فردای اقتصاد: این سفارت در این سالها میزبان رهبران فلسطینی که به چین سفر میکردند (بهویژه یاسر عرفات) بود و چین در این دیدارها به صراحت اعلام میکرد که از مبارزات فلسطین حمایت میکند. «مائو تسهتونگ» رهبر وقت چین، اسرائیل را یکی از پایگاههای امپریالیسم در منطقه توصیف و آن را با تایوان مقایسه میکرد. در نتیجه این سیاست، بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰، در زمانی که خود چین با فقر گسترده دست و پنجه نرم میکرد، چین به سازمان آزادیبخش فلسطین کمکهایی به مبلغ ۵ میلیون دلار از جمله حمایت نظامی ارائه میداد.
امروزه اما چین در حمایت از فلسطین و در مخالفت با اسرائیل، سیاست افراطگونهای از خود ابراز نمیکند. با این حال، سیاستهای به نفع فلسطین که با این پیشینه تاریخی به وجود آمده است، همچنان ادامه دارد. چین که طرفدار «راه حل دو کشوری» است، استدلال میکند که مردم فلسطین برای «حقوق ملی» خود مبارزه میکنند و این مساله باید تا پایان حل این مساله، مورد حمایت قرار گیرد. به نشانه حمایت چین، محمود عباس، نخست وزیر فلسطین در ماه ژوئن از پکن بازدید کرد و اولین رهبر جهان عرب بود که امسال از چین بازدید کرده است. در این دیدار اعلام شد که یک «مشارکت استراتژیک» بین چین و فلسطین ایجاد شده است. «شیجین پینگ» رئیس جمهور چین در سخنرانی افتتاحیه اجلاس سران کشورهای عربی و چین که در دسامبر سال گذشته در عربستان سعودی برگزار شد، مستقیماً از فلسطین حمایت کرد. شی در سخنرانی خود اعلام کرد که چین از یک «کشور مستقل فلسطینی» با پایتختی بیت المقدس شرقی حمایت میکند.
با وجود این سیاست ها، پکن با دقت، از وقوع «رویارویی مستقیم» با اسرائیل اجتناب میکند. اسرائیل یکی از کشورهای خاورمیانه است که چین در آن سرمایهگذاریهای جدی انجام داده است. بسیاری از این سرمایهگذاریها مربوط به «ابتکار کمربند و جاده» چین است. این سرمایهگذاریها شامل توافقاتی برای بهبود مراکز داده با ارائهدهندگان خدمات در حوزه انرژی و مخابرات بوده است؛ مانند توافق بین «هوآوی» چین و «زینگ انرژی» اسرائیل. جدای از این، بسیاری از قراردادهای بزرگ مانند قرارداد ۳۰۰ میلیون دلاری شرکت اسرائیلی ColorChip با شرکتهای چینی، وابستگی متقابل دو کشور را برجستهتر میکند.
چین با این که در سطح بینالمللی از فلسطین حمایت میکند، اما همچنان توانسته است دیپلماسی با اسرائیل را مدیریت کرده و روابط تجاری خود با این کشور را حفظ کند. این موضوع با توجه به اینکه اسرائیل با فشار فزایندهای از سوی ایالات متحده (پشتیبان امنیتی خود)، برای کاهش تعامل با چین مواجه شده است، بسیار چشمگیرتر شده است. با این حال، رویدادهای اخیر، چین را ملزم کرده است تا با انتخاب دقیق گامهای خود، سیاست خاورمیانهای خود را تعدیل کند.
نگاه چین به رویدادهای جاری
به طور کلی، سیاست خاورمیانهای چین مبتنی بر «ابتکار کمربند و جاده» و سرمایهگذاریهای مالی و محافظت از این سرمایهگذاریها از طریق دیپلماسی است. به همین دلیل، سیاست خارجی چین در تلاش است تا از راه دیپلماسی، میانجیگری بیشتری در بحرانهای خاورمیانه برقرار کند. آخرین نمونه این اقدامات، تلاش برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان سعودی و ایران پس از هفت سال با میانجیگری چین بود. با این حال، نگرش چین در دوره پس از حملات حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر متفاوت بوده است. چین این حمله را محکوم کرد، اما حماس را به عنوان یک «سازمان تروریستی» متهم نکرد که این مساله باعث ناخرسندی اسرائیل شد. این رویکرد در تضاد شدید با ایالات متحده و متحدانش بود که به طور خاص، حماس را «به دلیل یک حمله تروریستی محکوم کردند» و از اسرائیل حمایت کاملی به عمل آوردند.
چین در بیانیهای که بلافاصله پس از حملات حماس صادر شد، از طرفها خواست تا هر چه سریعتر تنشها را کاهش دهند و بر پیشنهاد «تشکیل کشور مستقل فلسطین» و «راه حل دو کشوری» برای حل این مشکل تاکید کرد. در دوره پس از حملات ۷ اکتبر، نه شی و نه وزیر خارجه چین از خاورمیانه بازدید نکردند. چین که در مرحله نخست درگیریها موضع متعادلی در مقایسه با ایالات متحده گرفت، در روزهای بعد و با آغاز تهاجم اسرائیل به غزه، به موضع خود در حمایت از فلسطین ادامه داد. در ۱۹ اکتبر، شی به طور مستقیم حمایت خود را از «فلسطین مستقل» اعلام کرد. شی در دیدار با نخست وزیر مصر گفت: «راه اساسی برای خروج از منازعات مکرر بین فلسطین و اسرائیل، اجرای «راه حل دو کشوری»، «تشکیل کشور مستقل فلسطین» و «دستیابی به همزیستی مسالمتآمیز بین فلسطین و اسرائیل است».
بازتاب های منطقهای قطبش جهانی
مسئله اسرائیل و فلسطین که با بروز حوادث جدید بار دیگر شعلهور شده است، دوباره نشان داد که جنگ قدرت بین آمریکا و چین چگونه در خاورمیانه بازتاب پیدا میکند. به نظر می رسد روسیه و ایران در مورد بسیاری از تحولات خاورمیانه از جمله مسئله اسرائیل و فلسطین موضع مشترکی با چین دارند. چین و روسیه با بیان اینکه برای عملیشدن «راه حل دو کشوری» با یکدیگر همکاری خواهند کرد، تاکید کردهاند که در موضوع فلسطین نگرش مشابهی دارند. علاوه بر روسیه، چین نیز بارها با ایران، یکی از کشورهایی که نفوذ چین در خاورمیانه را گسترش داده است، در مورد مناقشه جاری در غزه تعامل داشته است. این اتحاد در سطح سازمان ملل نیز خود را نشان داده است. چین و روسیه پیشنویس قطعنامهای را که بر حق اسرائیل برای دفاع از خود تاکید میکرد و همچنین از ایران میخواست که حمایت تسلیحاتی از گروههای رادیکال را متوقف کند، وتو کردند. چین و روسیه به صراحت برای اعلام آتشبس فشار میآوردند، زیرا میدانند که ایالات متحده هر گونه پیشنهادی را به دلیل حمایت از جنگ اسرائیل علیه حماس وتو خواهد کرد.
چین میخواهد با بهرهگیری از موضوع فلسطین، به همکاریهای اخیر خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس ادامه دهد. پکن به دنبال تقویت نگرش ضدآمریکایی در منطقه با مشارکت کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عراق در همکاریهای مستمر خود با ایران و روسیه است. به همین دلیل وزیرخارجه چین در بیانیهای مهم اعلام کرد که کشورهای اسلامی باید در موضوع فلسطین صدایی واحد داشته باشند و وحدت و هماهنگی بین آنها تقویت شود. از این رو، چین قصد داشت سیاستهای ضد اسرائیلی کشورهای عربی که جوامع آنها نسبت به مسئله فلسطین حساس هستند و همچنین همافزایی با موضع ایران در این مناقشه را برجستهتر کند. پکن همچنین امیدوار است که از این بحران در راستای افزایش نارضایتیها علیه سیاست ایالات متحده در خاورمیانه، که مبتنی بر حمایت بی قید و شرط واشنگتن از اسرائیل است، استفاده کند.
با این حال، هنوز مشخص نیست که کشورهایی مانند عربستان سعودی که در تلاش برای ایجاد تعادل بین ایالات متحده و چین هستند، تا چه اندازه همراستا با اهداف چین عمل خواهند کرد. اگرچه سرمایهگذاری چین در کشورهای خلیج فارس سال به سال افزایش مییابد، اما روابط امنیتی اعراب با ایالات متحده همچنان قدرتمند است. کشورهای حوزه خلیج فارس نمیتوانند در بحرانهای شدید خاورمیانه تصمیمات تند ضدآمریکایی بگیرند. در درازمدت، چین تمایل دارد این دوقطبیسازی را از طریق گفتمان سیاسی مورد نظر خود که از طریق تماسهای دیپلماتیک ایجاد میشود (بدون اینکه آن را آشکار نماید) ایجاد کند.
نباید فراموش کرد که چین در خاورمیانه سیاستی را دنبال میکند که از طریق روابط تجاری و دیپلماتیک و بدون رویارویی مستقیم با آمریکا توسعه و تقویت میشود. از این نظر، چین به جای اتخاذ یک «سیاست تهاجمی»، «محتاطانه» عمل میکند. به عنوان مثال، چین از «محکومیت صریح» اسرائیل به دلیل تلفات غیرنظامیان در غزه اجتناب کرده است، و در متن موضع رسمی خود از عبارت «تلفات سنگین غیرنظامیان و یک فاجعه انسانی جدی» و بدون نسبتدادن آن به اسرائیل یا حماس سخن گفته است. روشن است که همگرایی کنونی بین چین، ایران و روسیه در بسیاری از بحران های اخیر منعکس شده است و نباید از نظر دور داشت که یکی از مصادیق بارز آن مسئله فلسطین است.
منبع: مجله دیپلمات
تبادل نظر