۲۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶
آیا نقطه اشتعال بعدی تایوان است؟

در میانه تنش‌های فزاینده بین ایالات متحده و چین، تایوان به عنوان «نقطه اشتعال» بالقوه، روزبه‌روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

فردای اقتصاد: تنش‌های بین این دو کشور رقیب، حوزه‌های پرشماری را در برگرفته است؛ از نارضایتی پکن از بازدیدهای مقامات بلندپایه ایالات متحده از تایوان و بالعکس گرفته تا افزایش فراوانی و مقیاس رزمایش‌های نظامی چین در اطراف جزیره تایوان. با برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری تایوان در ژانویه ۲۰۲۴، این جزیره و جهت‌گیری سیاسی آن در برابر واشنگتن و پکن احتمالاً در ماه‌های آینده، سردی روابط بین آمریکا و چین برجسته‌تر خواهد شد. در حالی که امکان «مداخله نظامی چین» در تایوان را نمی‌توان به‌طور کامل رد کرد، اما تهدید محتمل‌تر در کوتاه مدت تا میان مدت، استفاده فزاینده چین از «سیاست‌های اقتصادی و دیپلماتیک» به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر تایپه برای دورکردن آن از ایالات متحده و رسیدن به هدف نهایی پکن یعنی «اتحاد دوباره چین با تایوان» است.

باید در نظر داشت که «زنجیره تامین جهانی» در برابر مداخلات، اعمال نفوذ و دستکاری‌های احتمالی چین آسیب‌پذیر است و برای ایالات متحده مهم است که حمایت امنیتی درازمدت خود از تایپه را با کمک به این جزیره و با هدف تقویت انعطاف‌پذیری اقتصادی و امنیت انرژی آن تکمیل کند. برای انجام مؤثر این کار، ایالات متحده باید تلاش‌های خود را نه تنها با تایوان و شرکای سنتی خود، بلکه با مجموعه‌ای از «کشورهای غیرمتعهد» در سراسر «جنوب جهانی» هماهنگ کند. چنین کشورهایی، از هند گرفته تا کشورهای آسیای جنوب‌شرقی و حاشیه خلیج فارس، می‌توانند برای استراتژی ایالات متحده در هنگام آماده‌شدن برای یک بحران احتمالی، نقشی اساسی داشته باشند.

اهمیت «کشورهای غیرمتعهد»

همانطور که جنگ روسیه در اوکراین نشان داد، کشورهای غیرمتعهد نقش مهمی در شکل‌دهی نظام جهانی (Global System) ایفا می‌کنند. با وجود حمایت امنیتی و اقتصادی ایالات متحده و ناتو از اوکراین و تلاش‌های غرب برای تحریم و منزوی کردن روسیه، اقتصاد روسیه هنوز سقوط نکرده است و تلاش‌های جنگی کرملین در اوکراین - با وجود همه چالش‌ها- کماکان ادامه دارد. این مساله تا حد زیادی به این دلیل است که در این مدت اکثر کشورهای غیرغربی، از چین گرفته تا هند، کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی ترکیه که عضو ناتو است، روابط اقتصادی خود را با روسیه حفظ کرده یا حتی افزایش داده‌اند. این امر، انعطاف‌پذیری اقتصادی روسیه را افزایش داده و به نوبه خود به مسکو اجازه داده است که به جنگ در اوکراین ادامه دهد، حتی اگر اکثر کشورها مستقیماً از روسیه در آن جنگ حمایت نکنند.

پویایی مشابهی می‌تواند در تایوان نیز وجود داشته باشد. کشورها و بلوک‌های غربی و همسو با غرب، از جمله ایالات متحده، اتحادیه اروپا، استرالیا و ژاپن، از این جزیره حمایت می‌کنند و احتمالاً در صورت بروز بحران به کمک آن خواهند شتافت، اما کماکان موضع گروه بزرگی از دولت‌ها در صورت مداخله چین در تایوان کاملاً روشن نیست. بسیاری از کشورهای غیرمتعهد، روابط اقتصادی قابل‌توجهی با چین دارند (همانطور که با روسیه دارند) که در قطع آن نسبت به بحران تایوان دچار تردید جدی هستند. از سوی دیگر، تایوان که یکپارچگی و مشارکت بیشتری در اقتصاد جهانی دارد و هم از نظر جغرافیایی از شرکای امنیتی اصلی خود فاصله دارد، ممکن است حتی بیش از اوکراین در برابر بی طرفی کشورهای غیرمتعهد آسیب‌پذیر باشد.

آسیب پذیری تایوان از دو عامل اصلی سرچشمه می گیرد؛ نخستین مورد این است که تایوان جزیره‌ای است که برای تمام واردات و صادرات ضروری خود به خطوط دریایی وابسته است و چین به طور بالقوه می‌تواند از این مساله به نفع خود بهره‌برداری کند. چنین دستکاری و مداخله‌ای مثلا می‌تواند از طریق محاصره این جزیره صورت بگیرد. با این حال، این کنش به عنوان یک «اقدام جنگی» در نظر گرفته می‌شود و بنابراین، خطرات قابل‌توجهی برای پکن به همراه خواهد داشت. مداخلات دیگر اما می‌تواند از طریق ابزارهای ظریف‌تر مانند تمرین‌های نظامی طولانی‌مدت، تغییر مسیر بندر، یا اعمال ممنوعیت بر کشتی‌های تجاری به بهانه‌های ظاهرا قانونی صورت بگیرد.

دومین عامل آسیب‌پذیری تایوان، وابستگی به انرژی و مسائل مرتبط با آن است. تایوان برای تامین بیش از ۹۷ درصد از منابع انرژی مورد نیاز خود متکی به واردات است. واردات زغال سنگ و گاز طبیعی برای تایوان مهم است، زیرا منابع اولیه تولید برق و انرژی مورد نیاز بخش تولید نیمه رساناها (که به واسطه حجم زیاد تولید، عطش سیری‌ناپذیری در مصرف انرژی دارند) هستند. تایوان با در اختیار داشتن سهم ۶۰ درصدی از عرضه جهانی تراشه‌ها و همچنین تولید ۹۰ درصد از پیشرفته‌ترین تراشه‌های جهان، نقش مهمی در زنجیره تامین نیمه رساناهای جهانی ایفا می‌کند. با توجه به اینکه تایوان دارای ذخیره تقریباً ۴۰ روزه برای زغال سنگ و ۱۰ روزه برای گاز طبیعی است، هرگونه اختلال در حمل‌ونقل انرژی می‌تواند پیامدهای اقتصادی قابل‌توجهی را نه تنها برای این جزیره بلکه برای اقتصاد جهانی به همراه داشته باشد که به طور فزاینده‌ای به نیمه رساناهای پیشرفته (مورد استفاده در همه‌چیز، از گوشی‌های هوشمند گرفته تا سامانه‌های نظامی و وسایل نقلیه الکتریکی) وابسته شده است.

پکن لزوماً نیازی به «محاصره تمام‌عیار» برای تحت‌فشار قراردادن تامین انرژی تایوان ندارد. درعوض، می‌تواند عناصر کلیدی این عرضه را به‌گونه‌ای دستکاری کند که پایین‌تر از خط قرمز جنگ باشد و در عین حال، تایپه را تحت‌فشار قرار دهد تا جایگاه پکن را در نظر بگیرد. این وضعیت می‌تواند به شکل اعمال نفوذ در روابط دیپلماتیک و اقتصادی با برخی از تامین‌کنندگان اصلی انرژی تایوان صورت گیرد که همگی آنها تامین‌کنندگان بازار بسیار بزرگ چین نیز هستند. این کشورها می‌توانند شامل روسیه که از زمان جنگ اوکراین به طور فزاینده‌ای با چین همسو شده است و همچنین کشورهای غیرمتعهدی مانند قطر و اندونزی باشند. برای مثال، چنین کشورهایی می‌توانند همراهی خود با پکن را صرفا با اعلام موافقت خود با هدایت صادرات انرژی که پیشتر به مقصد تایوان صورت می گرفت، به بنادر چین تغییر دهند و این تصمیم را به دلایل به اصطلاح زیست‌محیطی (که پکن به طور انتخابی برای توجیه سیاست‌های خارجی و داخلی خود استفاده می‌کند) جلوه دهند. همانطور که روسیه استفاده خود از انرژی را به عنوان یک «سلاح سیاسی» در اروپا ثابت کرده، چین نیز به عنوان یک ابزار سیاسی، دسترسی به انرژی را محدود خواهد کرد؛ به عنوان مثال، اعلام ممنوعیت موقت واردات زغال سنگ از استرالیا به دنبال انتقاد استرالیا از سیاست های کووید-۱۹ درچین. بنابراین، این امکان وجود دارد که پکن (حتی به طور موقت) بتواند کشورها را متقاعد کند تا منابع انرژی تایوان را دستکاری و محدود کنند. حداقل، چین امیدوار است که کشورهایی مانند قطر، اندونزی و هند در صورت بروز بحران بر سر تایوان، «بی‌طرف» باقی بمانند، همانطور که بسیاری از کشورها بدون حمایت فعالانه از موضع جنگی مسکو، روابط خود را با روسیه کماکان حفظ کرده‌اند.

نقشه راه آمریکایی

با در نظر گرفتن نکات مورد اشاره در بالا و در حالی که تنش‌ها بین واشنگتن و پکن ادامه دارد، توصیه‌های سیاستی پژوهشگران آمریکایی به سیاست‌گذاران این کشور آن است که ایالات متحده و تایوان باید وضعیت اقتصادی چین و سایر تهدیدات غیرنظامی را که تایپه می‌تواند در معرض آن قرار بگیرد را جدی بگیرند. چین توجه زیادی به جنگ روسیه در اوکراین و حمایت امنیتی قابل‌توجهی که ایالات متحده و متحدانش در ناتو به کیِف (به عنوان یک غیر عضو) ارائه کرده اند، داشته است. پکن باید در محاسبات خود در نظر بگیرد که ممکن است پویایی مشابهی در صورت آغاز مداخله نظامی در تایوان وجود داشته باشد، که به نوبه خود می‌تواند باعث حمایت امنیتی از سوی ایالات متحده و همچنین سایر کشورهای شریک مانند ژاپن و استرالیا شود. بنابراین، حداقل در کوتاه‌مدت، واشنگتن و تایپه باید برای مقابله با تهدیدات اقتصادی و دیپلماتیک شدیدتر از سوی چین علیه تایوان برنامه‌ریزی کنند. در مورد تایوان نیز اقدامات گوناگونی وجود دارد که ایالات متحده می‌تواند در راستای پشتیبانی از آن انجام دهد که مهمترین آن‌ها «تلاش جدی در راستای ایجاد هماهنگی با کشورهای غیرمتعهد» است. این مهم است که ایالات متحده و تایوان نه تنها با متحدان سنتی بلکه با کشورهای غیرمتعهد نیز همکاری کنند تا در راستای تقویت انعطاف‌پذیری تایوان، چه در زمینه انرژی (مانند اندونزی و قطر) و چه در زمینه نیمه رساناها یا موقعیت امنیتی گسترده‌تر آن، حرکت کنند. تایپه پیش‌تر نیز اقداماتی را برای تنوع‌ بخشیدن به روابط خود در آسیای جنوبی و جنوب‌شرقی انجام داده است و با اتکا بر اقتصاد پیشرفته و تخصص خود در حوزه تولید تراشه، همکاری با کشورهایی مانند اندونزی و در زمینه‌های فناوری و کشاورزی هوشمند را در دستور کار قرار داده است. ایالات متحده می‌تواند در گسترش چنین تلاش‌هایی به تایوان کمک کند، به‌ویژه که از آسیای مرکزی تا آمریکای لاتین و آفریقا کشورهای دارای مواد معدنی حیاتی، پرشمار هستند و کلید انتقال انرژی در نظر گرفته می‌شوند. همچنین هند به دلیل وسعت و پتانسیل بزرگی که به عنوان «وزنه تعادلی» در برابر چین دارد، در این زمینه اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت. ۵۵ درصد از تجارت هند از طریق کریدور دریایی دریای چین جنوبی / تنگه تایوان انجام می‌شود و تداوم صلح را برای اقتصاد هند به امری ضروری بدل می‌کند. با مشارکت جدید جهانی ایالات متحده و هند، ایالات متحده سازوکارهای جدیدی برای تقویت غیرمستقیم موقعیت تایوان بدون به خطر انداختن سیاست سنتی «چین واحد» در دست خواهد داشت. تایوان همچنین اعلام کرده است که از افزایش روابط با هند استقبال و زمینه مساعدی را برای هند ایجاد می‌کند تا در به‌چالش‌کشیدن سلطه چین در منطقه پیشتاز شود. از آنجایی که ایالات متحده و متحدانش در اتحادیه اروپا به طور جدی به دنبال «ایمن‌سازی زنجیره تامین نیمه رساناها» ی خود از طریق تشویق صنایع به بازگشت به مبدا اولیه تاسیس خود و همچنین «دوست‌سپاری» هستند، برای واشنگتن مهم است که اساساً «سپر سیلیکونی» تایوان را به عنوان یک «عامل کاهنده» در برابر مداخله ودستکاری چین به خطر نیندازد. این اقدامات شامل همکاری با شرکت‌های تایوانی در بخش خصوصی و دولتی است تا اطمینان حاصل شود که آنها همچنان نقشی پیشرو در زنجیره تامین بازی می‌کنند و تلاش‌های چین برای جذب فناوری‌های حیاتی و منابع انسانی تایوان را خنثی می‌کنند.

نویسندگان: یوجین چاوسوفسکی/ مینا جافری‌لیندمولدر

منبع: The New Lines Institute 

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha