اینکه کارگران با هم متحد شوند و ساز و کاری را برای قدرت چانهزنی بیشتر در مقابل کارفرماها درست کنند خوب است یا بد؟ جواب شما به این سوال تا اندازه زیادی به جایگاه شغلیتان بستگی دارد اما اقتصاد در این مورد چه میگوید؟
اتحادیه کارگری اساساً سازمانی است متشکل از کارگرانی که با هم همراه میشوند تا قدرت مذاکره بیشتری داشته باشند و میکوشد دستمزدهای بالاتر، شرایط کاری بهتر، مزایای مناسب و غیره را تضمین کند. در ایالات متحده، دستهای از کفاشان فیلادلفیا اولین اتحادیه کارگری را در سال 1794 تأسیس کردند. البته مقامات سیاسی از این موضوع خوشحال نشدند و کارگران مورد بحث در نهایت جریمه پرداخت کردند. امروزه، حداقل در اکثر کشورهای غربی، اوضاع کاملاً متفاوت است. برخی از جوانب مثبت مرتبط با اتحادیه عبارتند از:
یک: اعضای اتحادیه معمولاً درآمد بیشتری دارند، به طوری که در آمریکا، کارگران بدون اتحادیه، تنها 82 درصد از درآمد اعضای اتحادیه را کسب میکنند.
دو، مزایا و گزینههای بازنشستگی بهتر؛ از 100 کارگر اتحادیه، 93 نفر مزایای پزشکی و بازنشستگی دریافت میکنند، در حالی که تنها 69 نفر از کارگران بدون اتحادیه مزایای پزشکی و 64 نفرشان مزایای بازنشستگی دریافت میکنند.
سه، قدرت چانهزنی یک گروه بزرگ بدون شک بیشتر است زیرا چیزی مانند یک اعتصاب در مقیاس بزرگ میتواند روی بنگاهها اثرگذار باشد. با این حال، معایبی نیز وجود دارد مانند:
یک، هزینههایی که اعضای اتحادیه باید از نظر مالی و یا از طریق سرمایهگذاری زمان در فعالیتهای مرتبط با اتحادیه صرف کنند.
دو، تنشهای اجتماعی بین کارفرمایان و اعضای اتحادیه و همچنین بین اعضای اتحادیه و کارگران خارج از اتحادیه؛ چرا که دومی گاهی اوقات اولی را به دلیل داشتن امتیازات زیادی که شاید به هزینه اولی هم انجام میشود، سرزنش میکند.
سه، تنش سیاسی؛ سیاستمداران دست راستی ادعا میکنند اتحادیهها اساساً اقتصاد را از بین میبرند و سیاستمداران چپگرا برعکس آن را باور دارند.