۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۲
راز محبوبیت سیاستمداران تورم‌ساز

کاهش مستمر قدرت خرید پول دهه‌هاست معضل بزرگ آرژانتینی‌ها هم است و ریشه‌یابی بحران آن‌ها درس‌های زیادی برای ایران دارد.

فردای اقتصاد: اقتصاد آرژانتین از جهات مختلف به اقتصاد ایران شبیه است؛ بحران‌هایی مثل کسری بودجه و تورم مستمر را هر دو کشور بارها تجربه کرده‌اند. بی‌اعتمادی به سیاستگذاران و در نتیجه انتظاراتی که به وعده‌های آن‌ها وابسته نیست، در هر دو کشور قابل مشاهده است. از این رو از پدیده‌هایی که آرژانتینی‌ها تجربه کرده‌اند می‌توان درس‌های زیادی برای ایران هم گرفت.

آندرس ولاسکو اقتصاددان شیلیایی و استاد دانشگاه است که مدتی هم وزیر مالیه دولت شیلی بود. او هم‌اکنون مدیر مدرسه سیاستگذاری عمومی مدرسه اقتصاد لندن است. این اقتصاددان اخیراً یادداشتی نوشته و بحران‌های اقتصادی مزمن کشور دیگری از آمریکای لاتین -آرژانتین- را بررسی کرده است و در نهایت کوشیده به علل پیدایش مردابی که اقتصاد آرژانتین را رها نمی‌کند، بپردازد. در این گزارش به کمک این یادداشت عبرت‌های اقتصاد این کشور را برای ایران برمی‌شماریم.

شباهت‌های اقتصاد آرژانتین با ایران

یکی از نخستین نکاتی که حال این روزهای اقتصاد آرژانتین باعث می‌شود به یاد اقتصاد ایران بیفتیم، نمودار زیر است که اختلاف بالای نرخ ارز رسمی این کشور را با نرخ دلار در بازار آزاد مقایسه می‌کند. تأثیرگذاری انواع اتفاقات سیاسی و بین‌المللی روی این نرخ آزاد هم جالب توجه است. در حال حاضر هر دلار در بازار آزاد معادل ۳۳۶ «پزو» (واحد پول آرژانتین) است اما در عالم دستوری دولت، روی نرخ ۱۲۹ پزو قرار دارد.

راز محبوبیت سیاستمداران تورم‌ساز
تفاوت روند نرخ ارز رسمی و آزاد در آرژانتین-بلومبرگ

تورم مزمن؛ دیگر نقطه اشتراک آرژانتین با ایران

آرژانتین در سال ۱۹۸۹ دچار یک ابرتورم وحشتناک شد که مقدار آن تا ۳۰۰۰ درصد هم پیش رفت؛ پس از آن تورم‌های سالانه تا حدود ده سال در سطوح پایین تک‌رقمی یا حتی منفی قرار داشتند، اما دوباره از ۲۰۰۲ تورم‌های دورقمی بازگشتند و حتی روندی صعودی هم طی کردند تا این که تورم سالانه در ۲۰۲۱ از پنجاه درصد هم عبور کرد (بنا بر معیار تعدیل‌کننده تولید ناخالص داخلی). این تورم مزمن هم درد مشترک اقتصاد دو کشور است.

ولاسکو می‌گوید نزدیک به یک سده است که آرژانتینی‌ها با تورم‌های بالا و مستمر دست و پنجه نرم می‌کنند. آن‌ها حداقل ۹ بار شاهد نکول (ناتوانی در پرداخت) بدهی‌های خارجی دولت بوده‌اند و انواع ورشکستگی بانک‌ها و واحدهای پولی‌شان را دیده‌اند؛ اما سؤال این است که چرا باز هم سیاستمدارانی را انتخاب می‌کنند که کسری بودجه جا می‌گذارند و آن را با چاپ پول جبران می‌کنند؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید دید دقیقاً چه اتفاقاتی بحران‌های اقتصادی آرژانتین را رقم می‌زند.

ریشه بحران‌های تکراری آرژانتین چیست؟

خلاصه روندی که بارها و بارها آرژانتین را به اینجا رسانده این است: اول، سیاستمداران وعده مخارج بالاتر می‌دهند، اما تمایلی به افزایش مالیات برای پرداخت آن‌ها ندارند. سپس دولت قرض می‌گیرد و این کار تا جایی ادامه پیدا می‌کند که بازارها قرض‌دادن (مثلاً‌ در قالب خرید اوراق بدهی دولت) را متوقف کنند. سپس بانک مرکزی برای تامین مالی کسری اولیه و پرداخت بدهی‌ها پول چاپ می‌کند و این وضعیت هم تا نقطه‌ای تداوم پیدا می‌کند که شهروندان تصمیم بگیرند از نگه‌داشتن پزوهای بیشتر خودداری کنند؛ این همان ابرتورم است که به کلی واحد پولی را بی‌اعتبار می‌کند.

یک نکته جالب حال حاضر آرژانتین این است که به عنوان یک صادرکننده محصولات کشاورزی که در تب و تاب جنگ اوکراین درآمدهایش افزایش هم یافته، دچار کسری بودجه و تورم شده است؛ این وضعیت هم ما را به یاد کسری بودجه دولت‌ها در ایران حتی در زمانه‌های افزایش قیمت نفت می‌اندازد. با این حال در گذشته اکثر بحران‌های آرژانتین را افت قیمت‌های جهانی محصولات کشاورزی جرقه می‌زده است.

قرض‌گرفتن از کشورهای دیگر در گذشته سهم بزرگی در تأمین مالی دولت آرژانتین داشته اما آن طور که آندرس ولاسکو می‌گوید، در سال‌های اخیر با توجه به تاریخچه ضعیف این کشور در بازپس‌دادن قرض‌ها، استقراض خارجی برای دولت دشوار شده و عمده بدهی‌ها مربوط به داخل کشور هستند. اخیراً بازارهای داخل هم دیگر تمایلی به تأمین مالی بدهی‌های دولت ندارند و در نهایت کار به چاپ پول رسیده است. بانک مرکزی آرژانتین اما تصور می‌کرده می‌تواند از طریق انتشار اوراق بدهی کوتاه‌مدت، پول‌ها را جمع کند و اثرات تورمی پول‌های چاپ‌شده را کاهش دهد؛ نتیجه این شده که ارزش این اوراق اکنون به ده درصد کل اندازه اقتصاد این کشور رسیده و انتظار می‌رود این روش هم به زودی به بحران بدهی و چاپ پول بیشتر منجر شود.

علت تورم در آخر به بودجه می‌رسد

آن طور که اقتصاددان شیلیایی می‌گوید، سیاست‌های دم‌دستی ممکن برای دولت در چنین شرایطی می‌توانست افزایش تدریجی یا ناگهانی نرخ ارز رسمی (و کاهش شکاف نرخ ارز رسمی و بازار) و یا کنترل سخت‌تر جریان خروج سرمایه باشد؛ اما با تورم بالای پنجاه درصدی که می‌تواند در سال جاری به هشتاد درصد هم برسد، این اقدامات ناکافی هستند.

«لازم نیست حتماً کسی فارغ التحصیل دانشگاه شیکاگو یا یکی از مقامات سابق صندوق بین المللی پول باشد تا بفهمد مشکل آرژانتین عمدتاً بودجه‌ای است». این را ولاسکو راجع به بدیهی‌بودن ریشه اصلی بحران‌های تکراری آرژانتین می‌گوید. در نیمه نخست سال ۲۰۲۲ مخارج دولت به صورت حقیقی (تعدیل‌شده با تورم) ده درصد بیشتر از سال قبل بوده است. نسبت کسری دولت به تولید ناخالص داخلی به ۳.۵ درصد رسیده که برای دولتی با دسترسی محدود به بازارهای سرمایه جهانی و دسترسی در حال اتمام به پس‌اندازهای داخلی، کسری ناپایداری است. این کسری بودجه را باید ریشه اصلی تورم مزمن آرژانتین دانست.

گره کسری بودجه به سیاست

این که چقدر کسری بودجه یک کشور پایدار و قابل مدیریت است، به نرخ رشد اقتصادی و هزینه تأمین مالی از طریق بدهی مربوط می‌شود. به خاطر سابقه بد دولت در پرداخت دولت، هزینه تأمین مالی دولت بالاست و در نتیجه سودهای بالاتری برای قرض‌گرفتن می‌پردازد. با این حال وزیر سابق مالیه شیلی معتقد است در نهایت اعتبار دولت در کنترل‌پذیری کسری بودجه بسیار مهم است که آن هم در واقع یک مسئله سیاسی است؛ در شرایطی که سیاستمداران آرژانتینی اعتبار چندانی نزد مردم ندارند، وعده‌هایشان مبنی بر پس‌دادن بدهی‌ها و مهار رشد کسری بودجه چندان مورد توجه قرار نخواهد گرفت.

اقتصاد قربانی ایدئولوژی یا پوپولیسم؟

آندرس ولاسکو متعجب از رفتار مردم آرژانتین در تکرار انتخاب سیاستمدارانی که سیاست‌هایش در نهایت چاپ پول را در پی دارد، دو دسته علت احتمالی برای این رفتار را برمی‌شمارد. یک دلیل احتمالی به تعصب روی ایدئولوژی‌هایی برمی‌گردد که در برابر واقعیت‌ها مقاومت زیادی دارند. نویسنده برای روشن‌شدن این مقاومت که اصلاح را ناممکن می‌کند، جمله‌ای از وزیر اقتصاد سابق آرژانتین می‌آورد؛ این وزیر گفته بوده عبارت «کسری بودجه کنترل‌نشده» فقط یک فریب است برای تداوم نفی حقوق مردم. چنین دیدگاهی به بودجه دولت اگر دیدگاه رایجی میان سیاستمداران آرژانتینی و انتخاب‌کنندگانشان باشد، امکان اصلاحات بودجه و در نهایت پیشگیری از وقوع بحران‌های تورمی را دشوار می‌کند.

اما پوپولیسم و عوام‌فریبی هم می‌تواند ریشه دیگری برای این وضعیت باشد. سیاستمداران پوپولیست همواره با طرفداری از سیاست‌هایی تند و ناپایدار می‌کوشند نشان دهند که مثل باقی گروه حاکم در ساختار سیاسی نیستند. در شرایطی که آرژانتینی‌ها کمترین اعتماد ممکن را به نخبگان سیاسی حال حاضر کشورشان دارند، پوپولیست‌ها برای نمایش این که تافته جدابافته‌ای از بقیه هستند، هزینه‌هایی برای دولت می‌تراشند که درآمدی برای آن‌ها تعریف نشده است. آن‌ها برای جذب رأی وعده‌های فضایی می‌دهند، به طوری که گویی باید پیش از درست‌کردن اقتصاد، آن را با خاک یکسان کرد.

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha