سید ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب، به جماران گفت: نسبت ما با امام کاملا روشن است و با هیچ کدام از این حرفها هیچ شبههای در آن ایجاد نمیشود. اگر کسی از مقام معظم رهبری تجلیل کند به تعبیر ما طلبهها «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند». به اضافه اینکه در سالگرد رحلت امام، مقام معظم رهبری آب پاکی را روی دست همه ریختند و گفتند که اصلا من را با امام مقایسه نکنید.
مشروح گفتوگوی با سید ابوالحسن نواب را در ادامه میخوانید:
اخیرا مطلبی در توئیت شما منتشر شد که خیلی از علاقه مندان به امام، نظام و رهبری را نگران کرد؛ شاید برداشت درستی از مطلب نداشتند. منظور حضرتعالی از بینظیر بودن رهبری در دوره قبل و بعد از ایشان چیست؟ مشخصا به کدام ویژگی ایشان اشاره دارید؟
اولا این مصاحبه من مربوط به سه سال پیش بود و بازنشر آن را هم مسئول سایت ما انجام داده بود و من از او سؤال کردم چرا بدون هماهنگی بازنشر کرده اید؟ ثانیا به ما هیچ وصلهای راجع به امام نمیچسبد که اگر حرفی راجع به مقام معظم رهبری میزنیم تعریضی نسبت به امام داشته باشد. چون نسبت ما با امام از ۶۰ سال پیش روشن است. من در خانوادهای به دنیا آمده ام که پدرم در سال ۱۳۲۵ شاگرد درس اخلاق حضرت امام بوده و از فدائیان امام بود.
سال ۱۳۴۲ من سه، چهار ساله بودم که پدرم را دستگیر کردند و به زندان بردند. چون آن وقت پاسبان فقط برای دزد و اینها میآمد، از مادرم پرسیدم مگر پدر ما دزدی کرده است؟! گفت نخیر، پدر شما طرفدار این آقا است؛ عکس امام بالای سر اتاق ما بود. گفت پدرت طرفدار این آقا است و این آقا هم با شاه درگیر است و پدرت را دستگیر کردهاند و بردهاند.
خود حاج حسن آقای خمینی میفرمایند آغاز آشنایی ما با شما آنجا است که شما در ملاقات با مقام معظم رهبری نشسته بودید و من هم نشسته بودم و دیدم یک گوشه طلبهای گفت که پدر من غیر امام را غاصب مرجعیت میدانست؛ حساس شدم که او کیست و بعد تحقیق کردم و به تو رسیدم.
نسبت ما با امام کاملا روشن است و با هیچ کدام از این حرفها هیچ شبههای در آن ایجاد نمیشود. اگر کسی از مقام معظم رهبری تجلیل کند به تعبیر ما طلبهها «اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند». به اضافه اینکه در سالگرد رحلت امام، مقام معظم رهبری آب پاکی را روی دست همه ریختند و گفتند که اصلا من را با امام مقایسه نکنید.
بنابر این، اگر کسی چیزی میگوید هیچ تعریضی به امام ندارد. امام شأن و جایگاه بالایی دارند و یکی از شئونشان این است که مقام معظم رهبری یکی از شاگردان ایشان است. مقام معظم رهبری یکی از گلهای آن بوستان است. هرچه در مورد عظمت مقام معظم رهبری بگوییم به توان ۱۰۰ عظمت امام میشود. یعنی هر وقت آقای خامنهای را تجلیل کنیم، میگوییم این آقا با این همه افتخاراتی که دارد و در تاریخ استثناء است، شاگرد امام و دست پرورده است.
آن صحبت من راجع به تقریب بود و همچنان سر حرفم ایستاده ام. در هزار سال گذشته چنین کسی نبوده که فتوا بدهد اهانت به مقدسات اهل سنت حرام است؛ و مطمئنم با این شرایطی که داریم پیش میرویم در ۵۰۰ سال آینده هم کسی جرأت این فتوا را ندارد. چرا ما مضایقه داریم از اینکه امتیازات مقام معظم رهبری را بگوییم؟! این چه بخلی است که ما میکنیم؟! مگر من موضوع رهبری را گفته ام؟!
ما هر جای دنیا رفتهایم امام خمینی(س) از سرزمین ما معروف تر بوده است
امام یک مقام معنوی و علمی دارای ویژگیهای استثنایی بود. امام از درون یک نظام سلطنتی یک انقلاب ساخت؛ آقای خامنهای برآمده از انقلاب و دست پرورده امام بعد از انقلاب هستند؛ البته ایشان شاگرد سال ۴۲ امام هستند ولی خودشان میگویند درس حکمت و حکومتداری را در ۱۰ سال بعد از انقلاب از امام آموختیم. من اصلا اسمی از امام نبرده ام و در مقام مقایسه نبوده ام؛ من در مقام معرفی این شاگرد بوده ام. داشتم کسی که خودش افتخار میکند به شاگردی امام را معرفی میکردم و گفتم این شاگرد هم کم انسانی نیست.
اتفاقا هر چه بر مقام و شأن مقام معظم رهبری بیفزایید به مقامات و کرامات امام اضافه کرده اید. چون خود ایشان میگوید «این انقلاب بینام امام خمینی(س) در هیچ جای جهان شناخته شده نیست». خود ایشان میگوید «راه ما راه امام خمینی(س)» است و در ۳۲ سال گذشته مکرر درباره امام خمینی(س) سخنرانی کرده و هر جلسهای سخن نو گفته و من معتقدم این حضور امام در میان ما را مقام معظم رهبری بیش از هرکس دیگری نگه داشته است.
جایگاه، شرایط و خاستگاه امام با مقام معظم رهبری کاملا متفاوت بود؛ بنابر این اصلا قابل مقایسه نیست. امام از دو طاغوت رضاشاه و محمدرضا عبور و انقلاب را پیروز کرد؛ این چه ربطی به مقام معظم رهبری دارد که انقلاب اسلامی تحویلش شد؟! امام در سنگلاخی آمد و انقلابی را ایجاد کرد و بنیانگذار انقلاب است. مقام معظم رهبری وقتی به رهبری رسید که ۷۰ نفر از شاگردان امام در مجلس خبرگان از ایشان خواستند که رهبری را بپذیرد؛ امام وقتی بود که مراجع زمانش با ایشان مخالفت میکردند. این دو شرایط اصلا با هم قابل مقایسه است؟!
به عنوان کسی که سنگ بنای خدمات حوزه را گذاشت و اصلا در تاریخ نام شما ماند، علت جابهجایی شما چه بود؟ برخی میگویند علت این بوده که تلویحا طرفدار آقای میرحسین موسوی بودهاید؟
نه؛ دو سال بعد از رفتن آقای میرحسین موسوی من رفتم. آن هم اگر بنای تعویض من بود، من را بر نمیداشتند و بعد رئیس هیأت مدیره بگذارند. کسی را از پایین به بالا نمیگذارند و بعد بگویند او را عزل کردهاند.
چرا هیچ امام جمعه اصلاح طلبی نداریم؟
من نمیتوانم بگویم آن جمعه اصلاح طلبی که گذاشتند چه کار کرد؛ ولی میتوانم بگویم آقای ناصری امام جمعه یزد اصلاح طلب است. در جلسه دفتر رهبری که میخواستند برای یزد امام جمعه انتخاب کنند، پیشنهاد من آقای ناصری بود و کس دیگری هم پییشنهاد نداشت ولی خود مقام معظم رهبری از بین گزینهها آقای ناصری را انتخاب کردند. الآن بیشتر ائمه جمعه آدمهای مستقلی هستند و هیچ جناحی نیستند.
مردم بدانند تندروها گوش به فرمان رهبری هم نیستند
از این بهانهها که الآن در مورد مقام معظم رهبری درست میکنند، زمان امام هم درست میکردند. بعد از اینکه امام اجازه دادند مجمع روحانیون مبارز درست شود یک سری افراد ناآگاه میگفتند امام فقط در اختیار جناح چپ است. ما در زمان امام آن را نپذیرفتیم و در زمان رهبری هم این را نمیپذیریم. آقای محتشمی فوت کردند و رهبری چه پیامی دادند؟ کدام جناح چپی پیام به این قشنگی داد؟!
پس از کجا خط میگیرند؟ چه کسی باید آنها را کنترل کند؟
نخستین مخالفین ایشان همان کسانی هستند که ۳۰ سال قبل «امام خامنه ای» گفتند. مثل طبرزدی که الآن در اروپا نشسته و علیه مقام معظم رهبری حرف میزند؛ و دهها تندرو دیگری که الآن به ضد مقام معظم رهبری تبدیل شدهاند و خاستگاه آنها تندروی بود.
صحبت من روی اوضاع داخلی است.
اوضاع داخلی هیچ ربطی به ایشان ندارد.
الآن ۱۳ سال است از ۸۸ گذشته ولی هنوز عدهای مشکل دارند.
من اطلاع دارم که وزیر اطلاعات وقت لیستی از فعالان اصلاح طلب خدمت مقام معظم رهبری آورد و گفت میخواهیم اینها را دستگیر کنیم؛ رهبری لیست را پاره کردند و گفتند اگر میتوانید ریگی را بگیرید و همین داستان منجر به دستگیری ریگی شد. در سالهای قبل در حرم امام به نوه امام توهین هایی شد. امسال هم رهبری از این مسئله ابراز انزجار کردند. اتفاقا این خیلی مهم است که مردم بدانند این تندروها گوش به فرمان رهبری هم نیستند.
پس از کجا خط میگیرند؟ چه کسی باید آنها را کنترل کند؟
نخستین مخالفین ایشان همان کسانی هستند که ۳۰ سال قبل «امام خامنه ای» گفتند. مثل طبرزدی که الآن در اروپا نشسته و علیه مقام معظم رهبری حرف میزند؛ و دهها تندرو دیگری که الآن به ضد مقام معظم رهبری تبدیل شدهاند و خاستگاه آنها تندروی بود.
یک درصد هم نمیپذیرم که رهبری در اوضاع داخلی مسئولیت داشته باشد
ارزیابی تان از هدایت مقام معظم رهبری در مسائل داخلی چیست؟
بهترین رهبر است؛ با توجه به عملکرد ما که از هواهای نفسانی نمیگذریم. چپ و راست ما از هواهای نفسانی و مقام پرستی نمیگذرد و گوش به حرف رهبری نمیدهد. بنده یک درصد هم نمیپذیرم که ایشان در اوضاع داخلی مسئولیت داشته باشد.
فکر میکنید این قبیل اظهارات شما که در هزار سال و یا ۵۰۰ سال گذشته چنین رهبری نیامده اساسا به نفع مقام معظم رهبری است یا به ضرر ایشان است؟
تبیین ویژگیهای شخصی مقام معظم رهبری به نفع مقام معظم رهبری است.
چرا با گذشت ۳۳ سال از رحلت امام هنوز بیشترین تخریبها علیه جمهوری اسلامی معطوف به شخص امام خمینی(س) است؟
برای اینکه شخص امام خمینی(س) حرکتی را ایجاد کرد که در جهان تأثیر گذاشت و این انقلاب بینام امام خمینی(س) هیچ جای جهان شناخته شده نیست. ما هر جای دنیا رفتهایم امام خمینی(س) از سرزمین ما معروف تر بوده است. من به آرژانتین رفته بودم و از کارگر کشتی که برای ایران گندم بار میزد گفتم چه زمانی اوضاع آرژانتین اصلاح میشود؟ گفت اگر یک خمینی(س) پیدا کنیم، اوضاع ما اصلاح میشود.
امام انقلاب را ایجاد کرده و آقای خامنهای هم هر روز به این معنا تأکید میکند که یک وقت کسی آدرس عوضی ندهد. آنها از این انقلاب ضربه خوردهاند و بنیانگذار این انقلاب هم او است. وقتی منافقین از امام ضربه خوردهاند باید با چه کسی دعوا کنند؟ معلوم است که حساسیت آنها روی شخص امام باشد.
تمام هویت ما برای امام است
به نظر شما نام، یاد، اندیش و مکتب فقهی و سیاسی امام چه جایگاهی در هویت جمهوری اسلامی و چه بسا هویت ملی دارد؟
تمام هویت ما برای امام است؛ و مخصوصا اینکه رهبر بعدی راه جدایی نرفت و آن راه را تحکیم کرد. سیره امام این بود که از دولتها حمایت میکردند. از آقای خاتمی بپرسید که آقای خامنهای تا لحظه آخر از شما حمایت نکردند؟! وقتی دولت بود از او حمایت و بعد هم با تعابیری بدرقهاش کردند و گفتند انصافا در نجابت بینظیر است. همین الآن رهبری در هر مراسمی دارند آقای روحانی را دعوت میکنند.
چرا خاتمی را دعوت نمیکنند؟ چرا به نامههای خاتمی جواب نمیدهند؟
اگر اختلاف نظری بر سر ۸۸ دارند ان شاء الله برطرف شود.
رهبری «پدر روشنفکری» است؛ همه روشنفکران با ایشان رفت و آمد میکردند
این قضیه ۸۸ تا چه زمانی میخواهد ادامه پیدا کند؟
اختلاف نظر بزرگان به این راحتی حل نمیشود. ولی بعضی شخصیتها مثل حاج قاسم در تلاش بودند که این مشکل را حل کنند؛ خیلی هم اقداماتی کردند و داشتند به نتیجه میرسیدند. حاج قاسم اصلاح طلب نبود، ولی آدمی بود که آزادمنش و ملی فکر میکرد. آدمی که ملی فکر میکند هیچ کس از شخصیتهای کشورش را جدا نمیکند. همان طور که رهبری نگاه میکنند. ایشان در مجمع تشخیص مصلحت از افراد اصلاح طلب گذاشتهاند و کم هم نگذاشتهاند. ما که سال ۵۴ تا ۵۷ را دیدهایم میدانیم ایشان «پدر روشنفکری» است. همه روشنفکران با ایشان رفت و آمد میکردند. حاج قاسم شجاعت داشت و اگر چیزی بود به رهبری مینوشت؛ مشکل کار رهبری نیست و خود ما هستیم.
همین تندهای جناح راست فردا جلوی آقای رئیسی میایستند
من وابسته به چپ و راست نیستیم و از بیرون هر دو را میبینیم. همین آقای رئیسی، در آینده مشکلش اصلاح طلبان نخواهد بود؛ کما اینکه الآن هم اصلاح طلبان نیستند. همین تندهای جناح راست که به حسن آقا در حرم امام جسارت میکنند، فردا جلوی آقای رئیسی میایستند. سال آینده ببینید چه کسانی جلوی آقای رئیسی میایستند؟ همین الآن در مجلس چه کسی جلوی آقای رئیسی میایستد؟
کدام مؤلفهها در مکتب امام باعث شده که ایشان کماکان الهام بخش بسیاری از ملتهای مسلمان باشند؟
مؤلفه اصلی مکتب امام تکیه بر هدایت انسان و همه جانبه نگری اسلام بود. نکته برجسته امام این بود که میگفت انبیاء آمده اند؛ حرکت امام قومی، قبیله ای، منطقهای و حتی شیعی نبود و حرکت انسانی بود. این ویژگی اصلی مکتب امام است، که مخاطبینش هم جهانی شدهاند. مقام، پست، جاه، جایگاه و ارزشهای دنیا نبود؛ سرچ کنید که امام چند بار فرمودهاند «انبیاء آمدهاند تا انسانها را نجات دهند». لذا این جهت گیری تا ابد خواهد ماند.
بعضیها میخواهند اصلا اسم امام نباشد
کمرنگ شدن یاد و نام امام در تبلیغات و مناسبتهای داخل ایران چه تبعاتی در پی دارد؟
شما غافل از این نباشید که بعضیها میخواهند اصلا اسم امام نباشد.
چه کسانی؟
همین تندروها
چرا؟
اصلا جریان غلّو و تندروی چیزی به عمر بشر است. حتی این افراط گرایی در محضر امام انجام میشد. آقای فخرالدین حجازی جلوی امام آمد و گفت ابراهیم بت شکن بتها را بشکن؛ امام بعدش فرمودند من میترسم حرفهای آقای حجازی باورم شود. یعنی امام حواسش به این چیزها بود و آقای خامنهای هم حواسش به این افراط و تفریطها هست؛ آقای خامنهای بعد از هر جسارتی گفت من به این کارها راضی نیستم. ۶ سال است که ایشان اصرار دارند رابطه ما با عربستان سعودی اصلاح شود؛ مگر کسانی که به سفارت عربستان رفتند دادگاهی نشدند؟! مشکل حل شد؟! با این تندروی یک شاخه از جای دیگر بیرون میزند.
اگر امام الآن بود بحث رابطه با آمریکا چگونه بود؟
شاید سیاستهای دیگری اتخاذ میکرد، ولی قطعا امام رابطه با آمریکا را اصلاح نمیکرد.
رهبری اصرار دارند که پای کار برجام بایستید و تمامش کنید
ولی اخیرا از کلیپهای سخنان آقای هاشمی چیزهای دیگری برداشت میشود.
ما آقای هاشمی را میشناسیم و امام را هم میشناسیم. من چون متهم نیستم به اینکه دشمن آقای هاشمی هستم، راحت میتوانم حرف بزنم. من به آقای هاشمی احترام قائل هستم ولی آقای هاشمی امام نیست. امام خمینی(س) اگر امروز در قید حیات بود رابطه با آمریکا را اصلاح نمیکرد.
الآن آقای خامنهای اصرار دارند که پای کار برجام بایستید و تمامش کنید؛ چند گیر کوچک دارد که چند ماه آینده حل میشود. امام اگر بود این کار را میکرد ولی با آمریکا رابطه برقرار نمیکرد. امام سر مواضعش بچگانه برخورد نمیکرد و کوچک فکر نمیکرد و هیچ وقت ملتها را به آمریکا نمیفروخت. یعنی امضای برجام مثل امضای قطعنامه الجزایر در مورد گروگانها است؛ امام روی آن اصرار داشت و رهبری هم روی این اصرار دارد. ولی هیچ وقت امام در زمان قطعنامه نگفت با آمریکا مصالحه کنیم و در طول ۱۰ سال حاکمیتش هیچ وقت در مورد آمریکا نرمش نشان نداد.
چرا میخواهیم مسائل و اشکالات خودمان را به پای رهبری بگذاریم؟ خودمان با هم کنار نمیآییم مسئولش رهبری است؟! الآن اگر آقای خوئینیها از رهبری وقت ملاقات بخواهند، یک روزه وقت میدهند؛ به آقای عارف در مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم دادهاند.
منبع: جماران
تبادل نظر