شکست مهم‌تر است یا پیروزی؟

تاثیر شنیدن داستان شکست‌ها برای کارآفرینان
۸ آبان ۱۴۰۱ - ۱۷:۵۴
شکست مهم‌تر است یا پیروزی؟

توماس ادیسون، یکی از بزرگترین مبتکران، زمانی گفت: "من ۱۰ هزار بار شکست نخورده‌ام – بلکه با موفقیت ۱۰ هزار راه را پیدا کرده‌ام که کارساز نیستند." این توجیه و پاسخ او به تلاش‌های ناموفق متعدد برای ساخت یک لامپ بود.

فردای اقتصاد: تلاش شدید برای رسیدن به کمال، برای اپل ۳ سال زمان برد تا کامپیوتر اولیه مکینتاش را ارایه کند. زیرا استیو جابز پروژه‌های تقریباً تمام شده‌ای را که استانداردهای طراحی او را برآورده نمی‌کردند، رها می‌کرد.

نه استیو جابز و نه توماس ادیسون نمی‌دانستند که با پیروزی‌های خود تاریخ بشر را رقم خواهند زد. مردم تحسین می‌کنند، تشویق می‌کنند می‌کنند و گاهی سعی می‌کنند موفقیت آن‌ها را تکرار کنند. با این حال، ما به ندرت به این فکر می کنیم که آنها در مسیر پر درد موفقیت با چه چالش‌هایی روبرو بودند. همانطور که تاریخ ما توسط برندگان نوشته می‌شود، درک ما نیز توسط داستان‌های موفقیت شکل می‌گیرد.

موفقیت مانند سطح اقیانوس است. شکست مانند اعماق اقیانوسی است که از چشم انسان پنهان است. شاید هنوز متوجه آن نشده باشید. شاید هنوز بخواهید داستان‌های موفقیت بیشتری بشنوید، اما دیر یا زود، اعتراف خواهید کرد که شکست‌ها بزرگترین معلمان زندگی هستند. داستان‌های موفقیت نشان می‌دهد که برای ثروتمند شدن و شاد بودن چه کاری باید انجام دهید. با این حال، آنها به ندرت آنچه را که نباید انجام دهید به اشتراک می گذارند به این دلیل که به نتیجه منتهی نمی‌شود، ارزشش را ندارد یا راه هوشمندتر یا فرصت بهتری وجود دارد.

همانطور که ساموئل اسمایلز  به درستی گفت: «ما حکمت را بیشتر از شکست می‌آموزیم تا از موفقیت. ما اغلب با پیدا کردن آنچه انجام نمی‌شود کشف می‌کنیم که چه کاری انجام خواهد شد و احتمالاً کسانی که هرگز اشتباه نکردند، هرگز کشفی هم نکردند.»

هیچ کس کامل نیست و همه ما اشتباه می‌کنیم. زندگی مانند یک خط سینوسی است. موفقیت همیشه با شکست همراه است. طبیعی است و ما نباید از آن خجالت بکشیم. در واقع، بر اساس مطالعات تحقیقاتی، ۹۰ درصد از تمام استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند. این شرکت‌ها هرگز قرار نبودند وجود داشته باشند، اما تجربیات گرانبهایی که در این مسیر به دست آمده‌اند به بنیانگذاران کمک می‌کند تا شرکت‌هایی بسازند که برای قرن‌ها دوام داشته باشند. هر داستان شکست شما را کمی به تبدیل شدن به کارآفرین بهتر نزدیک می‌کند. وقتی در مورد شکست‌های دیگران می‌شنوید، اشتباهات او را یاد می گیرید و سعی می‌کنید آنها را تکرار نکنید. تجربه منفی کسی شما را باهوش تر می‌کند و هوش تجاری شما را بهبود می‌بخشد. با این حال، دامنه شکست‌های احتمالی نباید مانع از تلاش شما شود. این به سادگی به این معنی است که شما باید واقع بین باشید و از آنچه ممکن است در مسیر موفقیت رخ دهد آگاه باشید. بسیاری از مردم بر این باورند که داستان‌های برنده، دستورالعمل اثبات شده‌ای برای زندگی بهتر و آینده‌ای روشن است. با این حال، فقط تعداد کمی از آنها متوجه می شوند که چقدر سطحی هستند و چقدر ناگفته در سایه باقی مانده است.

همانطور که تاریخ ما توسط برندگان نوشته می شود، درک ما نیز توسط داستان های موفقیت شکل می گیرد. در هر داستان موفقیت، روی چیزی تمرکز کنید که نمی‌بینید! اتفاقی که ممکن بود افتاده باشد اما بنا به دلایلی محقق نشد. به همان اندازه، اگر نگوییم بیشتر، از شکست می‌توان آموخت.

منبع: medium

نویسنده: ویکتوریا کوریچنکو

مترجم: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربیننده‌ترین‌ها

پربیننده‌ترین‌ها از دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار دیگر رسانه‌ها

آخرین اخبار