۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۸:۲۴
سلاح نامرئی پوتین علیه اروپا

تازه‌ترین برآورد اکونومیست نشان می‌دهد جهش قیمت انرژی در زمستان می‌تواند کشته‌های بیشتری را خارج از مرزهای اوکراین نسبت به جنگ مستقیم ایجاد کند.

فردای اقتصاد: اگر از دوستان اروپایی در سراسر جهان بپرسید که در مورد چشم‌انداز قاره کهن چه فکر می‌کنند، اغلب با دو احساس پاسخ می‌دهند. یکی تحسین است. اروپا در کمک به اوکراین مقابل تجاوز روسیه، اتحاد، صلابت و تمایلی اصولی از خود نشان داده است. اما دومی زنگ خطر است. فشار بی‌رحمانه اقتصادی، آزمونی برای اروپا در سال ۲۰۲۳ و پس از آن خواهد بود. اکنون نگرانی فزاینده‌ای وجود دارد که تغییر ساختار سیستم انرژی جهان، پوپولیسم اقتصادی آمریکا و شکاف‌های ژئوپلیتیکی باعث تضعیف رقابت‌پذیری بلندمدت اتحادیه اروپا و کشورهای غیرعضو از جمله بریتانیا شود. این فقط مساله رفاه این قاره نیست، بلکه اتحاد فراآتلانتیک آنها نیز در خطر است.

فریب اخبار خوب اروپا چند هفته اخیر را نخورید. قیمت انرژی نسبت به تابستان کاهش یافته و آب و هوای خوب به این معنی است که ذخیره گاز تقریبا پر است. اما بحران انرژی همچنان خطراتی را به همراه دارد. قیمت بنزین شش برابر بیشتر از میانگین بلندمدت آن است. در ۲۲ نوامبر، روسیه تهدید کرد که آخرین خط لوله عملیاتی به اروپا را متوقف خواهد کرد. ذخایر گاز اروپا باید یک بار دیگر در سال ۲۰۲۳ پر شود، این بار بدون هیچ‌گونه عرضه گاز توسط روسیه.

سلاح نامرئی پوتین

«سلاح انرژی» ولادیمیر پوتین تلفاتی فراتر از جنگ اوکراین خواهد داشت. مدل‌سازی اکونومیست نشان می‌دهد که در یک زمستان معمولی، افزایش ۱۰ درصدی قیمت واقعی انرژی با افزایش ۰.۶ درصدی مرگ و میر همراه است. از این رو بحران انرژی در سال جاری می‌تواند باعث بیش از ۱۰۰ هزار مرگ بیشتر افراد مسن در سراسر اروپا شود. این یعنی، سلاح انرژی آقای پوتین جان‌های بیشتری را در خارج از مرزهای اوکراین در مقایسه با مرگ‌ومیر ناشی از توپخانه‌ها، موشک‌ها و پهپادهای داخل خاک اوکراین می‌گیرد. این یکی دیگر از دلایلی است که مقاومت اوکراین در برابر روسیه، مبارزه اروپا علیه پوتین نیز هست.

سرما چگونه از اروپا قربانی می‌گیرد؟

قبل از جنگ، روسیه ۴۰ تا ۵۰ درصد از واردات گاز طبیعی اتحادیه اروپا را تامین می‌کرد. در ماه اوت آقای پوتین شیرهای یک خط لوله بزرگ به اروپا را بست، قیمت سوخت افزایش یافت و اقتصاد متحدان اوکراین را تحت فشار گذاشت. اروپا تاکنون به خوبی از پس این شوک برآمده و گاز کافی برای پر کردن انبارهایش ذخیره کرده است. اما افزایش هزینه‌های انرژی هنوز بسیاری از مصرف‌کنندگان را متاثر می‌کند. گرچه امواج گرما سروصدای بیشتری دارند، اما دمای سرد معمولا کشنده‌تر از گرما است. بین دسامبر و فوریه (فصل زمستان)، اروپایی‌ها ۲۱ درصد بیشتر نسبت به ژوئن تا آگوست (فصل تابستان) جان خود را از دست می‌دهند.

چهار عامل اصلی بر تعداد مرگ‌ومیر اروپا (خارج از اوکراین) در زمستان امسال تأثیر می‌گذارد. دو مورد ساده، شدت فصل آنفولانزا و درجه حرارت است. سرما به ویروس‌ها کمک می‌کند؛ همچنین، سیستم ایمنی را از کار می‌اندازد، به پاتوژن‌ها اجازه می‌دهد در هوا بیشتر زنده بمانند و افراد را به تجمع در داخل خانه سوق می‌دهد. علاوه بر این، با کاهش دمای بدن، خون غلیظ می‌شود و فشار آن افزایش می‌یابد و خطر حمله قلبی و سکته را افزایش می‌دهد. مجاری تنفسی تحریک‌شده نیز می‌تواند مانع تنفس شود. در بریتانیا میزان مرگ و میر هفتگی ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی در زمستان ۲۶ درصد بیشتر از تابستان است.

با کمال تعجب، شکاف در میزان مرگ و میر فصلی در کشورهای گرم بیشتر از کشورهای سرد است. در پرتغال مرگ‌ومیر زمستان ۳۶ درصد بیشتر از تابستان است، در حالی که در فنلاند فقط ۱۳ درصد بیشتر می‌میرند.

قیمت انرژی، سومین عامل اصلی مؤثر بر مرگ و میر در زمستان، نیز اثر محدودی دارد. اگرچه قیمت سوخت عمده‌فروشی در نوسان است، اما بسیاری از دولت‌ها سقف قیمت انرژی را برای خانوارها وضع کرده‌اند. بسیاری از این سقف‌ها بالاتر از هزینه‌های سال گذشته هستند، اما مصرف‌کنندگان را در برابر افزایش بیشتر قیمت‌های بازار محافظت می‌کنند.

با این حال، عنصر نهایی بسیار مبهم‌تر است: رابطه بین هزینه‌های انرژی و میزان مرگ و میر. اکونومیست این را با استفاده از مدل آماری خود تخمین زده که پیش‌بینی می‌کند در هر هفته زمستان در هر یک از ۲۲۶ منطقه اروپایی چند نفر می‌میرند. این سازمان مرگ و میر را بر اساس آب و هوا، جمعیت‌شناسی، آنفولانزا، بهره‌وری انرژی، درآمدها، هزینه‌های دولت و هزینه‌های برق پیش‌بینی می‌کند. با استفاده از داده‌های سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹، پیش از کرونا، این مدل بسیار دقیق بود و ۹۰ درصد از تغییرات در نرخ مرگ و میر را به خود اختصاص داد.

همانطور که در نمودار مشاهده می‌کنید بر اساس سختی سرمای زمستان، میزان مرگ و میر کشورهای اروپایی تغییر می‌کند. به طور متوسط در کل اروپا هر هفته حدود ۳۰ هزار نفر بیشتر نسبت به شرایط عادی کشته می‌شوند. نکته جالب کشورهای گرم‌تر مانند ایتالیا مرگ و میر بیشتری را بر اساس مدل اکونومیست تجربه می‌کنند.

تبعات اقتصادی جهش قیمت انرژی

جنگ همچنین آسیب‌پذیری‌های مالی ایجاد کرده است. تورم انرژی به بقیه اقتصاد اروپا سرایت کرده و به معضلی حاد برای بانک مرکزی اروپا تبدیل شده است. بانک مرکزی برای کنترل قیمت‌ها باید نرخ بهره را افزایش دهد، اما اگر بیش از حد پیش رود، می‌تواند اعضای ضعیف‌تر منطقه یورو، به‌ویژه ایتالیای بدهکار را بی‌ثبات کند.

همچنین جنگ، آسیب‌پذیری مدل تجاری اروپا را آشکار کرده است. بسیاری از شرکت‌های صنعتی اروپا، به‌ویژه شرکت‌های آلمانی، به انرژی فراوان از روسیه متکی هستند. بسیاری از شرکت‌ها نیز به‌عنوان مقصد فروش به یک حکومت استبدادی دیگر، یعنی چین، بیشتر وابسته شده‌اند. چشم‌انداز قطع روابط با روسیه و چین هزینه‌های ساختاری بالاتر را ایجاد می‌کند.

خطر رویکرد آمریکا برای قاره سبز

این خطر با ناسیونالیسم اقتصادی آمریکا تشدید شده است که با یارانه‌ها و حمایت‌گرایی، فعالیت‌ها را در سراسر اقیانوس اطلس تهدید می‌کند. قانون کاهش تورم جو بایدن شامل ۴۰۰ میلیارد دلار کمک برای انرژی، تولید و حمل و نقل است و شامل مقررات «ساخت داخل آمریکا» می‌شود. این طرح از بسیاری جهات شبیه سیاست‌های صنعتی است که چین برای دهه‌ها دنبال کرده است. جهانی که در حال توسعه مداخله‌گری و حمایت‌گرایی است، اروپا را که هنوز بر حفظ قوانین سازمان تجارت جهانی در مورد تجارت آزاد اصرار می‌ورزد به گوشه می‌راند.

بسیاری از شرکت‌های اروپایی به سیاست یارانه‌ای آمریکا واکنش نشان داده‌اند و کسب‌وکار و سرمایه‌گذاری خود را از اروپا به داخل خاک آمریکا گسترش داده‌اند. یک شرکت انرژی اسپانیایی، دو برابر بیشتر از اتحادیه اروپا در آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کند. از دست دادن سرمایه‌گذاری، اروپا را فقیرتر می‌کند و به احساس کاهش قدرت اقتصادی دامن می‌زند. حتی حالا نیز اوضاع اقتصادی اروپا خوب نیست و از ۱۰۰ شرکت بزرگ دنیا، تنها ۱۴ شرکت اروپایی هستند. بنابراین، سیاستمداران اروپایی نیز وسوسه می‌شوند که کتاب قوانین را کنار بگذارند و با یارانه‌های خودشان در یک مسابقه تسلیحاتی فزاینده به رقابت بپردازند. وزیر اقتصاد آلمان، آمریکا را به عنوان "مکنده سرمایه‌گذاری‌ها" متهم کرده است. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه، نیز خواستار "بیداری اروپایی‌ها" شده است.

فارغ از بحث یارانه‌ها، مساله حمایت‌های مالی و نظامی از اوکراین مورد توجه است. آمریکا بسیار بیشتر از اروپایی‌ها به اوکراینی‌ها کمک کرده، اما ایالات متحده می‌خواهد انرژی خود را در جبهه اصلی خود، یعنی چین صرف کند. بنابراین، آمریکا از شکست اتحادیه اروپا در پرداخت هزینه‌های امنیت خود ناراحت است. اکثر اعضای ناتو نتوانسته‌اند به هدف صرف ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی در امور دفاعی برسند. اگرچه جنگ باعث شد آمریکا و اروپا پس از گسست سال‌های ترامپ متحد شوند، اما خطر این است که یک درگیری طولانی و تنش‌های اقتصادی به تدریج دوباره آنها را از هم جدا کند. آقای پوتین و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، از این روند استقبال می‌کنند.

وظیفه آمریکا و اروپا برای دفع خطر

برای جلوگیری از شکاف خطرناک، آمریکا باید تصویر بزرگتری را ببیند. هدف اصلی حمایت‌گرایی آقای بایدن که به بایدنومیکس موسوم است جلوگیری از تسلط چین بر صنایع کلیدی است. اما آمریکا هیچ علاقه راهبردی به جذب سرمایه‌گذاری اروپایی ندارد. بنابراین، می‌تواند شرکت‌های اروپایی را واجد شرایط دریافت یارانه انرژی خود کنند و بازارهای انرژی فراآتلانتیک را عمیق‌تر ادغام کنند.

اروپا نیز باید از اقتصاد خود در برابر فشار انرژی محافظت کند. طرح‌هایی که به درستی هدفشان یارانه دادن به مصرف‌کنندگان و بنگاه‌ها برای نیازهای اولیه انرژی آنهاست، باید با اعمال قیمت‌های بالاتر تقاضا را کاهش دهند. اروپا برای کاهش قیمت بلندمدت انرژی باید انقلاب انرژی‌های تجدیدپذیر را تسریع بخشد و در عین حال بازارهای انرژی را رقابت‌پذیر نگه دارد. همچنین باید با واقعیت امنیتی جدید سازگار شود. این بدان معناست که برای دفاع بیشتر هزینه شود تا بتواند بار آمریکا پس از تغییر تمرکزش به چین را به دوش بکشد.

تازه‌ترین طرح جلد اکونومیست با عنوان «یخ‌بندان؛ جهان چگونه اروپا را پشت سر می‌گذارد»
تازه‌ترین طرح جلد اکونومیست با عنوان «یخ‌بندان؛ جهان چگونه اروپا را پشت سر می‌گذارد»

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha