۲۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۳
موافقان و مخالفان اقدام جنجالی ترانه علیدوستی چه می‌گویند؟

در روزهای اعتراضات ایران، چهره‌های مختلف در حمایت از معترضان برخاستند؛ حمایتی که در شرایط کنونی به معنای حذف آنها از سینمای ایران است. یکی از مهمترین چهره‌ها ترانه علیدوستی است که روز گذشته کشف حجاب کرده است.

رویداد۲۴: آن‌هایی که سینمای ایران را دنبال می‌کنند می‌دانند اهالی آن تا چه اندازه محافظه‌کار هستند؛ دلیل آن هم خیلی عجیب نیست؛ چه اینکه اگر استقلال داشته باشند، یعنی محدودیت و در مراحل بالاتر یعنی ممنوع‌الفعالیت شدن و در نهایت از دست رفتن صدها میلیون تومان و گاه میلیاردها تومان دستمزد. رضا کیانیان می‌گوید: «ما زیر بار حرف زور نمی‌رویم مگر اینکه زور پُرزور باشه!»

سینماگران ایرانی نسبت به اکثریت اقشار جامعه درآمد خوبی دارند و نفع شخصی آن‌ها حکم می‌کند که کج‌دار و مریز با شرایط موجود راه بیایند تا بتوانند از منافع اقتصادی سینما برخوردار باشند. در چنین وضعیتی، وقتی یک بازیگر یا کارگردان و ... موضعی بر خلاف حاکمیت اتخاذ می‌کند، بسیار به چشم می‌آید؛ چنانچه اقدام ترانه علیدوستی در کشف حجاب و حمایت از شعار «زن زندگی آزادی» اهمیت یافت؛ اقدامی که بلافاصله توسط چهره‌هایی همچون مانی حقیقی و سعید روستایی حمایت شد و بازیگرانی همچون خزر معصومی و دنیا مدنی نیز آن را ادامه دادند تا مشخص شود این اقدام میان بازیگران سینمای ایران در حال تبدیل به اقدامی فراگیر است. چه آن‌که پیش از ترانه علیدوستی کتایون ریاحی، شبنم فرشادجو، مریم بوبانی و اخیراً پگاه آهنگرانی هم حجاب از سر خود برداشته و با پوشش متفاوتی در مجامع عمومی ظاهر شدند. دلیل این اقدامات فشار افکار عمومی باشد یا علنی کردن اعتقادات قلبی فرقی در اصل ماجرا نمی‌کند. زمین بازی در سینمای ایران در حال تغییر کردن است.

بلوک‌بندی‌های سیاسی سینمای ایران

اگر تا پیش از اعتراضات اخیر سینمای ایران به دو طیف عمده «ارزشی» و «منتقد» تقسیم می‌شد، بعد از اعتراضات به نظر می‌رسد سینماگران ایرانی را باید سه دسته عمده تقسیم کرد. این دسته‌بندی تازه نسبت تام با اعتراضات اخیر دارد. به بیان ساده‌تر وضع‌گیری‌های اخیر سینماگران درباره حوادث اخیر باعث تغییر آرایش بلوک‌بندی‌های سیاسی در سینمای ایران شده است.

دسته اول را می‌توان طیف اصول‌گرا یا ارزشی سینماست؛ کسانی که چه به لحاظ ایدئولوژیک و چه به لحاظ اقتصادی به حاکمیت نزدیک هستند. این افراد فیلم‌های خود را با استفاده از بودجه‌های دولتی تهیه و تولید می‌کنند و خود را موظف می‌دانند از ارزش‌هایی که نظام تبلیغ می‌کند، دفاع کنند. چهره‌هایی مانند جمال شورجه، ابراهیم حاتمی‌کیا، بهروز شعیبی، سیدمحمود رضوی و ... از چهره‌های اصلی این جریان قلمداد می‌شوند. موضع آن‌ها درباره حوادث اخیر مشخص است و معترضان را با همان صفاتی خطاب می‌کنند که حاکمیت خطاب می‌کند.

دسته دوم را می‌توان اصلاح‌طلبان محافظه‌کار نامگذاری کرد. این دسته‌بندی هم‌چنان طیف وسیعی از فعالان حوزه سینما را شامل می‌شود چهره‌هایی هستند که شاید انتقاد یا اعتراضی به برخی رویه‌ها داشته باشند. اما اهل نمک خوردن و نمکدان شکستن هم نیستند و تلاش می‌کنند ضمن حفظ شأن و جایگاه خود به عنوان منتقد، چهره مورد قبول حاکمیت هم باشند. موضع این دسته درباره اعتراضات اخیر محدود، محافظه‌کارانه و همراه با احتیاط بوده است. از محمدحسین مهدویان تا اصغر فرهادی و از نوید محمدزاده تا پیمان معادی در این گروه قرار می‌گیرند.

اما بعد از اعتراضات اخیر دسته سومی هم در میان اهالی سینما به وجود آمد که آن‌ها را از دسته دوم متمایز و در بلوک جدیدی قرار داد. چهره‌هایی که تصمیم گرفتند مواضع رادیکال‌تری در حمایت از معترضان بگیرند و عملاً راه خود را از دسته دوم جدا کنند. چهره‌هایی مانند کتایون ریاحی، شبنم فرشادجو، مریم بوبانی، پگاه آهنگرانی و اخیراً ترانه علیدوستی. نکته جالب توجه این‌جا است که این بار بسیاری از سینماگران هم با اعتراضات رادیکال دسته سوم همراه شدند. مانی حقیقی، همایون غنی‌نژاد و بسیاری از چهره‌های دیگر از این حرکت ترانه علیدوستی حمایت کردند تا مشخص شود ریزش‌ها و رویش‌های جدید اداممه دارد و صحنه سینمای ایران هم مثل صحنه جامعه برای همیشه تغییر کرده است.

حال که با بلوک‌بندی‌های سیاسی تازه درون سینمای ایران آشنا شدیم می‌توانیم راحت‌تر از قبل به سوالات مهمی که پس از فراگیر شدن اعتراضاتی از این دست پاسخ دهیم. سوالات اساسی از این دست که چرا کار ترانه علیدوستی مهم‌تر از سینماگران دیگری است که حجاب از سر خود برداشتند؟ و حاکمیت با آن چه خواهد کرد؟

اقدام ترانه علیدوستی برای کشف حجاب از این جهت اهمیت دارد که جایگاه او با بازیگران دیگری که حجاب از سر برداشتند تفاوت دارد. بازیگران پیش از ترانه علیدوستی اکثراً یا مدت‌ها بود کار بازیگری را کنار گذاشته بودند یا شهرت و محبوبیت ترانه علیدوستی را نداشتند.

موافقان حجاب اجباری، اقدام آن بازیگران را تلاشی برای جلب توجه می‌دانستند و آنقدر برای آن‌ها جایگاه قائل نبودند که کار آن‌ها را مهم قلمداد کنند. اما جایگاه ترانه علیدوستی با سایر بازیگرانی که اقدام به کشف حجاب کرده بودند فرق می‌کرد. او بازیگری است پُرکار (هنگام نوشتن این مطلب سه فیلم در صف اکران دارد) که نمی‌شود تلاش برای جلب توجه را دلیل اقدامش عنوان کرد، دارای شهرت بین‌المللی است (حضور متعدد در جشنواره‌های خارجی و بردن جوایز مختلف داخلی و خارجی گواه این مدعا است) و از همه مهم‌تر اینکه فعالیت اجتماعی هم دارد (او بارها اعلام کرده فمنیست است و در راستای جنبش «من هم» که یک جنبش فمنیستی است فعال بود) و البته پُرطرفدار که مردم عادی به او علاقه دارند؛ بنابراین این اقدام او برخلاف نمونه‌های قبلی بسیار دیده شد و بازخوردهای زیادی در شبکه‌های اجتماعی پیدا کرد. بازخوردهایی که کمترین کشف حجاب خزر معصومی بلافاصله بعد از این اقدام ترانه علیدوستی بود. این موضوع می‌تواند باعث فراگیری هر چه بیشتر این اتفاق میان سلبریتی‌ها و ریزش بیشتر در میان چهره‌های سینمایی شود. اتفاقی که شاید در کوتاه‌مدت توسط طیف مقابل بی‌اهمیت تلقی شود، اما در درازمدت اثرات سیاسی شدیدی دارد که می‌تواند برای اقدامات موافقان حجاب اجباری هم تاثیر بگذارد.

حاکمیت و معضل سلبریتی‌ها

سلبریتی‌ها برای حاکمیت بیش از آن‌که یک راه حل باشند، یک معضل و مسئله بودند. حاکمیت تا حدی به سلبریتی‌ها اجازه داد که به شهرت و ثروت برسند و در یک قرارداد نانوشته از آن‌ها برای پررونق کردن فضای انتخابات و بیان مقاصد سیاسی خودش استفاده کرد. اما درست از جایی که احساس کرد کنترل این جریان از دستش خارج شده است با دو قطبی کردن فضا و جناحی کردن سلبریتی‌ها سعی در تقویت سلبریتی‌های خود (خصوصاً مداحان) و تخریب سلبریتی‌های طیف مقابل داشت.

استدلال حاکمیت هم این بود که ایرادی ندارد سلبریتی هم سیاسی باشد. اما مقصود حاکمیت بیشتر این بود که سلبریتی خلق شده تا از سیاست‌های حکومتی حمایت کند. به عنوان مثال خواندن اشعار انتقادی در یک مجمع عمومی توسط یک مداح علیه رئیس جمهور وقت ستایش می‌شد، اما اگر مداح دیگری سیاست دیگری در پیش می‌گرفت محدود می‌شد. در سینما هم همین وضع بود و مواضع انتقادی تقبیح می‌شد؛ چنانچه حمایت  ترانه علیدوستی از دختران خیابان انقلاب به شدت تقبیح شد.

این استاندارد دو گانه باعث شد سلبریتی‌ها به تدریج و با بدتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی از حاکمیت فاصله بگیرند. یکی از دلایل این فاصله گرفتن می‌تواند این باشد که این طیف طرفداران خود را میان مردم عادی جست‌وجو می‌کرد و همین موضوع باعث می‌شد برای حفظ این هواداران هم که شده خود را در زاویه بیشتری با حاکمیت قرار دهد. این فاصله بعد از اعتراضات به قدری زیاد شد که نتیجه آن ریزش‌های مستمر بود.

فشار افکار عمومی در کنار سیاست‌های غلط حاکمیت (مثل اظهارات وزیر ارشاد درباره واکنش هنرمندان به اعتراضات اخیر) باعث شد سینماگران رادیکال‌تر عمل کنند.

مخالفان علیدوستی چه می‌گویند؟

نکته جالب توجه این است که بعد از اقدام ترانه علیدوستی فضایی دو قطبی شکل گرفت که در قطب مخالف او دو دسته قرار داشتند. دسته اول موافقان حجاب اجباری که این کار ترانه علیدوستی را مصداق هنجارشکنی می‌دانستند و دسته دوم افرادی که این اقدام علیدوستی را تلاشی برای رهایی از پرسش‌هایی درباره ارتباطات سیاسی او با اصلاح‌طلبان و ماجرای دفاع او از سریال شهرزاد که با پول آلوده ساخته شد می‌دانند. هر دو این گروه‌ها اقدام ترانه علیدوستی را اقدامی ریاکارانه و مزورانه می‌دانند و شاهد مثال برای دلیل خود را موضع‌گیری دیرهنگام او می‌دانند. موضع‌گیری که پس از گذشت پنجاه روز از اعتراضات اخیر اتفاق افتاد.

اقدام ترانه علیدوستی اتفاق مهمی است و شکاف‌ها میان حاکمیت و اقشار گوناگون جامعه را بیشتر از قبل آشکار می‌کند. باید دید حاکمیت که گفتمان خود را در حوزه عمومی در معرض آسیب می‌بیند آیا باز هم پاسخی امنیتی به این اقدامات خواهد داد یا فضایی دیگر شکل خواهد گرفت؛ آنچه فعلا مشخص است این است که ظاهرا طیف سوم تصمیم خود را گرفته و فعلا با عطای سینما را به لقای آن بخشیده است.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار