ظهور یک روند عجیب در سازمان‌ها

چرا عناوین شغلی غلوآمیز شده‌اند؟
۱۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۱
ظهور یک روند عجیب در سازمان‌ها

روندهای جدیدی در دنیای سازمان‌ها در حال شکل‌گیری است. نشریه اکونومیست در شماره جدید خود به این موضوع پرداخته است.

فردای اقتصاد: وقتی برای ملاقات با شخصی که جایی کار می‌کند وارد یک دفتر ناآشنا می‌شوید، تقریباً به طور قطع به فردی نزدیک می‌شوید که پشت میز بزرگی نشسته است. ممکن است فکر کنید قرار است با یک مسئول پذیرش صحبت کنید. اما در برخی از ساختمان‌ها، با شخصی با عنوان شغلی بسیار بزرگتر سروکار خواهید داشت: یک سفیر لابی.

اگر نسبت به این موضوع احساس بدی دارید، یک نفس عمیق بکشید. بسیاری از شرکت‌ها در حال حاضر یک «مدیر اولین برداشت‌ها» را استخدام می‌کنند، شغلی که مسئولیت‌های آن شامل خوشامدگویی به همه بازدیدکنندگان در پیشخوان جلویی است، تقریباً به‌گونه‌ای که گویی در حال ملاقات با یک مسئول پذیرش هستید. در هادسون یاردز، ساختمانی در مرکز شهر منهتن، مسئولان به نامزدهای استخدام برای یک شغل می‌گویند که از آنها انتظار می‌رود در صورت داشتن سؤال بازدیدکنندگان ، «تجربیات» خود را در اختیار آن‌ها قرار دهند. ممکن است فکر کنید مثل این است که از کسی می‌پرسید سرویس بهداشتی کجاست. در واقع، شما تجربه‌ای با یک "سفیر برند" دارید.

پرطمطراق شدن عنوان مشاغل به دلایلی اتفاق می‌افتد که کاملا قابل درک است. وقتی پول کم است، دست‌اندازی در عناوین شغلی، راهی برای قدردانی ارزان از تلاش‌های یک فرد است. شغلی که عنوانی معتبرتر داشته باشد، فقط عنوان بیخود و بی‌مصرف ندارد: ممکن است در بازار کار گسترده‌تر به جذابیت یک نیروی کار بیافزاید. هنگامی که شغلی فاقد تخصصی است، تغییر نام آن می‌تواند این نقطه ضعف را کاهش دهد و نشان دهد که کارفرما این موقعیت را جدی می‌گیرد. و زمانی که یک نقش برای نمایش یک عنوان سنگین‌تر دارد، ممکن است در برخی از متقاضیان تمایل بیشتری برای شرکت در یک جلسه با آن‌ها ایجاد کند.

اما پرطمطراق شدن عنوان یک شغل باعث دردسر نیز می‌شود. نتایج این کار می‌تواند خنده‌دار باشد. به عنوان مثال "تکنسین‌های بهداشت" باید در مورد تمیز کردن اشتیاق داشته باشند. «هنرمندان ساندویچ‌فروشی» نباید به هنر علاقه داشته باشند. و به محض اینکه این روند حاکم شود، سرکوب آن دشوار خواهد شد. اگر سفیر لابی در تعطیلات باشد، به زودی توسط "کاردار لابی" ملاقات خواهید شد. به جای "تدفین‌کنندگان"، "کارگردانان آخرین خاطره" متوفی را دفن خواهند کرد.

 یک عنوان پرطمطراق اما به سرعت از سکه خواهد افتاد. یک معاون ارشد، فردی است در سطح مدیریت میانی. دستیار معاون فردی است که شاید تنها سه سال در دانشگاه درس خوانده است. منشی دستیار معاون به تازگی بر حروف الفبا مسلط شده است. به این ترتیب کلمات بیشتر و بیشتری باید برای نشان دادن ارشدیت اضافه شوند. «معاون ارشد اجرایی» عنوانی است که اگر رده‌های انبوه معاونان در سطوح پایینی دست و پا نمی‌زدند، اصلا وجود نداشت. برای متمایز شدن از این خیل عظیم افراد با عناوین پرطمطراق باید عناوین پوچی همچون مبشّر ارشد، مدیر داستان‌سرایی و افسر ارشد نوآوری، را تخیل کرد.

البته این روند، هزینه‌هایی بزرگتر از کمدی‌شدن و سردرگمی هم در پی دارد. دادن یک عنوان سنگین‌تر به یک نفر به راحتی می‌تواند باعث نارضایتی دیگران در یک تیم شود. و عناوین پرطمطراق می‌توانند اثرات نامطلوبی بر فرآیندهای استخدام داشته باشند. تجزیه و تحلیل استخدام در حوزه فناوری آمریکا توسط یک شرکت نرم‌افزاری به نام  دیتاپیپل ، نشان داد که با بالا رفتن سطح عناوین مشاغل، نسبت زنان در کل نیروهای متقاضی کار کاهش می‌یابد. عناوین پرطمطراق ممکن است متقاضیان خوب مشاغل را از بین ببرد.

پرطمطراق شدن عنوان شغلی، بیشتر با مشاغل خاص مرتبط است. اما نوع کمتر توجه‌شده از نامگذاری پرطمطراق برای مشاغل هم وجود دارد که به دنبال تغییر نام کلی گروه‌هایی از افراد است. برای مثال، یک اصطلاح کاملاً خوب برای خریداران کالا وجود دارد: «مشتریان». اما بسیاری از شرکت‌ها از گرفتن پول نقد مردم احساس نارضایتی دارند. آنها می‌خواهند یک رابطه معنادار هم با افرادداشته باشند.

برخی از کسب و کارها برای جلوگیری از به نظر رسیدن بیش از حد رابطه‌ای مبتنی بر تراکنش‌ها، از عنوان پرطمطراق "مهمان" استفاده می‌کنند. اما این عبارت که ممکن است در مراکز تفریحی دیزنی منطقی به نظر برسد، اگر در صف خرید فروشگاه تارگت باشید، بسیار عجیب به نظر می‌رسد چون در آنجا افراد سعی می‌کنند تا آنجا که ممکن است از زمان خود هرچه کارآمدتر استفاده کنند و فروشگاه را هر چه زودتر ترک کنند، نه اینکه زمان خود را در آنجا بگذرانند. "عضو" کلمه جعلی دیگری است. چون هیچ‌کس شک نمی‌کند که آیا درخواست‌اش برای پرداخت هزینه سالانه به آمازون برای ارسال رایگان سفارش‌ها رد می‌شود یا خیر.

بدترین تخلفات در این دسته برچسب‌هایی است که کارفرمایان به کارکنان خود می‌زنند. نامیدن افراد به جای «کارکنان» یا «کارمندان»، با عناوینی همچون «همکار» یا «اعضای تیم» یک تاکتیک رایج است. افرادی که در فروشگاه‌های والمارت کار می‌کنند به عنوان "همکار" شناخته می‌شوند. مسئولان تهیه قهوه در استارباکس "شریک" نامیده می‌شوند زیرا وب‌سایت این شرکت توضیح می‌دهد: "همه ما در موفقیت مشترک شریک هستیم." شرکت‌های فناوری از نام‌های جذاب برای کارمندان خود استفاده می‌کنند. هنگامی که فیس‌بوک خود را به نام متا تغییر نام داد، اعلام کرد که کارکنانش از این پس با نام "متامیتس" (همراهان متا) شناخته می‌شوند.

هدف پشت استفاده از این نوع زبان هم روشن است: ایجاد حس تلاش مشترک و پنهان کردن واقعیت سرد سلسله مراتب شرکت‌ها. اما وقتی همه چیز خوب پیش می‌رود نگهداری از این تظاهر بسیار آسان‌تر است. متا در حال حاضر بیش از ۱۱۰۰۰ نفر از "همراهان" خود را اخراج می‌کند، که به نظر کمی غیردوستانه است. استارباکس نمی‌خواهد "شریک" های خود با کسی جز خودش اتحادیه تشکیل دهند. کمی اغراق در عنوان قابل بخشش است. اما درست مانند چیزهای واقعی، این روند هم به راحتی می‌تواند از کنترل خارج شود.

منبع: اکونومیست

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار