انتخاب: معمولا به محض اینکه نقدینگی بالا میرود، بعد از آن باید انتظار رکود را داشت تا پس از آن اقتصاد به تعادل برگردد. دولتها به این علت که در بازار مداخله میکنند، این ماجرا همواره ادامه پیدا میکند. مشکل این سیستم پولی همین است که همواره درگیر چرخه ی رکود میشود. البته شدت رکود پساتورمی به نسبت ادوار، متفاوت است. ما گاها رکود تورمی داریم، یعنی رشد اقتصادی منفی است و در کنار آن شاهد رکود هم هستیم.
تلاش دولت برای کنترل تورم به سمتی میرود که به باور کارشناسان پس از این دوره شاهد رکود قابل توجهی در سطح بازارهای مختلف خواهیم بود. این وضعیت نه تنها به جامعه کمکی نخواهد کرد بلکه منجر به مشکلات بعدی خواهد شد و اقتصاد کشور را در یک سیکل تکراری تورم-رکود گرفتار میکند.
امیرحسینخالقی، اقتصاددان، در آغاز درباره ی ایجاد فضای رکود پس از کاهش تورم توسط دولت به «انتخاب» گفت: واقعیت این است که با توجه به تجربه ی ادوار گذشته، معمولا تورم فعلی مادر رکود بعدی است. معمولا به محض اینکه نقدینگی بالا میرود، بعد از آن باید انتظار رکود را داشت تا پس از آن اقتصاد به تعادل برگردد. دولتها به این علت که در بازار مداخله میکنند، این ماجرا همواره ادامه پیدا میکند. مشکل این سیستم پولی همین است که همواره درگیر چرخه ی رکود میشود. البته شدت رکود پساتورمی به نسبت ادوار، متفاوت است. ما گاها رکود تورمی داریم، یعنی رشد اقتصادی منفی است و در کنار آن شاهد رکود هم هستیم.
وی در ادامه نسبت به ادامه روند فعلی در تورم و رکود افزود: صحبتهای زیادی بابت تاثیر تورم بر فروپاشی اقتصادی مطرح میشود اما فروپاشی که برخی پیشبینی میکنند بیشتر از آنکه یک واقعیت عینی باشد در سطح زیرین و غیررسمی و کف جامعه رخ میدهد. تورم بنیانهای اخلاقی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد اما الزاما تغییری در سیاستها به وجود نمیآورد. نظام سیاسی تا وقتی که ارادهی حکمرانی دارد علی رغم تمام مشکلات اقتصادی میتواند برتری سیاسی را حفظ کند حتی اگر همه چیز بهم بریزد. این ماجرا میتواند تا بدترین شرایط اقتصادی هم ادامه پیدا کند.
خالقی در پایان درباره ی ابزارهای دولت برای مقابله با تورم گفت: سیاستهای انقباضی که الان توسط دولت دنبال میشود طبیعتا در بحثهای اقتصادی متعارف معمول است، منتهی نکته این است که ما محدودیتی در بحث عرضه و رشد اقتصادی داریم و اقتصاد در بخش واقعی خود را تکان نمیدهد. این موضوع بستگی به ثبات سیاستها و روابط با خارج دارد. در بخش واقعی اقتصاد یعنی آن چه در روی زمین تولید میشود باید اقتصاد را بگرداند. میتوان یک مثلث را برای کنترل تورم در نظر گرفت. نخست بحث پولی مربوط به بانک مرکزی است، دوم بحث هزینههای دولت مربوط به سازمان برنامه است و در آخر بحث نگاه واقعی به اقتصاد است که ریسکهای سیاسی بر آن حاکم است. در این سه حوزه که با یکدیگر ارتباط دارند اگر توجه و اصلاح صورت بگیرد در بلند مدت شاهد تغییراتی خواهیم بود.
تبادل نظر