۲۱ تیر ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰

آیا پس‌انداز هرچه بیشتر برای جامعه مفید است؟ اگر همه مردم شروع کنند به پس‌انداز کردن حداکثری، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

پارادوکس خسّت یا همان تناقض صرفه‌جویی توسط جان مینارد کینز رایج شد و از آن زمان توسط بسیاری از اقتصاددانان ‏به ویژه کینزی ها پذیرفته شد. با این حال، خود این مفهوم در نوشته‌های مختلف خیلی ‏زودتر، حتی در کتب مقدس، ذکر شده است. این پارادوکس را پارادوکس پس‌انداز یا مشکل ‏کم‌مصرف‌بودن نیز می‌نامند؛ این نام‌ها نشان می‌دهند با وجود این که پس‌انداز پول به سادگی ‏ممکن است برای فرد مفید باشد، اما اگر همه افراد جامعه به آن روی آورند، وضعیت کلیت ‏جامعه بدتر خواهد شد و حتی توانایی یک‌یک افراد برای پس انداز تحت تاثیر قرار خواهد ‏گرفت. مخارج شما درآمد شخص دیگری است و بدیهی است که اگر همه شروع به پس‌انداز ‏بیشتر کنند، بنگاه‌ها پول کمتری به دست خواهند آورد؛ بنابراین، دستمزدها کاهش می‌یابد، ‏مشاغل از بین می‌روند و فرد در نهایت می‌تواند در درازمدت کمتر پس‌انداز کند، زیرا شغل ‏خود را از دست داده یا درآمد کمتری نسبت به قبل دارد. اما منتقدان به این موارد اشاره ‏می‌کنند:‏

یک: این پارادوکس فقط در مورد نگهداری پول نقد در خانه صدق می‌کند، زیرا اگر پس‌انداز ‏خود را در بانک نگه دارید، می توان آن پول را قرض داد که برای اقتصاد خوب است.‏

دو: در دنیایی همراه با پدیده‌ی جهانی‌شدن، این قاعده برای هر کشور اعمال نمی‌شود. به ‏عبارت دیگر تنها در صورتی اعمال خواهد شد که همه افراد روی این سیاره شروع به ‏پس‌انداز بیشتر کنند. اگر فقط فرض کنیم آلمانی‌ها بیشتر پس‌انداز کنند، شرکت‌هایشان ‏می‌توانند بیشتر به افرادی از کشورهای دیگر بفروشند تا نهایتاً آلمان خود را از رکود خارج ‌‏‌کند.‏

سه: مصرف‌گرایی افراطی را تشویق می‌کند. ‏

در مجموع اما همه می‌توانند از تناقض خسّت چیزی بیاموزند، حتی اگر آن را قبول نداشته ‏باشند.‏