۳۰ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۲

امین مالکی/ سرپرست پژوهشکده توسعه بازرگانی موسسه مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی

«موریس چانگ»، بنیانگذار ۹۱ساله «شرکت صنایع نیمه‌رسانای تایوان»، در جشن افتتاحیه کارخانه جدید تراشه‌ (فاب) آریزونا، که نقطه عطفی برای این شرکت به حساب می‌آمد، حرف دل تایوانی‌ها را مکتوم نگذاشت و ضد حال بزرگی به همه زد و گفت: «تجارت آزاد تقریبا مرده است». البته چنین اظهارنظری از جانب او چندان دور از انتظار هم نبود. «چانک» یکبار دیگر در ماه جولای ۲۰۲۲، سیاست‌ آمریکا برای بازگرداندن خط تولید تراشه‌ها به خانه را «بی‌حاصل» خوانده بود. عموم کشورهای صنعتی تا همین اواخر عموما قضاوتی شبیه «چانگ» دارند، اما نگرانی‌ها در مورد امنیت زنجیره تامین در دنیایی پرآشوب، منجر به آزمودن مسیر دیگری از سوی مقامات آمریکایی شده است. تاریخ گرچه دلایلی برای خوش‌بینی دارد، اما حجت‌های فراوانی نیز برای نگرانی می‌آورد.

این نقل قول کوتاه آقای «چانگ» نشان داد تایوانی‌ها از اینکه ناچارند برای ارتقای امنیت زنجیره تامین محصولات هایتک آمریکایی و ادامه سفارش‌های آمریکا از نیمه‌رساناهای تایوانی، خط تولید خود را به آمریکا ببرند دل خوشی ندارند. بیانیه شرکت تایوانی در بخشی از بیانیه رسمی خود در مراسم افتتاحیه به تاریخ  ۶ دسامبر ۲۰۲۲ پنج آورده این سرمایه‌گذاری را برای آمریکایی‌ها چنین برشمرده است: ۱-اولین کارخانه تولید تراشه (فاب) در آریزونا، قرار است تولید فناوری فرآیند «N۴» را در سال ۲۰۲۴ آغاز کند. ساخت فاب دوم نیز آغاز شده و قرار است در سال ۲۰۲۶ تولید فناوری فرآیند ۳نانومتری در آن شروع شود، ۲-سرمایه‌گذاری برای این دو کارخانه تولید تراشه (فاب) بالغ بر ۴۰میلیارد دلار خواهد بود که بزرگترین سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در تاریخ ایالت آریزونا و یکی از بزرگترین سرمایه‌گذاری‌های مستقیم خارجی در تاریخ آمریکا است، ۳-علاوه بر بیش از ۱۰هزار کارگر ساختمانی که در ساخت سایت هر دو فاب کمک کردند، انتظار می‌رود هر دو کارخانه بالغ بر ۱۰هزار شغل پردرآمد با فناوری بالا ایجاد کنند که شامل ۴۵۰۰شغل مستقیم در شعب شرکت می‌شود، ۴-پس از تکمیل، دو کارخانه بیش از ۶۰۰هزار «ویفر» در سال تولید خواهند شد و ارزش ستانده نهایی دو شعب بیش از ۴۰میلیارد دلار برآورد شده است و نهایتا ۵-شعبه این شرکت در آریزونا سبزترین مرکز تولید نیمه‌رسانا در آمریکا خواهد بود که پیشرفته‌ترین فناوری فرآیند نیمه‌رسانا را در این کشور تولید و دستیابی به قطعات محاسباتی با کارایی بالا و انرژی‌بری پایین را برای سال‌های آینده امکان‌پذیر می‌کند. به گفته کارشناسان، استفاده از نیمه‌رساناهای با تکنولوژی نوین تایوان در آیفون ۱۵ در سال ۲۰۲۳ سطحی نوین از تجربه را به لحاظ سرعت و مصرف باتری به مصرف‌کنندگان عرضه خواهد کرد.

اما به بحث اصلی بازگردیم. قدمت سیاست صنعتی به اندازه خود صنعت است. زمانی که «الکساندر همیلتون»، از پدران بنیانگذار آمریکا و اولین وزیر خزانه‌داری آمریکا، برای حفاظت از صنعت این کشور استدلال‌های آدام اسمیت به نفع تجارت آزاد را «به لحاظ هندسی» درست اما «عملا نادرست» خواند، شواهد دال بر شروع انقلاب صنعتی در بریتانیا هنوز به چشم نمی‌آمدند. آمریکا، فرانسه و آلمان صنعتی ‌شدن خود را مدیون موانع تعرفه‌ای شدند. پس از جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از دولت‌ها تلاش کردند تا مسیر صنعتی‌ شدن را در پیش‌ گیرند که گاه در مواردی مانند ژاپن و کره‌جنوبی موفق و در موارد دیگر به نتایج متفاوت دست یافتند. گرچه امروز سیاست صنعتی با کشورهایی در مرزهای فناوری و جهانی متشکل از زنجیره‌های ارزش جهانی، از جنس دیگری شده است، با این وجود بررسی تجربه‌ها و نگاه تاریخی گذشته‌نگر هنوز درس‌های ارزشمندی برای ما دارد.

مبنای مداخله‌های اخیر دولت در لوای سیاست صنعتی عموما حمایت از «صنایع نوزاد» است. ایده این است که اصلاح شکست‌های بازار توسط دولت می‌تواند منجر به موفقیت و کامیابی صنایع نوپا یا ناموجود در اقتصاد شود. صنایع داخلی برای رقابت‌پذیر شدن نیازمند سرمایه‌گذاری در دانش یا تجهیزات هستند که بازارهای سرمایه ناقص قادر به تامین مالی آنها نیست. از سوی دیگر، تولید آنها نیازمند شبکه‌ای از تامین‌کنندگان و تولیدکنندگان است که خود در ایجاد این هماهنگی با شکست مواجه می‌شوند. مورد دیگر مشکلات اطلاعاتی است. یک اقتصاد ممکن است ظرفیت‌های کشف‌نشده‌ای داشته باشد و کارفرمایان در تلاش برای آشکار و عملیاتی‌سازی این پتانسیل‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری و ابداع هستند که در این مسیر با مخاطرات متعدد افشا و دسترسی رقبا به اطلاعات و بعضا فرصت سودآوری از دستاورد خود را از دست می‌دهند. در اینجا تضامین دولتی یا وضع یک دوره کوتاه‌مدت محافظت در برابر رقبای خارجی یا هر دو، می‌تواند فضای لازم برای رشد را در اختیار صنعت بگذارد.

تشخیص اینکه این نظریه‌ها از نظر عملی یا صرفا به شکل هندسی درست هستند، کار ساده‌ای نیست. سیاست صنعتی هرگز به صورت مجرد اجرا نمی‌شود و همواره جداسازی اثرات آن (از آثار دیگر سیاست‌ها) چالش‌برانگیز است. با این حال، مطالعه‌ای دقیق در این زمینه نشان می‌دهد که سیاست صنعتی (صنایع) نوپا در عمل نیز کار می‌کند. به عنوان مثال، در دهه ۱۹۷۰، آمریکا صادرکننده غالب تراشه‌های کامپیوتری بود. دولت ژاپن سرمایه‌گذاری سنگینی در تحقیقات نیمه‌رسانا به انجام رساند و در هدایت صنایع ژاپنی مصرف‌کننده تراشه به تامین بیشتر نیاز خود از تولیدکنندگان نوپای داخلی (و خارج ساختن تولیدکنندگان آمریکایی از بازار)، نقش هماهنگ‌کنندگی داشت. «ریچارد بالدوین» از «مرکز ادغام اقتصادی و تجاری» در «مرکز تحصیلات تکمیلی ژنو» و «پل کروگمن» از «دانشگاه سیتی نیویورک» در تحقیقی مشترک به این نتیجه رسیدند که چنین سیاست‌هایی، انباشت تخصص در صنعت نوپا را تشویق می‌کند و بدون ورود دولت صنایع ژاپنی هرگز نمی‌توانستند در بازارهای صادراتی بازیگر موفقی باشند.

«میرتو کالوپساید» از دانشگاه هاروارد در مطالعه‌ای نشان می‌دهد که یارانه اعطایی دولت چین به صنعت نوپای کشتی‌سازی این کشور بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ هزینه‌ها را تا ۲۰درصد کاهش داد. او بر این باور است که این یارانه‌ها به تخصیص مجدد (افزایش سرمایه‌گذاری داخلی، افزایش ورود سازندگان جدید و افزایش سهم بازار بین‌المللی چین) منابع به سمت صنعت کشتی‌سازی چین انجامید و به ضرر کشتی‌سازی ژاپن شد. تحقیقات دیگر در زمینه یارانه‌های صنعتی نشان می‌دهد که مداخله دولت به صنایع کمک کرده تا جای پای خود را در بازار سفت کنند و به طور معناداری توزیع تولیدات صنعتی در جهان را افزایش داده است. به عبارت بهتر، حداقل گاهی می‌توان مزیت نسبی را مهندسی کرد.

البته که باید در دادن یک حکم کلی احتیاط زیادی به خرج داد. مداخله دولت اغلب هزینه‌ها را افزایش داده و به ضرر مصرف‌کنندگان تمام می‌شود. «بالدوین» و «کروگمن» در مطالعه مشترک دیگر (با ترسیم کارکرد بازار انحصار چندجانبه تحت مدل رقابت بین‌المللی و با استفاده از داده‌های آمریکا و ژاپن نشان داده‌اند که بسته بودن بازار ژاپن به روی واردات بر عملکرد صادراتی این کشور ژاپن تأثیر گذاشته و گرچه مزیت‌هایی را برای صنایع تولیدکننده تراشه‌ها ایجاد کرده که در غیاب یارانه‌های دولت این صنایع در داخل و خارج توان رقابت نداشتند، اما نکته مهم اینجا است که آنها نشان دادند در سرجمع هزینه‌های ایجاد یک صنعت صادرات تراشه یارانه‌ای از منافع آن برای ژاپن بیشتر است. ستانده یک صنعت اغلب نهاده صنعت دیگری است و کمک به تولیدکنندگان بالادست منجر به تحمیل هزینه بر صنایع پایین‌دست می‌شود. «بروس بلونیگن» از دانشگاه اورگان در مطالعه‌ای با بررسی سیاست‌های حمایتی مختلف دولت از صنعت فولاد در ۲۱ کشور، دریافت که چنین مداخلات صورت گرفته به شدت قدرت رقابت صنایع پایین دستی در صادرات را کاهش می‌دهد.

دولت‌ها در برنامه خود باید قطع حمایت‌ها را مدنظر قرار دهند و اجازه بدهند پس از یک دوره مشخص، برندگان شنا کنند و بازندگان غرق شوند. در غیر این صورت، «صنایع زامبی»، سرمایه و نیروی کار را به هدر داده و رشد اقتصادی را کاهش می‌دهند. شرایط محلی اجرای سیاست نیز مهم است. مطالعه‌ای در مورد صندوق‌های سرمایه‌گذاری فعال در مناطق کمتر برخوردار اتحادیه اروپا توسط «ساشا بکر» از دانشگاه وارویک»، «پیتر ایگر» از دانشگاه زوریخ» و «ماکسیمیلیان فون‌ارلیخ» از دانشگاه برن، نشان داده که وجوه نقد پرداختی به خانوارهای فقیر جایی به رشد سریع‌تر سرمایه‌گذاری و درآمد تبدیل می‌شود که نهادهای قوی و کارگران تحصیل کرده وجود داشته باشد.

در جهانی که همه کشورها به دنبال رسیدن به مرزهای نوآوری و فناوری هستند، هر گونه بی‌دقتی در اجرای نسنجیده یک سیاست می‌تواند به واکنش متقابل و تلافی‌جویانه منجر شده و به زیان هر دو طرف تمام شود. این مشکل به ویژه زمانی که تولید کالاهای پیچیده در طول زنجیره تامین فرامرزی صورت می‌گیرد، پدید می‌آید و در صورت فقدان توان هماهنگی بین کشورهای دوست، احتمال دارد با ایجاد ظرفیت چند برابر  که نهایتا به تامین مالی ظرفیت‌های مشابه و تکراری انجامیده یا صنایع منزوی از دسترسی به زنجیره تولید و سرمایه‌ خارجی را در داخل یا هر دو را ایجاد می‌کند، که قطعا نمی‌توانند اقتصادی باشند.

مسائل سخت

آن دسته از سیاست‌ها که به پر کردن شکاف نهادی کشورها کمک می‌کنند، موفقیت بیشتری به همراه خواهند آورد. «داگلاس ایروین» از کالج دارتموث (یکی از مطرح‌ترین نظریه‌پردازان تجارت بین‌الملل) معتقد است دستیابی آمریکا به سلطه صنعتی در قرن ۱۹ نه از کارکرد نظام تعرفه‌ای آمریکا بلکه ناشی از کارکرد قوانین بانکی تسهیل‌کننده پس‌انداز و سرمایه‌گذاری این کشور بوده است. «آن هریسون» و «آندرس رودریگز-کلر» هر دو از دانشگاه برکلی کالیفرنیا، در مطالعه خود، در اثربخشی مداخله‌های سخت دولتی مخدوش‌کننده نظام قیمت‌های نسبی تردید کرده و در رفع «شکست‌های هماهنگی»، همکاری‌های «نرم» بین صنعت و دولت را عامل موفقیت می‌پندارند.

این بدان معنا نیست که صنایع درگیر وجوه «سخت‌تر» از اجزاء سیاست صنعتی جدید آمریکا، یعنی «صنایع بازگشتی به خانه»، حتما شکست خواهند خورد. نکته اینجاست که آقای «چانگ» در سخنرانی کوتاه افتتاحیه بر بیان عبارت «کاملا قابل پیش‌بینی است که موفق خواهیم شد» تاکید داشت. در واقع، نگران اصلی او این نبود که آمریکا در این قمار شکست بخورد، او نگران موفقیت آمریکا در تقویت صنایع داخلی و واگذاری دنیایی از هم گسیخته به شرکت تایوانی بود.

منبع: اکونومیست

amin.maleki@itsr.ir