۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۹
نسخه دوم ترامپ برای اقتصاد آمریکا چه تبعاتی خواهد داشت؟

زمانی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۲۱ از کاخ سفید بیرون رفت، مدیران شرکت‌های بزرگ آمریکایی نفس راحتی از آرامش کشیدند. اکنون که او با اختلاف ۳۰ امتیازی در انتخابات آیووا پیروز شده است، آنها سعی می‌کنند این واقعیت را هضم کنند که آقای ترامپ می‌تواند بار دیگر پشت میز رزولوت خواهد نشست.

فردای اقتصاد: اکونومیست چند هفته گذشته را صرف صحبت با این غول‌های اقتصادی کرده است. برخی از چشم‌انداز نسخه دوم ترامپ به شدت نگران هستند. اما برخی دیگر بی سر و صدا از تجارت در شرایط هرج و مرج استقبال می‌کنند. آنها باید فرصت‌ها را در موقعیت‌هایی پیدا کنند که دیگران از آن در هراس هستند.

در دوره‌ی اول ریاست‌جمهوری ترامپ مدیران ارشد روابط ناآرامی با او داشتند. بسیاری از او به خاطر سخنرانی‌های عصبانی‌کننده‌اش فاصله می‌گرفتند و در برابر سیاست‌های حمایت‌گرانه‌ی او ابراز ناخرسندی می‌کردند. هرچند که اغلب از سیاست‌های متعارف‌تر او بهره می‌بردند. درست است که در ماه‌های گذشته  جمهوریخواهان کنگره درباره طرفدار کارگران بودن صحبت کرده‌اند، اما می‌دانیم که آنها در عمل مالیات کسب و کار را کاهش می‌دهند. برای شرکت‌های بزرگ آمریکایی سخت است که در حالی‌که بازار سهام رشد می‌کند، آنها بدبخت باشند.

اگر واقعاً آقای ترامپ دوباره انتخاب شود، آن‌هایی که شرکت‌های بزرگ را اداره می‌کنند، قصد دارند سرشان را پایین نگه دارند مدتی در لاک خود فرو روند. آنها از کشیده شدن به شوراهای تجاری آقای ترامپ اجتناب می‌کنند، از دادن فرصت تبلیغات به ریاست‌جمهوری طفره می‌روند و به کسب درآمد خود ادامه می‌دهند. ممکن است که آقای ترامپ با روسیه معامله‌ای انجام دهد. به این ترتیب که به جنگ پایان داده و اوکراین را بفروشد. چنین انتخابی اگرچه برای تمدن غرب بد خواهد بود. اما باعث کاهش قیمت قبض‌های انرژی در آمریکا می‌شود.


علاوه بر این، مدیران شرکت‌های بزرگ درباره جو بایدن گله‌های زیادی دارند. به لینا خان، که بر کمیسیون تجارت فدرال (پلیس ضد تراست) نظارت می‌کند، یا گری جنسلر، که کمیسیون بورس و اوراق بهادار (پلیس وال استریت) را رهبری می‌کند، اشاره می‌شود. آنها بسیار نگران هستند. آقای بایدن می‌خواهد مالیات شرکت‌ها را افزایش دهد. دولت او همچنین می‌خواهد بانک‌های بزرگ را موظف کند تا احتمالاً ۲۰ درصد سرمایه بیشتری در ترازنامه خود نگه دارند. اقدامی که به سودآوری آسیب می‌رساند.

با این حال در این مورد باید به موضوعاتی دیگری هم در ارتباط با مدیریت اقتصادی ترامپ توجه کرد. بسیاری نمی‌توانند تشخیص دهند که ترامپونومیکس - ترکیبی از کاهش مالیات و تعرفه‌های تامین مالی با کسری بودجه - امروز چگونه متفاوت عمل می‌کند. آشفته‌ترین گرایش‌های دونالد ترامپ می‌تواند به راه‌هایی متوسل شود که آمریکا، از جمله شرکت‌هایش را تهدید کند. در اولین دوره او، اقتصاد بهتر از آن چیزی بود که بسیاری از اقتصاددانان (از جمله اقتصاد ما) انتظار داشتند. این تا حدی به این دلیل بود که ترامپونومیکس معتدل‌تر از آن چیزی بود که کمپین انتخاباتی ترامپ وعده داده بود. اقتصاد همچنین کمتر از آنچه تصور می‌شد کار می‌کرد و کاهش مالیات‌ها را هم بدون تحریک تورم ممکن می‌کرد. در آن دوره رشد کلی قوی و تورم پایین آسیب‌های ناشی از حمایت‌گرایی آقای ترامپ را پوشاند.
امروزه هیچ مدرکی مبنی بر اینکه آقای ترامپ رویکرد خود را به روز کرده وجود ندارد: او هنوز به عنوان مرد کاهش مالیات و بدهی شناخته می‌شود. اما شرایط اقتصادی آمریکا هم تغییر کرده است. در دو سال گذشته، فدرال رزرو تلاش کرده است تا تورم را کاهش دهد. اگرچه تقریباً موفق شده است، اما اوضاع بازار کار نیز قابل توجه است. امروز ۲.۸ میلیون جوان ۲۵ تا ۵۴ ساله بیشتر از میزان اشتغال در ژانویه ۲۰۱۷ سر کار هستند. در آن سال به ازای هر شغل ۱.۳ کارگر بیکار وجود داشت. امروز فقط ۰.۷ کارگر بیکار وجود دارد. در نتیجه اقتصاد بیشتر مستعد گرم شدن بیش از حد است.


بودجه نیز وضعیت بدتری دارد. در سال ۲۰۱۶ کسری سالانه ۳.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی و بدهی ۷۶ درصد از تولید ناخالص داخلی وجود داشت. در حالی‌که پیش‌بینی‌ها برای سال ۲۰۲۴ به ترتیب ۵.۸ درصد و ۱۰۰ درصد است. اگر ترامپ بار دیگر کاهش مالیات را دنبال کند، فدرال رزرو باید برای جبران این محرک، نرخ‌های بهره، سرمایه برای کسب و کارها و خدمات‌رسانی به انبوه را افزایش دهد که نتیجه آن بدهی رو به رشد و پرهزینه‌تر شدن دولت خواهد بود. این در شرایطی است که در حال حاضر پوپولیست‌های آمریکای لاتین برای پایین نگه داشتن نرخ‌های بهره علیه بانک‌های مرکزی خود قلدری می‌کنند، رویه‌ای که آقای ترامپ در دور گذشته خود از آن استفاده کرد. فدرال رزرو قرار است مستقل باشد، اما آقای ترامپ این شانس را خواهد داشت که در ماه مه ۲۰۲۶ یک نفر را به عنوان رئیس انتخاب کرده و یک سنای مطیع هم می‌تواند از او خوشش بیاید. در چنین شرایطی خطر افزایش تورم وجود دارد. شاید تعرفه‌های بیشتری وضع شود که رشد اقتصادی را نیز کند می‌کند.


افزون بر این ریسک بزرگ اقتصاد کلان، مواردی دیگر هم قرار دارد. شرکتها از محدودیتهای تجاری بیشتر بهره‌ای نخواهند برد، اما برخی از اعضای حلقه آقای ترامپ تعرفه ۶۰ درصدی بر واردات از چین وضع کرده‌اند. او وعده داده است که بزرگترین طرح اخراج در تاریخ آمریکا را برای کاهش تعداد مهاجران غیرقانونی در این کشور اجرا خواهد کرد. این امر علاوه بر ایجاد بدبختی، برای بازار کار فشرده، شوک خواهد بود.


البته مثل همیشه، گفتن اینکه آقای ترامپ واقعاً چه خواهد کرد بسیار سخت است.  اعتقادات او کمتر ثابت می‌مانند. او رئیسی پر هرج و مرج خواهد بود که می‌تواند چندین بار در روز موقعیت خود را تغییر دهد. او در یکی از تالارهای شهر آیووا گفت که دوره دوم ریاست‌جمهوری خود آنقدر شلوغ خواهد بود که نمی‌تواند علیه دشمنان سیاسی خود اقدامات تلافی‌جویانه انجام داد. این چند ساعت پس از ارسال ایمیلی به کمپین انتخاباتی خود بود. با عنوان: من تاوان تو هستم! او می‌تواند استقلال تایوان را به رسمیت بشناسد و باعث محاصره جزیره شود. یا می‌تواند در ازای خرید کالاهای بیشتر چین از آمریکا، از تایوان برود. کسب و کارها اغلب می‌گویند چیزی که بیشتر از همه از آن می‌ترسند عدم اطمینان است. با آقای ترامپ این تضمین شده است.


این غیرقابل پیش‌بینی بودن می‌تواند دوره دوم ترامپ را بسیار بدتر از دوره اول کند. دولت او فاقد انواع نهادهایی است که افرادی مانند گری کوهن آن را اداره کنند. گری کوهن در گلدمن ساکس بارها به پنهان کردن ایده‌های جنون‌آمیزتر او اقدام می‌کرد. اکنون می‌دانیم که لحظات بیشتری مانند شش ژانویه امکان وقوع دارد. همانطوری که در دوم ترامپ یک ریاست‌جمهوری انتقام جویانه ممکن است.


در درازمدت، این ایده که سود شرکت‌ها را می‌توان از تحولات اجتماعی مصون نگه داشت، یک خیال است. اگر آقای ترامپ به طور گسترده در حال فساد در سیاست آمریکا باشد و به نظر برسد که کسب‌وکارها از حکومت او سود می‌برند، خطر بزرگی برای آنها در آینده به وجود خواهد آمد. در آمریکای لاتین، زمانی که کسب‌وکارهای بزرگ با خودکامگان مرتبط شده‌اند، معمولاً نتیجه این شده که سرمایه‌داری بی‌اعتبار و جذابیت سوسیالیسم افزایش یافته است. چنین چیزی در آمریکا غیرقابل تصور به نظر می‌رسد. اما باید در نظر داشته باشیم که تا همین اواخر، دوره دوم ترامپ هم همینطور غیرقابل تصور به نظر می‌آمد.

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار