پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران در گفتگویی درباره آمار نگهداری حیوانات خانگی و آخرین وضعیت پیروز تنها تولهیوز زنده مانده از «ایران» اظهاراتی را بیان میکند که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
مردم چقدر نسبت به حیوان خانگی خودشان احساس مسئولیت دارند؟
بهنظرم دارند، کسانیکه برای حیوان خانگی خودشان به مراکز درمانی مراجعه میکنند مسئولیتپذیر هستند. خیلیها ممکن است با حرف من مخالف باشند اما برخلاف چیزی که برخی دوست دارند تشدید کنند ایرانیها اصلاً حیوان ستیز نیستند، اتفاقاً میزان حیوان آزاری در ایران بسیار کم است، خیلی از مراجعه کنندههای ما خودشان حیوان ندارند، اما در مواجهه با حیوان مریضی که گوشه خیابان افتاده آن را به مراکز درمانی ما میرسانند.
شما چه تعریفی از حیوان خانگی دارید؟
هر حیوانی که شما در خانه نگه دارید حیوان خانگی میشود.
یعنی ما میتوانیم هر حیوانی را در خانه نگه داریم؟
بگذارید اینطور بگویم، ما حیوان خانگی متعارف و غیرمتعارف داریم؛ اگر کسی کروکودیل در خانه نگه دارد آن حیوان تبدیل به حیوان خانگی شده اما حیوان خانگی غیرمتعارف، بله این رفتار ظلم است، اما از نظر من دامپزشک حیوان خانگی محسوب میشود.
به نظر شما چرا انسانها در خانه حیوان نگه میدارند؟
خلا انسانها محبت است، اتفاقاً هرچه صنعتیتر میشویم دنبال پر کردن خلا محبت هستیم. حیوان خانگی وارد خانههای ما شده برای پر کردن خلا محبت کردن و محبت دیدن، برای اینکه وقتی شما به یک حیوان رسیدگی کنید او به شما واکنش نشان میدهد اما ماشین کارواش برده هیچ وقت دست شما را لیس نمیزند.
این فرهنگ غربی است؟
تصور اینکه ما فکر کنیم داشتن حیوان خانگی فرهنگ غربی است کاملاً اشتباه است، اینکه الان تهران پل، تونل، پارک و خیابان دارد یعنی ما غربی شدهایم؟ بلکه شکل زندگی در شهرنشینی مدرن چنین وضعیتی را درست کرد. ببینید حیوانات قبل از صنعتی شدن کنار انسانها زندگی میکردند و برای ما کارکردهایی داشتند، اما جهان صنعتی شده کارکردهای حیوان را به دوش ماشینها انداخت، مثلاً الان کشاورزی مکانیزه شده است، لذا زندگی از جریان محبت خارج شد، بنابراین انسان تصمیم گرفت با برگرداندن حیوان به جریان زندگی آن محبت را جبران کند. داشتن حیوان خانگی به هیچ گروهی برنمیگردد بلکه مربوط به نوع شهرنشینی جدید انسانها است.
تعداد حیوانات خانگی در کشور
چقدر حیوان خانگی در ایران وجود دارد؟
سال گذشته یک آمار از سازمان دامپزشکی درباره کلینیکهای دامپزشکی گرفتم، براساس تعداد کلینیکها و نسبت مراجعات به این نتیجه رسیدم که چیزی بین ۶ الی ۸ میلیون حیوان خانگی از نوع سگ و گربه در کشور داریم که به دامپزشک مراجعه میکنند، البته این آمار برای یکسال قبل است و از آنجایی که جمعیت تصاعدی رشد میکنند ممکن است این تعداد بیشتر شده باشد.
با این حساب از هر ۱۰ ایرانی یک نفر حیوان خانگی دارد؟
بله ممکن است، به نظرم از هر ده ایرانی یک نفر حیوان خانگی دارد. همین اطرافیان خودتان را بررسی کنید، احتمالاً همین است. نکته اینکه داشتن حیوان خانگی گرایش سیاسی و مذهبی ندارد و یک خواسته انسانی است.
در کلینیک مراجعهکننده مذهبی دارید که حیوان خانگی داشته باشد؟
بله زیاد است، چون پایه تمام ادیان در محبت کردن است.
آینده یوزپلنگ در ایران
کمی از موضوع حیوان خانگی فاصله بگیریم و به ماجرای یوزپلنگ ایرانی بهخصوص «پیروز» بپردازیم، آینده یوزپلنگ در ایران چگونه خواهد شد؟
ببینید پیروز دیگر هیچ وقت نمیتواند حیوان طبیعت باشد، پیروز یک حیوان در اسارت است. کسیکه یک بچه گربه را از پارک برداشته و بزرگ کرده آیا میتواند آن را مجدد در پارک رها کند؟ نمیتواند، چون این گربه یاد نگرفته برای خودش غذا پیدا کند، به همین دلیل پیروز هیچ وقت به طبیعت نمیتواند برگردد، این یوزپلنگ جنگ کردن سر غذا را یاد نگرفته، بنابراین پیروز یک حیوان دست آموز شد. ما در توهم امتداد شانس بقای یوزپلنگ در ایران هستیم، معتقدم یوزپلنگ شانس بقا را در ایران را از دست داده است، خیلی تلاش کنیم میتوانیم کمک کنیم این ژن در اسارت زندگی کند، در واقع یوزپلنگ ایرانی در اسارت تبدیل به خاطره زنده میشود، کجای دنیا حتی در اسارت یوزپلنگ را با اسباببازی گربه تربیت میکنند، اگر قرار بود ایران از پیروز نگهداری کند چه رفتاری داشت، همان کار را از او تقلید کنیم، بنابراین شک نکنید پیروز دیگر یک بچه گربه است چون مانند گربه بار آوردیم. آقای شهرداری واقعاً دارد زحمت میکشد و بیشتر از توان وقت میگذارد شاید اگر علیرضا شهرداری نبود پیروز هم الان نبود، بنابراین اینجا فقط افراد زحمت میکشند و سیستم وجود ندارد.
موقعی که «ایران» در پردیسان بود شما این یوزپلنگ را معاینه کردید، درست است؟
بله، اصلاً کارهای انتقال ایران به منطقه حفاظت شده توران را ما انجام دادیم. چندین سال بود هر یوزپلنگی پیدا میشد به پردیسان میآوردند، خیلی هم تلاش کردند تا یوزپلنگها جفتگیری کنند اما نشد.
چرا موفق نشدند؟
برای اینکه سه تا یوزپلنگ را وسط تهران بین چهارتا اتوبان نگه داشته بودند، آن هم با این همه آلودگی صوتی که وجود دارد. در واقع در شرایط استرسزا انتظار داشتند یوزپلنگ جفتگیری کند و تولهای زایمان کند.
پس چرا در تهران نگه میداشتند؟
چون دسترسی به دامپزشک در تهران راحتتر بود و روسا خیلی راحتتر میتوانستند بروند عکس بیندازند. توجه کنید حتی ممکن بود به هر دلیلی این یوزپلنگها از محوطه پردیسان خارج شوند، آنوقت چه اتفاقی میافتد، اما چون تنبل بودند در تهران نگه میداشتند. شما دیدید بعد از انتقال این یوزپلنگها زاد و ولد کردند.
اما دو تا از تولهها تلف شدند؟
برای اینکه مجدد ما دخالت کردیم، باید برای حفظ با ارزشترین گربهسان جهان برنامهریزی دقیق میداشتیم، کاری که ما قبلاً انجام داده بودیم اما بعد از تغییر رئیس سازمان کسی دیگر سراغمان نیامد، کسی هم از ما کمک نخواست. آقای دکتر اکرامی را برای رسیدگی به «ایران» بردند، ایشان همکار ما و حتما کار بلد هستند، خیلی از محیط زیستیها مشکلات را گردن دامپزشکی انداختند، معاون سازمان آقای اکبری گفتند ما باید دامپزشک از خارج میآوردیم چون دانش نداریم، الان رسما اعلام میکنم اگر جای آقای اکبری مدیر از خارج میاوردیم قطعاً الان هر سه توله یوزپلنگ زنده بودند، چون ما دامپزشک در ایران داریم اما شما بلد نبودید از دانش دامپزشک ایرانی استفاده کنید. در خصوص «ایران» باید از دکتر اکرامی تشکر کنیم چون واقعاً وقت گذاشت، شاید کسی حاضر نبود در آن منطقه کار کند، اما برخی همه تقصیر را گردن دامپزشکان انداختند.
«ایران» میتواند مجدد باردار شود؟
هیچ چیزی بعید نیست، ممکن است مجدد باردار شود، اما باید بگویم ما لیاقت داشتن یوزپلنگ نداریم، همه سوالهایی که مردم میپرسند چرا یوزپلنگ ماده شد نر، چرا دوتا از تولهها مردند برای این بود که فقط یک نفر آنجا بوده و کسی نمیتواند راستیآزمایی کند. اگر تیم زیادی آنجا بود هم درصد خطا پایین میآمد هم دلایل مرگ راحتتر مشخص میشد، آنجا تیم نداشتند و این نقص است، باز هم میگویم این مسئله گردن آقای اکرامی نیست. معتقدم حالا همه این اشتباهات را تجربه کردیم و آسیبهای آن را دیدیم، اما اگر باز هم این اتفاقات بیفتد دیگر بخشیدنی نیست.
عملکرد سازمان محیطزیست در دولت جدید و پیش از این را چطور ارزیابی میکنید؟
من گمان میکنم در کل کشور نگاه سیستمی وجود ندارد و محیطزیست هم مستقل نیست، معتقدم روند مانند گذشته است و چیزی تغییر نکرده، تعداد سیلها کم نخواهد شد، دریاچه ارومیه پرآب نخواهد شد، یوزپلنگ احیا نخواهد شد، تالابها احیا نخواهد شد، کشاورزی رونق پیدا نمیکند، سلامت آدمها بیشتر نمیشود، چونکه نگاه سیستمی وجود ندارد، در حوزه محیطزیست چند دهه است که بر بیدانشی پافشاری کردیم و کارشناسها را دور هم جمع نکردیم، الان آقای سلاجقه درباره آب دانش خوبی دارد اما درباره یوزپلنگ چیزی نمیداند. معتقدم هر اتفاق خوبی در کشور ما میافتد براساس موفقیتهای فردی است نه سیستمی.
منبع: خبرآنلاین
تبادل نظر