۱۵ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۸
آسیب‌شناسی چالش‌های مدیران میانی

فردای اقتصاد: مدیریت طی چند سال گذشته بسیار سخت‌تر شده است و شاید بتوان گفت مدیران میانی در بدترین وضعیت خود قرار گرفته‌اند. آنها با فشار فزاینده‌ای برای دستیابی به نتایج مورد نظر و نیازهای فزاینده برای حمایت از کارمندانی که با مشکلات رفاهی دست و پنجه نرم می‌کنند، مواجه هستند. در دوران کنونی، مدیران میانی تنش‌های منحصر به فردی را در رابطه با گروه‌ها، خواسته‌ها و انتظارات تجربه می‌کنند.

بی‌شک ایفای نقش مدیر میانی دشوارتر از نقش‌های مدیر ارشد یا نقش‌های مشارکت‌کنندگان فردی است - و شواهد نیز این موضوع را ثابت می‌کنند. مدیر میانی یک فرد خاص است که می‌تواند در پیچ و خم خواسته‌ها حرکت کند، بین همه فشارها تعادل ایجاد کند و نیازهای گروه‌های مختلف ذینفعان را برآورده کند. مدیران میانی نیاز به توجه دارند زیرا تأثیر مهمی بر کسب‌وکار دارند.

اما سازمان‌ها می‌توانند از مدیران میانی حمایت کنند تا دچار استرس، فرسودگی شغلی یا بی‌اثری نشوند.

چرا مدیر میانی بودن سخت است؟

مشکل مدیریت میانی در ماهیت‌اش نهفته است. مدیران میانی در بین گروه‌ها گیر کرده‌اند. مطالعه انجام شده توسط دانشگاه کلمبیا نشان داد که آنها از نقش‌های متناقض رنج می‌برند چون به عنوان افرادی که نه تنها صاحب مشکلات هستند بلکه به عنوان افرادی که باید مشکل را حل کنند، شناخته می‌شوند. آنها، کار را کارگردانی و آن را اجرا می‌کنند - و ماهیت دوگانه این نقش‌ها می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.

علاوه بر این، بر اساس مطالعه شگفت‌انگیز دانشگاه منچستر، ممکن است مدیران میانی در درگیری‌های افرادی که در سلسله مراتب بالاتر از آنها هستند و همچنین افرادی که پایین‌تر از آنها هستند، گرفتار شوند، و این می‌تواند منبع استرس باشد.

مدیران میانی همچنین برای دستیابی به انواع نتایج تحت فشار هستند. آنها باید به اعداد و ارقام تحقق بخشند، طبق برنامه پیش روند و خواسته‌های مشتریان را برآورده کنند - اما همچنین باید اطمینان حاصل کنند که افراد مستعد حفظ می‌شوند و از رفاه آن‌ها حمایت می‌شود.

مدیران میانی همچنین باید ترکیب مناسبی از دیدگاه‌های خود، اما همسو با پیام‌رسانی سازمان را بیابند. آنها باید در عین حال که فاصله مناسب و حرفه‌ای بودن را حفظ می‌کنند، با تیم خود ارتباط برقرار کنند.

مدیران میانی اغلب با چالش اجرای کاری روبه‌رو می‌شوند که بر آن تأثیری نداشته‌اند و ممکن است با آن موافق باشند یا نباشند. و آنها باید همزمان با مدیریت دیگران، خود را هم مدیریت کنند.

هر یک از این تنش‌ها برای یک مدیر چالش‌برانگیز است، اما مدیران میانی معمولا با انباشته شدن این تنش‌ها مواجه می‌شوند و در استرس شدید گرفتار می‌شوند.

توصیه به مدیران ارشد

بخش بزرگی از حمایت از مدیران میانی، درک تنش‌های منحصربه‌فرد و ارزش ویژه آنهاست. سرمایه‌گذاری در مهارت‌های مدیر میانی بسیار مهم است، اما سرمایه‌گذاری روی مدیران میانی به‌عنوان مشارکت‌کنندگان منحصربه‌فرد در کار نیز مهم است چون آن‌ها افرادی هستند که تأثیر زیادی بر نتایج، تجربه کاری و افراد می‌گذارند.

منبع: فوربس

نویسنده: دکتر تریسی بروئر

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha