۱ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۳
ماموریت غیرممکن رهبر آینده بریتانیا

هرکسی که جایگزین تراس شود چهارمین نخست‌وزیری است که از سال ۲۰۱۹ این سمت را برعهده می‌گیرد. این بی‌ثباتی سیاسی معضلی بود که پیشتر کشورهایی مانند ژاپن و ایتالیا با آن مواجه بودند و عقب‌ماندگی اقتصادی‌شان در مقایسه با بریتانیا نیز دقیقا به همین دلیل بود.

لیز تراس، نخست‌وزیر مستعفی بریتانیا، پس از تنها ۴۵ روز از قدرت کناره‌گیری کرد. او با حمایت‌های تبلیغاتی گسترده وارد خانه شماره ۱۰ داونینگ استریت شد و بسیاری او را با مارگارت تاچر، نخست‌وزیر اسبق بریتانیا که به بانوی آهنین مشهور بود، تشبیه کردند. فارغ از آنکه از روز نخست و با نگاهی مختصر به کارنامه تراس که از حزب چپگرای لیبرال دموکرات به حزب راستگرای محافظه‌کار چرخش کرده‌بود، فاصله نجومی او با تاچر به شدت اصولگرا آشکار بود، اما واقعیت این است بریتانیا به طور اعم و حزب محافظه‌کار بریتانیا به طور اخص با مشکلات بسیار گسترده و عمیقی مواجه هستند که هر دولتی در آینده را با چالش‌های سخت مواجه خواهد کرد.

مهمترین معضل حزب محافظه‌کار عدم محبوبیت این حزب در میان افکار عمومی است. آخرین نظرسنجی‌‎ها نشان می‌دهد که این حزب در میان افکار عمومی از حزب کارگر که مهمترین رقیبش به شمار می‌رود، ۳۰ درصد عقب است. این در حالی است که انتخابات سراسری آینده مطابق برنامه باید در ژانویه ۲۰۲۵ برگزار شود. به همین دلیل محافظه‌کاران برای آنکه قدرت را از ندهند از انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام استنکاف می‌کنند، اما به حال هر شخصی که جایگزین تراس شود وظیفه سختی بر عهده خواهد داشت و اگر موفق عمل نکند، فشار افکار عمومی برای انحلال پارلمان و برگزاری انتخابات زودهنگام افزایش خواهد یافت.

مساله اصلی امروز بریتانیایی‌ها، بی‌تردید مساله معیشت و اقتصاد است. هزینه‌های زندگی به دنبال جنگ اوکراین و افزایش قیمت‌های سوخت به شدت افزایش یافته و نرخ تورم از حدود ۳ درصد به ۱۰ درصد افزایش یافته که بالاترین میزان طی ۴۰ سال اخیر است.

نخستین ماموریت نخست‌وزیر آینده بریتانیا بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش هزینه‌های مردم است. 

نکته پارادوکسیکال این است تراس با حمایت جناح راست حزب که طرفدار کاهش مالیات‌هاست به قدرت رسید، اما اجرایی کردن برنامه کاهش ۴۵ میلیارد دلاری مالیات‌ها توسط تراس، به سقوط بی‌سابقه پوند منجر شد و بازار اوراق را به شدت متلاطم کرد.

به این ترتیب هر نامزدی که برنده انتخابات حزب محافظه‌کار شود ضمن آنکه باید برنامه کاهش مالیات‌های مد نظر جناح راست حزب را اجرایی کند،  باید مانع بروز بحران در بازارها نیز بشود. بنابر این حزب محافظه‌کار به نامزدی نیاز دارد که بتواند جناح‌های متکثر حزب را با هم آشتی دهد و میان آنها وفاق ایجاد کند. به نظر می‌رسد سوناک شخصیتی است که می‌تواند چنین وفاقی در حزب ایجاد کند اما در مقابل جانسون سیاستمداری است که با توجه به پیروزی گسترده در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۹ می‌تواند محبوبیت حزب را در میان افکار عمومی احیا کند، همانطور که او در میان ۱۷۰ هزار عضو حزب محافظه‌کار از محبوبیت بیشتری برخوردار است اما سوناک اقبال بیشتری در میان ۳۵۷ عضو محافظه‌کار مجلس عوام دارد.

چالش دیگر رهبر آینده حزب محافظه‌کار، مدیریت و کنترل این حزب است که به شدت غیر قابل مهار شده‌است. هر شخصی که رهبری این حزب را بر عهده می‌گیرد باید بتواند افتراق و انشقاق شدید این حزب را از بین برده، بین جناح‌های متشتت حزب وفاق ایجاد کند و کنترل حزب را در دست بگیرد. ماموریت دشواری که نیازمند یک چهره کاریزماتیک مانند مارگارت تاچر است.

معضل دیگر بریتانیا، بی‌ثباتی سیاسی است که اخیرا به آن مبتلا شده‌است. هرکسی که جایگزین تراس شود چهارمین نخست‌وزیری است که از سال ۲۰۱۹ این سمت را برعهده می‌گیرد. این بی‌ثباتی سیاسی معضلی بود که پیشتر کشورهایی مانند ژاپن و ایتالیا با آن مواجه بودند و عقب‌ماندگی اقتصادی‌شان در مقایسه با بریتانیا نیز دقیقا به همین دلیل بود، اما اکنون این بیماری گریبان بریتانیا را نیز گرفته و ممکن بر آینده اقتصادی این کشور اثر منفی بگذارد. 

به هرحال هر شخصی که روز دوشنبه یا نهایتا جمعه رهبری حزب را برعهده بگیرد با ماموریتی دشوار و شاید غیرممکن مواجه خواهد بود.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha