۲۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۵۱

اکونومیست طرح روی جلد خود را به بحران اخیر چین و تایوان اختصاص داد: جهان برای اجتناب از یک جنگ باید به تعادل جدید برسد

فردای اقتصاد: آمریکا و چین این روزها در مورد مسائل کمی با هم توافق دارند. با این حال، در مورد تایوان، حداقل از یک نظر در هماهنگی کامل هستند. مقامات هر دو طرف می‌گویند که وضعیت موجود پیرامون تایوان به شکل خطرناکی در حال تغییر است. جنگ قریب الوقوع به نظر نمی‌رسد، اما صلح ناآرام ۶ دهه گذشته بسیار شکننده به نظر می‌رسد. این موضوع را بحرانی که سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان به وجود آورد، روشن کرد. از زمان بن‌بست قبلی در سال‌های ۱۹۹۵-۱۹۹۶، روابط آمریکا، چین و تایوان بر ابهامات و تناقضات استوار بوده است. حالا چین در حال خط و نشان کشیدن است و اگر جهان می‌خواهد از جنگ اجتناب کند باید هرچه زودتر به یک تعادل جدید تن دهد.

چرا تعادل تایوان، آمریکا و چین به هم ریخت؟

لزوم وضع نظم جدید ناشی از تغییرات نیم قرن اخیر است. تایوان از یک دیکتاتوری نظامی به یک دموکراسی مرفه و لیبرال متشکل از ۲۴ میلیون نفر تغییر کرده است. شهروندان آن بیش از دو برابر ثروتمندتر از سرزمین‌های اصلی هستند. موفقیت آنها سرزنش ضمنی رژیم چین و دلیلی آشکار برای مقاومت آنها در برابر حکومت پکن است. رئیس جمهور تایوان، تسای اینگ ون، هیچ حرکت رسمی برای استقلال انجام نداده است، اما جزیره در حال دور شدن از سرزمین اصلی است.

آمریکا هم تغییر کرده است. پس از دو بار مداخله برای محافظت از تایوان در دهه ۱۹۵۰، آمریکا دچار این تردید شد که آیا دفاع از تایوان ارزش دارد یا نه، اما موفقیت دموکراتیک این جزیره و اهمیت آن به عنوان منبع نیمه هادی‌ها باعث بالا رفتن اهمیت آن نزد سیاستمداران آمریکایی شده است. از سوی دیگر امروزه متحدانی مانند ژاپن حمایت قاطع از تایوان را آزمونی برای جایگاه آمریکا به عنوان یک قدرت مسلط و قابل اعتماد در غرب اقیانوس آرام می‌دانند. آمریکا هیچ تعهد رسمی برای دفاع مستقیم از تایوان نداشته و سیاست «ابهام استراتژیک» را اتخاذ کرده است. اما در بحبوحه رقابت فزاینده با چین و همچنین رقابت سیاستمداران در واشنگتن برای سخت‌گیری در برابر پکن، تردیدی وجود ندارد که آمریکا امروز به نبرد با چین بر سر تایوان خواهد پرداخت.

اما هیچ کشوری به اندازه چین برای تغییر در وضعیت موجود تلاش نکرده است. این که صلح دوام بیاورد تا حد زیادی به رئیس جمهور شی جین پینگ بستگی دارد و دلایل زیادی وجود دارد که به او در این زمینه بدبین بود. همانطور که چین ثروتمند شده است، او یک ناسیونالیسم زشت و پارانوییدی را پرورش داده است و مدام بر خیانتکاری قدرت‌های خارجی تاکید کرده است. او اتحاد با تایوان را بخشی از هدف خود برای «جوان سازی ملی» تا سال ۲۰۴۹ می‌داند. نیروی دریایی این کشور اکنون ناوهای بیشتری نسبت به آمریکا دارد. برخی از ژنرال‌ها در واشنگتن فکر می‌کنند که تهاجم ممکن است در دهه آینده رخ دهد.

آمریکا چگونه از وقوع جنگ تایوان جلوگیری کند؟

خوشبختانه اقدامات چین در بحران اخیر (سفر پلوسی به تایوان) طوری طراحی شده بود تا خشم و قدرت خود را نشان دهد و در عین حال از تشدید تنش جلوگیری کند. نیروهای چین در تنگه تایوان مستقر شدند. آمریکا سیگنال‌های مشابهی ارسال کرده است. چین پرتاب آزمایشی معمول یک موشک بالستیک قاره پیما را به تعویق انداخت و هواپیمای پلوسی از مسیری به تایوان رفت که از فراز پایگاه‌های نظامی چین در دریای چین جنوبی نمی‌گذشت.

خطر این است که چین از این بحران برای تعیین مرزهای جدید با تایوان استفاده و به حریم هوایی و آب‌های سرزمینی این منطقه تجاوز کند. همچنین پکن می‌تواند تلاش کند تا محدودیت‌های سخت‌تری را بر معاملات تایوان با بقیه جهان اعمال کند.

اینها نباید اتفاق بیفتد. وظیفه آمریکا و متحدانش مقاومت در برابر این تلاش‌ها بدون وارد شدن به جنگ است. آمریکا می‌تواند با برقراری مجدد هنجارهایی که قبل از بحران وجود داشت شروع کند. این کشور باید فورا فعالیت‌های نظامی را در اطراف تایوان از سر بگیرد. آمریکا همچنین باید متحدان را در برنامه‌ریزی‌ها برای وقوع وضعیت اضطراری مشارکت دهد. تایوان همچنین به یک استراتژی مبتنی بر سلاح‌های کوچک و متحرک مانند سلاح‌هایی که اوکراین به خوبی از آن استفاده کرده است، نیاز دارد. هدف این است که چین متقاعد شود چنین تهاجمی ارزش ریسک کردن ندارد. این جزیره باید تبدیل به «خارپشتی» شود که هضم آن برای چین سخت باشد.

گاهی اوقات یک تقابل عمومی با چین منطقی است. اما بیشتر اوقات این مساله باعث دردسرهای زیادی برای سود بسیار کم می‌شود. دولت بایدن باید تاکید داشته باشد که از استقلال رسمی تایوان حمایت نمی‌کند. کنگره باید از حرکات نمادینی که منافع واقعی کمی برای تایوان دارد، مانند تغییر نام دفتر نمایندگی تایوان در واشنگتن اجتناب کند.

جنگ اجتناب ناپذیر نیست. به خصوص اینکه اولویت شی جین پینگ حفظ قدرت است. حمله روسیه به اوکراین یک درس برای همه داشت، این که حتی یک پیروزی آسان می‌تواند به یک مبارزه طولانی تبدیل شود و عواقب ویران کننده‌ای داشته باشد. آمریکا و تایوان مجبور نیستند ثابت کنند که تهاجم چین با شکست مواجه خواهد شد، فقط کافی است شی را متقاعد کنند که همچنان صبر کند.

طرح روی جلد اکونومیست