فردای اقتصاد: بررسیها در مدیریت ریسک میتواند کمک کند که هزینههای مقابله با بلایای طبیعی کاهش یابند. اما بسیاری از کسبوکارها، بویژه کسبوکارهای کوچک شاید از انعطافپذیری مالی کافی برای برآمدن از پس چنین هزینههایی برخوردار نباشند.
بنجامین کولییر و مارک راگین، نویسندگان مقالهای که در نشریه هاروارد بیزنس ریویو منتشر شده است، در ماه اوت ۲۰۱۸ از ۲۷۳ کسبوکار که در سال ۲۰۱۷ در جنوب شرق تگزاس تحت تاثیر طوفان هاروی قرار گرفتند، نظرسنجی کردند. این نویسندگان با استفاده از دادههای بهدست آمده از این نظرسنجی، اثرات درازمدت بلایای طبیعی ناشی از تغییرات آبوهوایی را مورد واکاوی قرار دادند و درس هایی را برای سیاستگذاران و صاحبان کسبوکارها ارایه کردند تا بتوان هر چه بهتر در برابر ریسکهای آینده آماده شد.
دادههای هاروی
پدیده طوفان یا هاریکان "هاروی" پرهزینهترین اتفاق در پرهزینهترین سال آمریکا طی ۴ دهه اخیر بود و بالغ بر ۱۲۵ میلیارد دلار هزینه اقتصادی در پی داشت. دانشمندان مطالعات جوی برآورد کردند که این طوفان به دلیل تغییرات جوی ایجاد شده، تا ۳۰ درصد شدیدتر شد و این موضوع آن را به نمونهای از شدتگرفتن و زیاد شدن طوفانهای بزرگ و سهمگین تبدیل کرد.
زیان کسبوکارها
نظرسنجیها نشان داد که کسبوکارها طیف گستردهای از زیانها را متحمل شدند اما ضربهزنندهترین زیان آنها افت درآمدهایشان بود. حدود ۹۰ درصد از کسبوکارهایی که مورد پرسش قرار گرفتند اظهار داشتند که ضربهزنندهترین جنبه این رویداد، افت درآمدهایشان آن هم عمدتا در ارقامی پنج رقمی بود. از عوامل این افت درآمد، میتوان به مواردی چون اخلال در حضور کارکنان، کاهش تقاضای مشتریان، تخریب تجهیزات و مشکلات زنجیره عرضه اشاره کرد.
در حدود ۴۰ درصد از کسبوکارها هم اعلام کردند که متحمل خسارت ناشی از خسارت یا تخریب ساختمان، ماشینآلات و مواد اولیهشان شدند. گر چه تعداد مواردی که این نوع خسارات را گزارش کردند نسبت به کسبوکارهایی که عامل افت درآمد را مشکل شماره یک خود اعلام کرده بودند کمتر بود، اما میانگین هزینهای که متحمل شده بودند، نسبت به افت درآمد، سنگینتر بود. در هر صورت اما تعطیلی کسبوکارها موجب شد آنهایی که ساختمانها و ماشینآلاتشان آسیب دیده بودند، شاهد افت درآمد هم بشوند. ۲۷ درصد از کسبوکارهایی که اموالشان آسیب دیده بود، به مدت یک ماه تعطیل شدند و ۱۷ درصد آنها برای مدت بیش از سه ماه تعطیل بودند. نتیجه آنکه، افت درآمد شرکتهایی که خسارت در اموالشان را تجربه کرده بودند، در حدود دو برابر سایرین شد. این پدیده همچنین بر اعتبار شرکتها هم اثر منفی گذاشت. به این معنا که آنها قادر نشدند بدهیهای خود را بازپرداخت کنند. البته این یک مشکل کوتاهمدت بود و بیشتر از ۹۰ روز طول نکشید.
مدیریت خسارت کسبوکارها
یک استراتژی جامع در مدیریت ریسک، از بیمه برای انتقال خطرات شدیدی همچون خسارات طوفان بر اموال استفاده میکند. اما واقعیت این است که بیمه برخی از زیانها را پوشش نمیدهد- از جمله خسارات درآمدی ناشی از افت تقاضا، اخلال در حضور کارکنان و مشکلات زنجیره عرضه. وامگیری میتواند خسارات در سطح متوسط را پاسخ دهد. منابع نقدی میتواند خسارات در سطح کوچک را پاسخگو باشد. این سطحبندی در وهله نخست هزینه دارد: به عنوان مثال در اختیار داشتن ذخایر بزرگ نقدی یک هزینه فرصت بزرگ میطلبد. همچنین از پیش نیازمند برنامهریزی و تلاش مضاعف در بخش مالی است.
این استراتژی مدیریت لایهای ریسک یعنی بیمه در برابر خطرات بزرگ، وامگیری برای خطرات متوسط و استفاده از نقدینگی برای خطرات کوچک، کاری نیست که اغلب کسبوکارها انجام دهند. تنها ۱۵ درصد از شرکتهایی که در نظرسنجی شرکت کردند از بیمه مبلغی را دریافت کردند. این موضوع ناشی از این واقعیت است که اغلب کسبوکارها در برابر طوفان و سیل و سایر بلایای طبیعی بیمه نیستند و یا فقط دارایی خود را بیمه کردهاند نه زیانهای درآمدیشان را.
وامگیری هم نقش کوچکی در این میان ایفا کرد: ۲۷ درصد از شرکتهایی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند، از اعتبار خود برای تامین مالی احیای کسبوکارشان استفاده کردند. کسبوکارها اغلب از انعطافپذیری کافی برای وامگیری پس از بروز بحران برخوردار نیستند.
درسهایی برای کارآفرینان
نتایج این مطالعه از اهمیت سازماندهی پیشبینیهای مالی برای مواجهه با ریسک حکایت دارد. در اختیار داشتن ترکیبی از دو مولفه بیمه و منابع دیگر بودجهای از جمله اعتبارات یا پساندازها برای "روز مبادا" کمک میکند اطمینان حاصل کنید در شرایط نیاز، پول سریع در دسترستان قرار میگیرد. گرچه با توجه به همه نیازهای مالی که یک کسبوکار دارد، ایجاد چنین ضربه گیرهایی دشوار است، اما وقتی بحرانی رخ میدهد، دسترسی به نقدینگی ضروری است. حتی در شرایطی که بحران پاندمی کووید-۱۹ و در پی آن اخلال در زنجیره عرضه بوجود آمد نیز این ضربهگیرهای مالی از اهمیت بیشتری برخوردار شدند. البته برای همه کسبوکارها ممکن نیست که در کوتاهمدت ضربه گیرهای مالی برای خود ایجاد کنند اما حتی شرکتهایی که با بحران نقدینگی روبرو هستند هم میتوانند یک طرح در اختیار داشته باشند.
با توجه به افزایش سرعت تغییرات جوی و پدیدههای ویرانگر ناشی از آن، کارکردن روی ظرفیتهای وامگیری و ایجاد منابع نقدینگی، برای پر کردن خلاء بیمهای کسبوکارها امری حیاتی است. لازمه احیای پایدار در خلال یک بحران، این است که پیش از آنکه یک بحران حادث شود، ابزار مقابله با آن اندیشیده شود.
منبع: HBR
نویسنده: بنجامین کولییر
مترجم: شادی آذری حمیدیان
تبادل نظر