همشهری آنلاین: اتابک جعفری، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب با اشاره به این موضوع معتقد است که صرفهجویی در مصرف آب باید به یک فرهنگ رفتاری یا «تغییر الگوی مصرف» منجر شود: «صرفهجویی در آب نه تنها برای عبور از بحرانهای آبی است، بلکه نوعی سبک زندگی لازم و ضروری برای اقلیم خشک و نیمهخشک ایران است و صرفهجویی در مصرف آب باید به یک فرهنگ رفتاری یا «تغییر الگوی مصرف» منجر شود.»
وی به نامگذاری هفته صرفهجویی در مصرف آب در هفته اول تیرماه همزمان با آغاز فصل گرم سال نیز اشاره کرد و گفت: ماهیت اصلی این هفتهی نمادین؛ یادآوری موضوع مهم آب و ذکر این نکته است که ما کشوری خشک و کمآب داریم، پس باید در حفظ و نگهداشت آن کوشا باشیم. گفتوگوی همشهری آنلاین را با وی در زیر بخوانید.
در مورد مصرف آب همواره بحث کمبود آب و صرفهجویی مطرح است؛ تا چه زمانی باید صرفهجویی کرد؟
نکته اول اینکه معنی مستتر ذاتی کلمه «صرفهجویی» در نهاد خود به یک بحران در یک بازه کوتاه یا بهعبارتی موقتی دلالت دارد. بهطور مثال ما در یک دوره بحران مثل جنگ یا بروز یک زلزله از واژه صرفهجویی استفاده میکنیم. نکته دوم را در بررسی تاریخی اقلیم سرزمینمان باید جستوجو کنیم. اینکه کشور عزیزمان ایران در طول حدود ۳۰۰۰ سال گذشته همواره دچار کمآبی بوده است. موضوع کمآبی مختص ۵۰ یا حتی ۱۰۰ سال گذشته نیست. وقتی در کتیبههای مثلا دوره هخامنشی نگاه کنیم نوشته است که «خداوندا کشور ما را از خشکسالی و دروغ در امان دار» این یعنی اینکه ما همیشه با کمآبی روبهرو بودهایم. پس میتوان نتیجه گرفت که کلمه «صرفهجویی» باید به «تغییر الگوهای رفتاری» ما در قبال آب تغییر پیدا کند. چرا که ایرانیان قدیم با علم به کمبود آب، رفتاری با آن میکردند که امروزه به آن «سازگاری» میگوییم. یعنی قرار نیست مثلا کشور ما تبدیل به کشوری پرآب شود یا در قدیم کشور پرآبی نبوده و نخواهد شد. ممکن است که دورههای کوتاه مدت «خشکسالی» یا «ترسالی» داشته باشیم. اما ماهیت اقلیم ایران همان کمآبی است. پس باید چکار کرد؟ همان کاری که نیاکان ما انجام میدادند. یعنی رفتاری با آب میکردند که در عین کمآبی، ایران همواره به نسبت کشورهای منطقه بسیار آباد و توسعه یافته بود و خاک حاصلخیزی نیز داشته است. این به دلیل سازگاری ایرانیان با شرایط اقلیمی بوده است.
تا چه زمانی باید در مصرف آب صرفه جویی کرد؟ | کجای دنیا در منطقهای خشک برنج میکارند؟! | آبرسانی به ۱۰ هزار روستای کشور تا پایان برنامه هفتم توسعه
به نظر میرسد که صرفهجویی باید منجر به تغییر الگوی رفتاری و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف شود. راهکار تغییر الگوی رفتاری را چه میدانید؟
صرفهجویی برای یک دوره کوتاه مدت باید منجر به تغییر الگوی رفتاری و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف شود. اصولاً نامگذاری هفتهای در طول سال با عنوان «هفته صرفهجویی در مصرف آب» که معمولاً در ابتدای فصل گرم هر ساله است، باید نمادی باشد برای اصلاح رفتارهای نادرست ما در مصرف آب در طول سال. یعنی اینکه ممکن است سه ماه تابستان مصرف آب حالت بحرانی پیدا کند، ولی معنیاش این نیست که مثلا از ابتدای پائیز میتوانیم مصرف آب را زیاد کنیم. این نکتهای است که باید در دراز مدت تبدیل به فرهنگ شود. ما باید همواره و همیشه باید با آب بر اساس منابع و وضع موجود رفتار کنیم. منابع آب را نمیتوان زیاد کرد. کشور ما دارای منابع آب محدود است. بهطور مثال در درون فلات مرکزی ایران ما فاقد رودخانههای چهارفصل پرآب و با مسیر طولانی هستیم. این خودش میتواند از موانع توسعه باشد. کشورهایی مانند عراق، مصر، هند، چین، ترکیه و خیلی از کشورهای اروپایی دارای رودخانههایی هستند که گاهی طول کشورشان را هزاران کیلومتر طی میکنند و بسیاری از حوضههای سرراه خود را سیراب میکنند. اما در کشور ما نهایتا با چند کیلومتر که آن هم از درون سرزمین نمیگذرد و عموماً در نزدیکی مرزها هستند به دریا ریخته میشوند. با دانستن این علم بوده که ایرانیان قدیم مبدع «قنات» شدند و انتقال آب از ۳۰۰۰ سال پیش در ایران بهصورت یک ساخته بینظیر دست بشر صورت میگرفته است. پس وظیفه ما «حفظ و نگهداشت» است.
آیا به جز تغییر الگو در مصرف آب نمیشود در این باره کاری کرد؛ مثلا نمیتوان با استفاده از فناوریهای مدرن و یا انتقال آب، بحران را پشت سرگذاشت؟
همانطور که عرض کردم بحران برای یک دوره مدت معین است. در حالیکه ما باید نگاه حاکمیتی به آب داشته باشیم. قطعاً کشور ما در تحقیقات و ساختوساز در حوزه نگهداشت و حفظ آب درون سرزمین جزء برترینهاست. اما شناخت سرزمینی دقیق لازم است. هرگونه دخل و تصرف در طبیعت پیامدهای خود را دارد. شما یک تخته سنگ را جابهجا کنید بهنوعی محیطزیست را تغییر دادید. حث حیات و حفظ جمعیتی خط قرمز هر تمدنی است. ما برای شرب، آب بهمقدار کافی در کشورمان داریم. تأسیساتی که در ایران است در زمینه آب شهری بسیار پیشرفته است. امروز ما با کیفیتترین آب شرب را در قیاس با کشورهای پیشرفته داریم. اما نکته اصلی ما در مبحث «توسعه» است. مواجهه با این موضوع از اواخر دهه ۴۰ شمسی آغاز میشود و به جرأت میتوانم بگویم که شروع بدمصرفی ریشه در آن دوره دارد. آغاز روند صنعتی شدن ایران تحت نام «توسعه» بهطور طبیعی مصرف منابع را افزایش داد. تا پیش از آن همچنان مردم ایران الگوی صحیح مصرف آب را داشتند. عدم آیندهنگری در طول ۶۰ سال گذشته رفتار ما ایرانیان را در مصرف آب تغییر داد. دو چیز نزد ایرانیان از قدیمالایام بسیار مقدس بوده است. یکی آب و دیگری نان. وقتی چیزی نایاب و مشکل بهدست آید، ارزشمند میشود. اصلا دین ما برای آب حرمت فراوانی قائل است. وجود الهه آب در تفکر اساطیری مردم ایران هم نشان از اهمیت تاریخی این موضوع است.
دکتر حسین بشیریه در کتاب خود «موانع توسعه سیاسی در ایران» به همین بحث اشاره میکند و نبود منابع آبی را مانع توسعه همهجانبه میداند. آیا ما نمیتوانیم به توسعه پایدار و همهجانبهدست یابیم؟
نکتهای که ایشان اشاره میکنند فقط تبیین موانع است. کار ما برداشتن موانع است. اما با چه قیمتی؟ بهطور مثال برای بحث صنعت و کشاورزی که بیشترین مصرف آب در این حوزهها صورت میگیرد، موضوع حفظ و نگهداشت آب درون سرزمینی مطرح است. حرفی که ایشان میزند منافاتی با موضوع اصلاح الگوی مصرف ندارد. اتفاقا در همان کتاب به تولید ثروت و صنعت با تکیه بر صرفهجویی اشاره میکنند. اگر ما مدیریت صحیح مصرف آب را با نگاهی حاکمیتی و کلان برای تمامی دستگاههای کشور داشته باشیم، مانعی برای توسعه نخواهیم داشت. مشکل در همان بدمصرفی است. در کجای دنیا در منطقهای خشک و کم آب برنج میکارند؟ در هیچ کشور اروپایی با اینکه مشکل کمآبی ندارند شما شاهد شستوشوی ماشین با آب شرب نیستید. اینها نمونههایی است از رفتار نادرست ما با منابع است. همانطور که گفتم ما مشکل کمبود آب شرب نداریم ولی هم هدررفت داریم و هم مصرف نادرست. امروزه برای صنعت، فناوری راهکارهای مناسبی دارد. «پسآب» در کشورهای توسعهیافته موضوعی فراگیر شده است. کشوری مثل مالزی و سنگاپور که اصلاً روی آب هستند، بازچرخانی آب یا همان «پسآب» را در دستور کار دارند. در حالیکه در گذشته فاضلاب شهری هدر میرفت، امروزه ما تصفیه و بازچرخانی فاضلاب را با سرعت فراوانی توسعه دادهایم. الان شهرداریها و صنایع میتوانند از همین پسآب که به نسبت آبهای زیرزمینی و متعارف پایدارتر است جهت مصارفشان استفاده کنند. مجموعه این کارها و بسیاری اقدامات دیگر که در وزارت نیرو در حال انجام است، برداشتن همین موانع است تا کشور ما بدون هیچ دغدغهای به توسعه پایدار دست یابد. همه اینها در کنار مصرف درست از منابع و سازگاری با کمآبی میتواند موانع توسعه را برطرف کند. اما باز تکرار میکنم؛ ما منابع آبی را نمیتوانیم اضافه کنیم و همچنان ما کشوری خشک داشته و خواهیم داشت. ما فقط مدیریت میکنیم تا با توزیع عادلانه و مصرف صحیح چرخهای توسعه کشور را شتاب دهیم.
درباره ابر پروژه «جهاد آبرسانی» به ۱۰ هزار روستای کشور هم توضیح دهید.
تا پایان برنامه هفتم توسعه همه روستاهای بالای ۲۰ خانوار از آب شرب سالم برخوردار خواهند شد. طرح جهاد آبرسانی از بزرگترین طرحهای دولت در حوزه آب است که اجرای کامل آن در ۱۰ هزار روستا ۴۷ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. مسئله آبرسانی به روستاهای کمبرخوردار از امکانات که عموماً در مناطق دوردست و گاهی صعبالعبور قرار دارند از چند جهت برای دولت حائز اهمیت است. ابتدا مسئله توزیع عادلانه منابع و در نهایت دستیابی به عدالت همگانی است که از ثمرات انقلاب عظیم اسلامی و از تأکیدات مقام معظم رهبری است. این کار خیلی پیشتر باید انجام میشد. دولت سیزدهم تلاش فراوانی برای این امر قائل است. با وجود مشکلات زیادی که برای این دولت وجود داشت، شاید اگر کسی غیر از آقای رئیسی بود، این پروژه را به تعویق میانداخت. بحث تحریمها و فشارهای اقتصادی مانع از این نشد که پروژه جهاد آبرسانی مختل شود. اصرار جناب رئیسجمهور در کنار حمایتهای مقام معظم رهبری ما را دلگرم به انجام این مهم گردانید. وزیر نیرو هم اعتبار خود را پای این امر مهم گذاشته است. ما هم خدا را شاکریم که سعادت آبرسانی به مردم شریف ایران علیالخصوص روستاییان زحمتکش را نصیبمان کرده است. اما در کنار اینها تأمین آب مطرح است. درست است که منابع آبی ممکن است دور از این روستاها باشد، ولی با انتقال آب چند اصل مهم انجام میشود. اول اینکه آب بهصورت پایدار در اختیار این روستاییان قرار میگیرد ولی بحث دوم بهداشت و در نهایت کنترل مصرف است. خط قرمز نظام در زمینه تامین آب شرب است. ما حتی در دشتهای ممنوعه وقتی بحث آب شرب مطرح میشود دیگر هیچ محدودیتی نداریم. این محدودیت تنها در خصوص صنعت و کشاورزی است. پس ما به هر طریقی میتوانیم آب را برای شرب تأمین کنیم و این حق روستائیان کمبرخوردار است که شامل این موهبت شوند. تأخیر در این کار از عدالت اجتماعی که دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی است به دور است. نکتهای که در این بین حائز اهمیت است و گاهی موجبات بدفهمی شده این است که این روستاها پیش از این آب داشتهاند، ولی پایدار نبوده است. پس از اتمام این پروژه که تقریباً ۱۶ ماه از آن گذشته، شاهد تحول بزرگی در آبادانی و در نهایت تأمین عدالت اجتماعی و البته امنیت خواهیم بود. شاید کمتر کسی در ایران وجود داشته باشد که با این طرح مخالف باشد. چرا که حق همه مردم ایران است که از خدمات رفاهی و بهداشتی برخوردار شوند و ما در مجموعه آب و فاضلاب کشور این موضوع را به جد و شبانهروزی و عشق دنبال میکنیم. آرزوی ماست که این ۱۰ هزار روستا به ۱۷ هزار روستا افزایش یافته و مردم شریف این مناطق از آب شرب پایدار برخوردار شوند
تبادل نظر