۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۹
۳ چالش شغلی که ریشه در آسیب‌های کودکی دارد

فردای اقتصاد: ما معمولا به عنوان افراد حرفه‌ای، زندگی شخصی‌مان را از زندگی کاری خود جدا می‌کنیم و معتقدیم که تجربیات دوران کودکی تأثیر کمی بر شغل ما دارد. با این حال، تحقیقات و مطالعات روان‌شناختی نشان داده است که ارتباط عمیقی بین آسیب‌های گذشته و عملکرد کاری ما وجود دارد. آسیب‌های دوران کودکی، مانند قرار گرفتن در معرض سوء‌استفاده، غفلت، یا فقدان‌های قابل توجه، می‌توانند خود را به طرق مختلف نشان دهند و بر رفتار، احساسات و بهره‌وری کلی ما در محیط کار تأثیر بگذارند.

گر چه که آزار و اذیت جسمی یا سایر تجربیات شدید به راحتی قابل شناسایی است، اما معمولا تجربیات دیگری که در جامعه قابل پذیرش‌تر است مانند طلاق والدین، والدین پرمشغله، والدین سخت‌گیر یا خانواده‌ای که پیام برتر بودن خواهر یا برادر را به یک کودک منتقل می‌کند نیز می‌توانند از عواملی باشند که رفتارهای امروزی شما را هدایت می‌کنند. با این حال، شما می‌توانید رفتارهای جدیدی را انتخاب کنید که برای عملکرد و رفاه کاری‌تان مفیدتر باشد.

نشریه معتبر فوربس سه مسیر کلیدی را معرفی کرده است که از طریق آنها آسیب‌های دوران کودکی می‌توانند بر عملکرد کاری شما تأثیر بگذارند و شناسایی آن‌ها می‌تواند بینشی در مورد چگونگی رسیدگی و غلبه بر این چالش‌ها ارائه کند.

۱) روابط بین فردی:
آسیب‌های دوران کودکی می‌تواند به طور قابل توجهی بر انعطاف‌پذیری عاطفی و روابط بین فردی و در نهایت بر تعاملات حرفه‌ای ما تأثیر بگذارد. کارمندانی که آسیب‌های دوران کودکی را تجربه کرده‌اند ممکن است اعتماد به همکاران یا مافوق را دشوار بدانند، زیرا از آسیب‌پذیری و خیانت احتمالی می‌ترسند. این عدم اعتماد می‌تواند منجر به مشکلاتی در ایجاد روابط مؤثر، همکاری و کار تیمی شود که برای موفقیت در محیط کار امروزی بسیار مهم است. علاوه بر این، آسیب‌های حل‌نشده می‌توانند واکنش‌های عاطفی مانند خشم، اضطراب یا افسردگی را تحریک کنند و مانع از برقراری ارتباط مؤثر و مهارت‌های حل تعارض شوند. جستجوی حمایت حرفه‌ای، مربی یا درمان می‌تواند به افراد کمک کند تا انعطاف‌پذیری عاطفی خود را توسعه دهند و روابط بین فردی خود را در محل کار بهبود بخشند.

۲) عزت نفس و اعتماد به نفس:

آسیب‌های دوران کودکی اغلب منجر به احساسات منفی نسبت به خود و کاهش عزت نفس می‌شود که به طور قابل توجهی بر عملکرد کاری تأثیر می‌گذارد. افرادی که والدین غایب، بدسرپرست یا حتی حواس پرتی را تجربه کرده‌اند، ممکن است با احساس بی‌ارزشی، شک به خود یا سندرم ایمپاستر دست و پنجه نرم کنند. این احساسات می‌تواند اعتماد آنها را به توانایی‌هایشان تضعیف کند و تمایل آنها را برای رویارویی با چالش‌های جدید یا جستجوی فرصت‌های رشد محدود کند. علاوه بر این، آسیب‌های دوران کودکی ممکن است نیاز دائمی به تأیید ایجاد کند که منجر به کمال‌گرایی بیش از حد یا ناتوانی در رسیدگی به انتقادهای سازنده شود. تمرین شفقت به خود، و درگیر شدن در فعالیت‌های تایید کننده خود، می‌تواند به افراد کمک کند عزت نفس خود را بازسازی کنند و اعتماد به نفس خود را بازیابند و آنها را قادر می‌سازد تا در فعالیت‌های حرفه‌ای خود پیشرفت کنند.
 

۳) مدیریت استرس و بهره‌وری:

آسیب‌های دوران کودکی همچنین می‌تواند به استرس مزمن کمک کند، که می‌تواند تأثیر عمیقی بر عملکرد و بهره‌وری کار داشته باشد. افرادی که تروما را تجربه کرده‌اند ممکن است بارهای عاطفی حل‌نشده‌ای را تحمل کنند که منجر به افزایش سطح استرس و کاهش توانایی مقابله با فشارهای ناشی از کار می‌شود. این استرس مزمن می‌تواند به صورت مشکلات در تمرکز، تصمیم‌گیری یا مدیریت موثر زمان ظاهر شود. نیاز به اعتبارسنجی که در بالا توضیح داده شد، هنگام تلاش برای دستیابی به کمال همیشه یا تلاش برای راضی کردن دیگران به رغم نیازهای خود، استرس را افزایش می‌دهد. توسعه مکانیسم‌های مقابله‌ای سالم، مانند تمرین‌های تمرکز حواس، ورزش، یا مربیگری در مدیریت استرس و زمان، می‌تواند بهره‌وری کلی را در کار افزایش دهد.

شناخت تأثیر این آسیب‌های دوران کودکی بر عملکرد کاری برای ایجاد یک محیط کاری حمایتی و همدلانه بسیار مهم است. کارفرمایان و همکاران باید فضایی را ایجاد کنند که ارتباطات باز، ایمنی روانی و دسترسی به منابع سلامت روان را تشویق کند. با پذیرش و پرداختن به تأثیر آسیب‌های دوران کودکی بر زندگی حرفه‌ای کارکنان، افراد می‌توانند در جهت پیشرفت، رشد شخصی و بهبود رضایت شغلی تلاش کنند. به یاد داشته باشید، از طریق درک و حمایت است که می‌توانیم به افراد کمک کنیم تا بر موانع تحمیل شده توسط گذشته خود غلبه کنند، بر آنچه در آینده ممکن است پیش آید تمرکز کنند و آنها را قادر کنیم تا به پتانسیل کامل خود در حرفه خود دست یابند.

منبع: فوربس

نویسنده: لوسیا پاولیس، مربی رهبری تیم و نویسنده کتاب "ما فرهنگ‌سازیم"

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha