فردای اقتصاد: به نظر میرسد دولت به شکل جدی به سمت استفاده از اطلاعات یکپارچه از حسابهای بانکی افراد در حرکت است و اقدامات مختلفی که انجام میدهد، بعضاً بخشی از پازل احاطه دولت به اطلاعات درآمدی اشخاص است. در کنار تشکیل پایگاه رفاه ایرانیان و برخی دستورالعملهای ضدپولشویی بانک مرکزی برای نظارت روی تراکنشهای بزرگ بانکی، اخیراً رئیس سازمان امور مالیاتی خبر از ایجاد کد اقتصادی برای هر ایرانی در آینده نزدیک داده است. چنین اتفاقی میتواند به پایهگذاری مالیات بر درآمد اشخاص منجر شود که کمتر از اکثر انواع مالیات فعلی در تولید اختلال ایجاد میکند و امکان فرار و تبعیض مالیاتی را کاهش میدهد. اگر واقعاً دولت در انتهای راه به اجرای این سیاست دست پیدا کند، یک مسیر تأمین درآمد پایدار ایجاد خواهد شد که هم وابستگی بودجه به نفت را کم میکند و هم از منظر اقتصادسیاسی ممکن است دولت را وادار کند به خاطر این رابطه شفاف درآمدی با مردم، عزم بیشتری برای نزدیککردن خود به خواستههای مردم داشته باشد. ضمن این که مالیات بر درآمد اشخاص نسبت به مالیاتهایی مثل مالیات بر تولید، به سرعت قابل حصول است و چندان از رشد قیمتها عقب نمیماند (به دلایل حسابداری). همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، سهم درآمد مالیاتی که باید منبع اصلی درآمد پایدار دولت باشد، در تأمین مالی دولت معمولاً پایینتر از چهل درصد بوده است. اصلاح نظام مالیاتی یک گام اساسی برای بهبود ساختار بودجه دولت و در نهایت حل معضل تورم است.
ایرنا گزارش داده داود منظور در نشستی که با حضور بابک نگاهداری، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، و جمعی از مدیران و کارشناسان دو مجموعه برگزار شده یکی از برنامههای آتی نظام مالیاتی را ایجاد کد اقتصادی برای هر ایرانی برشمرده و گفته این اقدام باعث تحول جدی در حوزه مالیاتستانی میشود. او همچنین یکی از مشکلات حوزه خود را ضعف اطلاعات و به عبارتی کثیف بودن دادهها به معنای ناقص بودن، اشتباه یا بهموقع ارسال نشدن اطلاعات دانسته و گفته در این راستا، به دنبال طراحی وبسرویسهایی هستند که بتواند اطلاعات بروز و سالم را از سازمانها و مراکز دارای اطلاعات اقتصادی دریافت کند. اما انتهای این رویکرد سازمان مالیاتی چیست و آیا نتایج مفیدی دارد؟
چهار راه اصلی کسب درآمد دولت
یکی از بنیانیترین معضلات اقتصاد ایران، کسری بودجه عملیاتی دولت است؛ یعنی همواره مخارج جاری دولت بیشتر از درآمد جاریاش است. درآمد نفتی که یک درآمد نوسانی و غیرپایدار است، گاهی به کمک دولت میآید و بخشی از کسریهایش را جبران میکند و گاهی خوشبینی دولت در تحقق آن طی تدوین بودجه، به شکاف درآمد و مخارج میافزاید. فروش اوراق بدهی هم که تعویق بخشی از کسری به آینده است، آیندهای که قاعدتاً باید در آن خبری از درآمد بیشتر باشد تا بدهیها را بپردازد. اما آیا چنین انتظاری وجود دارد؟ بگذارید باری دیگر هر کدام از روشهای تأمین مخارج دولت را با جزئیات بیشتر برشماریم:
- درآمد نفتی: این درآمد که در بودجه جزئی از بخش واگذاری داراییهای سرمایهای محسوب میشود، در واقع یک درآمد جاری و پایدار نیست. برای کاهش نوسانات و پیشبینیپذیرترکردن درآمد نفتی، جدا از ثبات در روابط بینالملل، استفاده صحیح از یک صندوق ثباتساز نفتی مورد نیاز است. اما به هر صورت این درآمد بهتر است صرف سرمایهگذاریهای دولت شود. وقتی دولت مخارج جاری مثل پرداخت حقوق کارمندان دارد که مقدار آنها برای هر ماه دقیقاً مشخص است، در طرف درآمدها هم باید درآمد مطمئن و همیشگی داشته باشد. حسابکردن روی نفت برای مخارج جاری یعنی کسری بودجه بالقوه در آینده. اتفاقی که همیشه رخ داده، حتی در دورانهای فروش پرحجم نفت.
- اورق بدهی: چند سالی است دولت اوراق خزانه و مرابحه میفروشد تا بخشی از کسریهای خود را تأمین کند. اما کارکرد اوراق بدهی برای زمانی است که دولت در کوتاهمدت دچار کاهش درآمد شده (مثلاً اقتصاد در رکود رفته و در نتیجه مالیات دریافتی دولت کم شده) و در آینده قرار است با ورود به دوره رونق درآمدها، بدهیهایش را بپردازد. بنابراین اوراق به هیچوجه منبع پایدار کسب درآمد نیستند و برای جبران یک کسری بودجه دائمی نامناسباند.
- چاپ پول: در نهایت که درآمدهای پرنوسان نفتی و اوراق بدهی نتوانند جبران تمام کسریها را بکنند، دولت از حق انحصاری بانک مرکزی جهت انتشار نقدینگی استفاده میکند تا مخارجش تأمین شود. این چاپ پول منجر به تورم میشود و در واقع دولت بدون این که رسماً مالیاتی بسته باشد، بودجه خود را از طریق «مالیات تورمی» تأمین میکند که به شدت با آسیبهای آن دستهپنجه نرم کردهایم.
- درآمد پایدار مالیاتی: آن درآمد همیشگی که باید برای تأمین مخارج همیشگی صرف شود، درآمد مالیاتی است. اما دریافت مالیات هم در بعد اجرا پیچیدگی دارد (مثلاً امکان فرار مالیاتی) و هم این که اگر انگیزه تولید را کاهش دهد، عملاً مقدار مالیات دریافتی هم کم میشود و به رشد کشور هم آسیب میرسد. امروزه یکی از پرکاربردترین انواع مالیات در دنیا که اختلال کمتری در تولید ایجاد میکند و راههای دورزدن و فرار کمتری هم دارد، مالیات بر درآمد یا Personal Income Tax (PIT) است.
مالیات بر درآمد اشخاص چیست؟
مالیات بر درآمد به منشا درآمد فرد کاری ندارد و مهم نیست که فرد درآمد خود را از سود تولید، از اجارهخانه یا دستمزد خود به دست آورده است. در این روش نرخ مشخصی از مالیات بر درآمد افراد که در حسابهای بانکی مختلفشان قرار میگیرد، تعیین میشود و در نتیجه راه فراری از آن نخواهد بود. وقتی معافیت مالیاتی برای انواعی از درآمد گذاشته میشود، عملاً راه فرار و فساد مالیاتی باز میشود اما وقتی همه درآمدها مشمول یک مالیات میشوند، یک درآمد پایدار مطمئن برای دولت ایجاد میشود که اتفاقاً عدالت و شفافیت هم بیشتر در آن رعایت شده است.
در این نوع مالیات اگر سود تولید در خود فرایند تولید سرمایهگذاری شود و به درآمد سهامداران تبدیل نشود، عملاً مشمول مالیات هم نمیشود. از طرف دیگر اگر شخصی از راه سوداگری در بازارها یا هر کسبوکاری که در رادار رسمی دولت وجود ندارد درآمد دارد، مثل هر شخص دیگری مشمول مالیات بر درآمد قرار میگیرد. دریافت این مالیات از نظر عملیاتی بسیار ممکنتر است؛ برای پیادهسازی آن به جای نیاز به انواع اطلاعات پراکنده خوداظهاری و بررسی انواع پایههای مالیاتی، از اطلاعات متمرکز درآمدی افراد در حسابهای بانکیشان استفاده میشود.
کد اقتصادی فردی زیرساختی برای مالیاتگیری نوین؟
اما زیرساخت پیادهسازی چنین مالیات گستردهای تا به حال فراهم نبوده و اطلاعات یکپارچهای از حسابهای بانکی افراد مورد دسترسی و استفاده نبوده است. در کل نظام مالیاتی تا کنون به شیوهای سنتی اداره میشده و سالهاست که نیاز مبرم به مدرنسازی آن احساس میشود. در این راستا، اقدامات اخیر دولت هم نشان از رویکردی دارد که به تدریج به یکپارچهسازی اطلاعات درآمدی منجر میشود. این که هر فرد فارغ از نوع شغل رسمی خود، دارای یک کد اقتصادی باشد تا زیر ذرهبین نظام مالیاتی قرار گیرد، میتواند مقدمه برپایی مالیات بر درآمد اشخاص و در نتیجه پایدارسازی درآمدهای دولت را فراهم کند.
تبادل نظر