۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۱
تصویر ناامنی غذایی در ایران و جهان

نشست دوازده روزه بیست و هفتمین کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل یا کاپ ۲۷ در شرم‌الشیخ مصر در حال برگزاری است. دغدغه اصلی این نشست جبران خسارات و تأمین غرامت به کشورهای آسیب‌پذیر از سوی کشورهای توسعه‌یافته صنعتی است که در واقع مقصر اصلی افزایش دمای کره زمین و اوج گرفتن حوادث ویرانگر و بحران‌های زیست‌محیطی به شمار می‌روند. در فاصله کوتاهی از نشست گلاسگو (کاپ۲۶) جهان شاهد اوج گرفتن فجایعی همچون سیل پاکستان و خشکی کم‌سابقه در اروپا و چین بوده است. دانشمندان زیست‌محیطی و متخصصان تغییرات اقلیمی سرعت ادامه روند تسریع این بحران‌ها را بسیار شدیدتر از روند تصمیم‌گیری در نشست‌های تغییر اقلیمی و اجرای تصمیمات آن می‌دانند. به همین دلیل سیاستمداران و رهبران جهان در نشست شرم‌الشیخ آماج شدیدترین حملات و انتقادات از سوی سازمان ملل، رسانه‌ها و جوامع مدنی طرفدار محیط‌زیست بوده‌اند.

اما نکته بسیار مهم‌تر آن است که  تأثیر این شرایط مهلک برای همه کشورها و ساکنین مناطق مختلف زمین یکسان نخواهد بود و سایه بی‌عدالتی شدید بین‌المللی در این زمینه نیز بسیار جانکاه و فاحش است. بر اثر حوادث ناشی از تغییرات اقلیمی تفاوت عمیق و فاحشی بین ثروتمندان و فقیران در سطح جغرافیایی و ملی به وجود خواهد آمد و برخی از جزایر و کشورها به کلی از صفحه روزگار محو خواهند شد. برای مثال قاره آسیا در مقایسه با دیگر مناطق جهان آسیب‌پذیرتر بوده و جمعیت انبوهی از ساکنان کشورهای فقیر و در حال توسعه قربانی تأثیرات مخرب این رویداد خواهند شد. در نشست شرم‌الشیخ مشخص شده است که افغانستان ششمین کشور جهان است که از تغییرات اقلیمی بیشترین خسارت را خواهد دید. ایران نیز در این میان آسیب‌پذیری زیادی خواهد داشت که می‌توان آن را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد.

انتظار می‌رود قاره آسیا از همه قاره‌ها آسیب‌پذیرتر بوده و در اثر این تغییرات متحمل، سخت‌ترین آسیب‌های اقتصادی و انسانی در اثر گرم‌شدن کره زمین در این منطقه باشد. گزارش هیئت بین دولتی تغییر اقلیم (IPCC) هشدار داده است که امواج گرمایی مکرر و شدیدتر در آسیا باعث افزایش مرگ‌ومیر در میان اقشار آسیب‌پذیر بر اثر سیلاب‌های مکرر و خشکسالی خواهد شد و بر کشاورزی و تشدید فقر روستایی و تهدید امنیت غذایی منطقه آسیا از جمله ایران تأثیر منفی خواهد گذاشت. تغییرات شدید آب‌وهوا و بلایای طبیعی مستقیم با بحران آب‌وهوایی مرتبط هستند و تنها در سال ۲۰۱۹ باعث ایجاد خسارت اقتصادی ۲۳۲ میلیارد دلاری در سراسر جهان شده است. آسیا و اقیانوسیه به‌تنهایی تقریبا نیمی از مجموع این خسارت را که معادل ۱۰۷ میلیارد است، متحمل شده‌اند. براساس گزارش ویژه اکونومیست در آخرین شماره این هفته‌نامه، اثرات مخرب تغییر اقلیم در هیچ‌جای جهان به اندازه آسیا مهم نیست. بیش از ۱.۵ میلیارد آسیایی در مناطق استوایی و صدها میلیون نفر از آنها در نزدیکی سواحل زندگی می‌کنند که در معرض خطر بالاآمدن سطح دریاهای آزاد و نابودی هستند. از طرف دیگر برای اینکه اقتصاد آنها به رشد خود ادامه دهد، آنها به انرژی فسیلی بیشتری نیاز دارند. اگر این کشورها بخواهند کماکان به شیوه دهه‌های گذشته به سوخت فسیلی متکی باشند، باید هزینه‌های فزاینده مقابله با حوادث طبیعی (سیل‌ها، توفان‌ها، موج‌های گرما و خشکسالی و ریزگردها) را بسیار بیش از کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی ثروتمند متحمل شوند. در حقیقت با گرم‌ شدن جهان، این کشورها باید سریع‌تر حرکت کنند تا صرفا در همان مکان فعلی خود بمانند و در درازمدت، تنها راه آنها برای ادامه رشد، کنار گذاشتن سوخت‌های فسیلی است. این امر مستلزم آن است که کشورهای آسیایی که در بیشتر آنها انتشار گازهای گلخانه‌ای همچنان در حال افزایش است (در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته که انتشار گازهای گلخانه‌ای در آنها در حال کاهش است)، از انتشار گازهای گلخانه‌ای در آینده چشم‌پوشی کنند. به‌همین‌دلیل بسیاری از کشورهای آسیایی مانند هند در اعتراض به ناعادلانه ‌بودن این معادله، تاکنون از پذیرش تعهدات به‌منظور کاهش گازهای گلخانه‌ای خودداری کرده‌اند.

نکته‌ای که ضرورت توجه و تأکید ما ایرانیان بر این مقوله را دوچندان می‌کند، تأثیرات به‌مراتب مخرب این فرایند بر آینده مردم و سرزمین ایران است. به‌منظور شناخت عمیق‌تر از پدیده فوق و در یک تحلیل کلان از تأثیرات این فاجعه جهانی بر قاره آسیا و ایران می‌توان به دو بعد خاص آن اشاره کرد، اولین و مهم‌ترین رکن تأثیرگذار پدیده تغییرات آب‌وهوایی بر تخریب شیوه معیشت و زندگی و اختلال در سیستم تولید است. این پدیده نتیجه افزایش دما، کاهش بارندگی و کاهش منابع آب زیر زمینی از یکسو و ظهور فزاینده پدیده ریزگردها است. دومین عرصه اثرگذاری بر اقتصاد ایران در روند افزایش محدودیت در بهره‌برداری از منابع سوخت فسیلی، به‌عنوان منبع درآمد ملی در سال‌های آتی است. با توجه به اثرات اقتصادی تحریم‌ها و با عنایت به شرایط اقلیمی ایران و قرار گرفتن در منطقه خشک و نیمه‌خشک و بحران آبی که بیش از دو دهه از ظهور آن می‌گذرد، بی‌شک بر پیچیدگی شرایط اقلیمی، محیطی و معیشتی در سطح منطقه‌ای و ملی به‌صورت فزاینده افزوده خواهد شد. دفعات و شکل ظهور بلایا و حوادث غیرمترقبه طبیعی در ایران سیر صعودی گرفته و حوادث غیرمترقبه به یک پدیده نرمال تبدیل شده است. ظهور روبه‌رشد ریزگردها در بسیاری از مناطق کشور همراه با شدت ‌گرفتن بحران آب از یک‌سو، زندگی مردم را به مخاطره انداخته و از سوی دیگر فرایند تولید را با مشکلات فراوان روبه‌رو کرده است. بخش کشاورزی که تأمین‌کننده امنیت غذایی است، بیشترین ضربه را خواهد خورد، اساسا بخش کشاورزی وابستگی شدید به محیط طبیعی از جمله آب‌وهوا دارد و زمانی که آب‌وهوا تغییر می‌کند، اکوسیستم تولید را با اختلال روبه‌رو می‌کند. تغییر در دما، بارش و تابش نور خورشید بر وضعیت زمین‌های قابل کشت، حیات دام و دسترسی به منابع آب تأثیر می‌گذارد. اثر تغییرات اقلیمی در این حد محدود نمانده و به‌صورت دومینووار، اثرات گسترده‌تری بر کشاورزی و زندگی کشاورزان می‌گذارد.

تغییرات در آب‌وهوا زنجیره‌ای از حوادث را به وجود می‌آورد؛ از یک‌سو با تأثیر بر بیولوژی و فیزیولوژی گیاهان، زمان گل‌دهی، فرایند رشد و زمان برداشت محصولات کشاورزی را متأثر می‌کند و از سوی دیگر با تغییر در نرخ تبخیر و تعرق گیاهان، تعادل رطوبت نیاز آبی گیاهان را تغییر می‌دهد. تغییر در اقلیم باعث تحول در اکوسیستم گیاهی و حشرات شده و شدت و نوع و زمان حملات آفات را تغییر می‌دهد. تغییراتی جدی و پیش‌بینی‌نشده که به پیچیدگی و دشواری مدیریت مزرعه می‌افزاید.

افزایش دما باعث تغییر سطح آب زیرزمینی، دمای آب و همچنین کیفیت آب و کاهش چشمگیر منابع آب زیرزمینی (به‌دلیل کاهش بارش و افزایش تبخیر) می‌شود. حوادث غیرمترقبه (سیل، توفان و...) که نتیجه تغییرات اقلیمی است نیز نه‌تنها مستقیما جان کشاورزان را می‌گیرد، بلکه با تخریب زمین زراعی، تأسیسات و محصولات آنها را نابود می‌کند. موارد گفته‌شده، بر کمیت و کیفیت تولید مواد غذایی تأثیر می‌گذارد که این امر به‌نوبه خود بر اقتصاد روستایی، درآمد خانوارهای تولیدکننده و همچنین درآمد بخش کشاورزی و تولید ملی و سوءتغذیه کشورها تأثیر بسزایی خواهد گذاشت.

مواجهه با شرایط فوق، نیازمند یک راهبرد ملی و بازاندیشی نسبت به وضعیت و روند کنونی اقتصاد کلان کشور و طبعا تحول بنیادی در سمت‌گیری و شیوه حکمرانی و مدیریت منابع و بحران‌های فزاینده است که به‌صورت جدی نظام و حیات ملی جهانیان و هموطنان را به‌صورت جدی تهدید می‌کند.

نماینده دائم و سفیر سابق ایران در سازمان خوارو بار جهانی فائو

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha