میخواست مذاکره کند - تضعیف کردند و حماس را که قول نابودی اسرائیل را داده بود، تقویت کردند. چرا؟ به گفته نوویک و دیگر مخالفان اسرائیلی دولت راستگرای تندرو اسرائیل، به این دلیل که نتانیاهو فکر میکرد نیازی به مذاکره با یک دولت ندارد.
بایدن در گذشته مدتی با رویکرد نتانیاهو همراهی کرده بود (زمانیکه از برقراری توافق ناامید شده بود)،
اما اکنون شعار ایالات متحده بار دیگر این است: راهی برای دادن چیزی شبیه به کشورداری به فلسطینیان بیابید. اما اسرائیلیها حتی به این بحث نزدیک هم نیستند. به گفته این مقام ارشد دولت، تنها بزرگترین منبع ناامیدی شدید از طرف اسرائیل، فقدان هر گونه برنامه معتبر برای حکومت در روزهای بعد جنگ هستند.
امروز میدانیم که گسست بین دولتهای ایالات متحده و اسرائیل احتمالاً در بدترین وضع خود از سال ۱۹۸۹ به سر میبرد. یعنی، زمانی که جرج واکر بوش بر سر قدرت بود وتلاشهایی را برای حصول توافق بین دو طرف در دستور کار داشت. در آن دوران، جیمز بیکر با درخواست غیرواقعبینانه اسرائیل رو به رو شد و آن چشماندازی غیرواقعی از اسرائیل بزرگ شامل غزه و کرانه باختری بود. در آن دوران او شماره تلفن کاخ سفید را به اسحاق شامیر، نخستوزیر وقت اسرائیل داد و گفت: 《وقتی در مورد صلح جدی شدید، با ما تماس بگیرید.》 اینجا یکی از معدود مواردی بود که واشنگتن اسرائیل را به توقف کمکها تهدید کرد. بیکر همچنین صراحتاً به شامیر هشدار داد که اگر اسرائیل ساخت شهرکهای یهودی در سرزمینهای اشغالی را متوقف نکند، ۱۰ میلیارد دلار ضمانت وام از آمریکا برای کمک به اسکان صدها هزار مهاجر از اتحاد جماهیر شوروی سابق را از آمریکا دریافت نخواهد کرد.
این اقدام به روند صلح اسلو منجر شد. در سال ۱۹۹۲ شامیر در انتخابات از اسحاق رابین شکست خورد. موضوع شهرکسازی اسرائیل و تضمین وام، همراه با نگرانی از دست دادن حمایت آمریکا، از عوامل مد نظر رابین بود که خود به مدافع سرسخت اسلو تبدیل شد. او در سال ۱۹۹۵ توسط یک ستیزه جوی راستگرای اسرائیلی ترور شد.
آیا ممکن است امروز نوع مشابه اتفاق بیفتد، جایی که به نظر میرسد فشار آمریکا در نهایت میتواند تفاوتهایی ایجاد کند؟ با رویکرد جدید بایدن، ادعای قدیمی نتانیاهو مبنی بر اینکه او تنها کسی است که میتواند با آمریکاییها معامله کند دیگر قابل اعتماد نیست. اما با توجه به اینکه جنگ در غزه همچنان ادامه دارد و جمعیت اسرائیل هنوز از ۷ اکتبر آسیب دیدهاند و بحران گروگانگیری ادامه دارد، نتانیاهو تحت فشار فوری برای برگزاری انتخابات جدید نیست. از آنجایی که نتانیاهو بر قدرت است، بعید است که بخواهد به نظر بایدن تسلیم شود. فراتر از آن، مقامات دولت خاطرنشان میکنند که مشکل بسیار فراتر از نتانیاهو است، زیرا تمام کابینه جنگی او در حال حاضر برای حرکت به سوی رفح متحد شدهاند.
در حال حاضر مشخص نیست که آیا دولت بایدن قصد دارد فشار بر اسرائیل را بیشتر کند یا خیر. به هر حال در روزهای اخیر جنگ لفظی شدیدی ایجاد شده است. در هفتههای اخیر نتانیاهو در CNN درباره دخالت آمریکا در سیاست اسرائیل شکایت کرده است. سالیوان هم پاسخ داده که این یک طنز جالب بوده چرا که خود نتانیاهو در طول سالها همین کار را در سیاست ایالات متحده انجام داده و در واقع دخالتهای آمریکا به مراتب کمتر است. در انتخابات ۲۰۲۰، نتانیاهو علنا از ترامپ حمایت کرد و بایدن از حمایت نتانیاهو از ترامپ خشمگین شد و تا یک ماه پس از روی کار آمدن او در ژانویه ۲۰۲۱، با نتانیاهو تماس نگرفت.
در شرایط حاضر به نظر میرسد برای رییسجمهوری آمریکا، راههایی وجود داشته باشد. بایدن میتواند با یک سخنرانی در دفتر بیضی شکل( دفتر ریاستجمهوری آمریکا) شروع کند. این سخنرانی مسیر جدیدی را مشخص میکند و سپس پیشنهاد میکند که ایالات متحده دیگر ممکن است به طور خودکار قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتشبس است را وتو نکند. بایدن همچنین میتواند تصمیم بگیرد عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی که ریاض میخواهد آن را مشروط به یک پیمان دفاعی با واشنگتن کند، دیگر دنبال نکند. زیرا این به منزله به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ثروتمندترین کشور عربی است.
یکی از مقامات آمریکایی میگوید که عملیات زمینی اسرائیل در رفح میتواند واشنگتن را برای اولین بار وادار کند تا قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را که خواستار آتش بس فوری است، تصویب کند. این میتواند یک پیام آشکار سیاسی داشته باشد.
اما این نیز ممکن است به معنای بازی با آتش باشد. آن هم در زمانی که بسیاری از نظرسنجیها نشان میدهد بایدن در ماه نوامبر از ترامپ شکست خورده است. بایدن باید نگران هر دو طرف قضیه باشد. در انتخابات سال ۱۹۹۲، پس از فشار شدید به اسرائیل، جورج واکر بوش تنها ۱۵ درصد از آرای یهودیان را به دست آورد، که کمترین درصدی است که یک نامزد جمهوریخواه آمریکا از زمان بری گلدواتر در سال ۱۹۶۴ به دست آورده بود. با این حال، بایدن در همان زمان ممکن است تصمیم بگیرد که تهدید ترقیخواهان ناراضی از حمایت سازشناپذیر او از اسرائیل میتواند بیشتر به او آسیب برساند. در ایالتهای نوسانی مانند میشیگان و پنسیلوانیا جمعیت عرب-آمریکایی بزرگی وجود دارد. با این حال، تصمیمگیری بایدن میتواند به ترامپ که لفاظیهایش در مورد خاورمیانه روز به روز وحشیانهتر میشود، کمک کند. ترامپ در مصاحبه اخیر خود به طرز عجیبی منتقدان نتانیاهو را افرادی متنفر از اسرائیل توصیف کرد. و گفت که حزب دموکرات از اسرائیل متنفر است.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه در دولت بایدن، امیدوار است که بحران کنونی فرصت بزرگی را برای اسرائیل، ایالات متحده و کل منطقه فراهم کند. بلینکن در مصاحبهای در روز چهارشنبه به الحدث، یک خبرگزاری سعودی، گفت: فکر میکنم هر چقدر که این لحظه تاریک است، یک فرصت فوقالعاده نیز وجود دارد - شاید حتی یک فرصت منحصر به فرد. زیرا در حالی که در گذشته تلاشهای زیادی برای برقراری صلح صورت گرفته است - من در برخی از آنها مشارکت داشتهام - آنچه اکنون متفاوت بوده این است که تقریباً هر کشوری در منطقه مایل است که مسئله اسرائیل و فلسطین در منطقه حل شود و عادیسازی صورت بگیرد. اما این مستلزم حل مسئله فلسطین و به ویژه تشکیل کشور فلسطینی است و البته مستلزم پایان دادن به عملیات نظامی در غزه است.
یک چیز قطعی به نظر میرسد: نه بایدن و نه نتانیاهو به این زودیها به طور کامل عقبنشینی نخواهند کرد.
بایدن یک سیاستمدار است و میداند که تا کجا میتواند بدون آسیب رساندن به موقعیت سیاسیاش مصالحه کند. ون هولن میگوید این لحظه بسیار مهمی است. رئیسجمهوری آمریکا نسبت به اقدامات دولت نتانیاهو صریحتر و علنیتر انتقاد کرده است. رئیسجمهوری بارها از اسرائیلیها خواسته است که فضای بیشتری را باز کنند. اما سوال واقعی این است که دولت بایدن در چه مقطعی حاضر است برای پاسخ گرفتن درباره درخواست خود پشتوانه ایجاد کند؟
تبادل نظر