بعد از اعتراضات دیماه سال ۱۳۹۶ وزارت کشور پژوهشی انجام داد که بر اساس آن رحمانی فضلی، وزیر کشور وقت در گفتگو با روزنامه ایران، گفت که به غیر از نارضایتیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، برای اولین بار یک عامل جدید هم به عوامل نارضایتی افزوده شده و آن «شکاف عمیق نسلی» در ایران است. به گفته رحمانی فضلی، نسلی که حالا به سن کنشگری سیاسی رسیده و از طریق اینترنت، دسترسی بیحد و حصری هم به جهان و اطراف خود دارد، متفاوت عمل خواهد کرد. از آن روزها سه سال گذشته و هنوز رد چنین شکافی را در حرف های مسئولان می بینیم.
اینجاست که می فهمیم چرا امروز بیشتر از همیشه عبارت «دهه هشتادیها» را میشنویم اما بد نیست بدانید که این نسل که حالا در ایران توجه میطلبند و خواستههایشان را به رخ میکشند نه فقط در ایران که در بسیاری از کشورها تفاوتهای خودشان را ثابت کردهاند. اصلا اصطلاح نسل z از تحلیلهای جامعهشناسان آمریکایی شروع شد. آنها عنوان نسل زد یا نسل اینترنت را به متولدان سالهای ۱۹۹۷ – ۲۰۱۰ میلادی دادهاند میگویند ویژگیهای بسیار متفاوت آنها با نسلهای قبل را نباید نادیده گرفت.
نسل Z تمام عمر خود را با اینترنت و گوشیهای هوشمند و بازیهای رایانهای گذرانده و بیشتر از نسلهای قبلی خود با اینترنت و فناوری احاطه شده است. نکته مهم این است که این فضا به این نسل امکان میدهد تا با کسانی که نمی شناسند از فرهنگ ها و کشورهای مختلف تعامل برقرار کنند و در این تعاملات هر طور که دلشان میخواهد خود را بروز دهند.
طبق آمار مرکز ایسپا در سال ۱۳۹۷ چیزی حدود ۵۵ درصد از نوجوانان و ۸۱ درصد از افراد ۱۸ – ۲۹ سال ایرانی عضو یک شبکه اجتماعی بودهاند. همین نظر سنجی به نوعی نشان می دهد که چیزی که برای نسل Z مهم است داشتن محبوبیت میان دایره بزرگی از دوستان و حضور در میان شبکههای ارتباطی از افراد مختلف است آن هم به صورت آنلاین. آنها برای جذب فالوئر ساعتها زمان میگذارند. با دوستان مجازی خود احساس صمیمیت زیادی میکنند و بیش از حد اطلاعات شخصی را در میان میگذارند.
همین ویژگی ارتباطی در نسل z باعث می شود که آنها خودشان بیشتر از هر نسل دیگری شهروند جهان بدانند نه شهروند یک شهر یا کشور خاص. این موضوع دیدگاههای اجتماعی و سیاسی آنها را تحت تاثیر قرار داده و خواستههای آزادی و عدالتخواهی و جهانیشدن در آنها را از نسلهای قبل بیشتر کرده است.
پژوهشها نشان میدهند که نسل Z متعهد و معقتد به آزادی شخصی است. جالب اینکه در حالی که نسل قبل از نسل z فاصله زیادی از دیدگاه های چپ داشتند و به نوعی چپ زده شده بودند این نسل در حالی که قیود اجتماعی را چندان نمی پذیرند اما به سرمایه داری هم روی خوش نشان نمی دهند. بر اساس گزارشی که توسط اندیشکده دست راستی موسسه امور اقتصادی (IEA) در انگلیس منتشر شده، جوانان نسل z بریتانیا به طور قطعی به سمت چپ گرایش پیدا کردهاند و سرمایه داری را مقصر بسیاری از بحران ها می دانند در حالی که همزمان نمی خواهند تحت قیود سختگیرانه سوسیالیسم و نظارت و قدرت دولت ها زندگی کنند. همین نکته به تنهایی نشان می دهد که شاید برای تحلیل این نسل و نسل های بعد باید از معیارهای متفاوتی استفاده کرد.
تبادل نظر