صندوقهای ETFدولتی با اسم ETF اما ساختاری متفاوت با ETFها شکل گرفتند. این موضوع سبب شد تا وضعیت قیمت این صندوقها به شرکتهای سرمایهگذاری نزدیک شود. موضوعی که زیان ۳۰ تا ۳۵ درصدی نسبت به NAV را برای سهامداران به همراه داشته است و مورد اعتراض سهامداران واقع شد و بخش عمده زیان سرمایهگذاری صندوقهای دولتی از این محل بود. در حالی که سایر ETFها عملا در نرخهای نزدیک به ناو معامله میشدند، این فاصله شدید به دلیل ساختار متفاوت و ناکارآمد بوده است. لذا بایستی اساسنامه و امیدنامه این صندوقها که تفاوت با ETFهای دیگر داشت، اصلاح میگردید.
این موضوع از سال گذشته در دستور کار مدیریت جدید سازمان بورس قرار گرفت. نتیجه این موضوع سبب تصویب این اصلاحات در دولت شد. در اولین گام، این صندوقها از پرتفوی غیرفعال به پرتفوی فعال تبدیل شدند و نوع آنها ETF بخشی (صنعتی) شد. پس از آن امکان صدور و ابطال برای بازارگردان فراهم شده است.
بدین ترتیب، بازارگردان میتواند در قبال درخواست ابطال واحدهای خریداری شده، وجه نقد از صندوق دریافت کند. این موضوع سبب میشود تا انگیزه بازارگردان افزایش قیمت به ناو به محدوده ۱۰۰ درصد باشد. در نتیجه بازارگردان این صندوقها نیاز چندانی به منابع ندارند و با توجه به حجم معاملات این صندوق و اختلاف قابل توجه قیمت به دارایی، کارمزد بازارگردانی میتواند ناچیز یا حتی صفر باشد، زیرا اختلاف موجود جذابیت بالایی دارد. بدیهی است که این موضوع هزینهای دارد و آن نیاز به تامین نقدینگی از سوی صندوق است.
در این خصوص، منابع میتواند از طریق سود نقدی پرتفوی صندوق تامین شود و عملا صرف آن میتواند بدون اثر قیمتی در پرتفوی صندوق، منابع کافی برای تبدیل شدن به ساختار واقعی ETF را برای این دو صندوق مانند سایر ETFها فراهم سازد و به نظر نیاز خاصی برای فروش سهام نیست. حتی در صورت فروش، به دلیل شناور بالای نمادهای فوق، اثر قیمتی ناچیز داشته در حالی که اثرات اصلاح ناو به قیمت بیش از ۴۰ درصد است و به نفع سرمایهگذاران و دارندگان این صندوقها است.
تبادل نظر