۱۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۷
واکاوی دلایل طرد سهام شاخص‌ساز

اگر به نقشه بازار سرمایه نگاهی بیاندازیم، پیداست که سهام و صنایع بزرگ بازار تقاضای قابل توجهی در خود ندارند.

فردای اقتصاد: این روزها بیشتر تمرکز بازار به سمت کوچک‌ها کوچ کرده است درحالی که در دو سال ریزش اخیر، همواره بزرگ‌ها محرک روندهای صعودی در برخی برهه‌های زمانی بودند. این اتفاق که به طور کلی باعث کم‌رمقی بورس تهران و کاهش شدید ارزش معاملات و خروج پول از بازار شده است، دلایل متعددی دارد که در دل صنایع بزرگ و کوچک قرار گرفته‌اند و هرکدام به نوعی باعث این کوچ تقاضا شده‌اند.

مدت‌هاست که روندهای صعودی و نزولی بورس را سهام بزرگ ایجاد می‌کنند و می‌توان گفت که شروع اصلی آن نیز از سال ۹۹ بود و بازار نگاه ویژه‌ای به برخی صنایع و سهام که به «لیدر» نیز معروف شدند، داشت. حتی پس از رالی صعودی بازار و در زمان ریزش نیز این اتفاق تکرار شد و هر زمان که لیدرها حرکت قدرتمندی را چه در سمت صعودی و چه نزولی شروع می‌کردند، کل بازار به دنبال آن‌ها حرکت می‌کرد.

این روزها اما کمی شرایط تغییر کرده و نمادهای مثبت بورس که در برخی روزها تعداد بالایی نیز ندارند، بیشتر خود را در صنایع و گروه‌های بازار جا داده‌اند درحالی که بزرگان در بی‌رمقی کامل به سر می‌برند و تقاضای قدرتمندی را تجربه نمی‌کنند. در ادامه با بررسی عوامل مختلف به دلیل رخ دادن این اتفاق می‌پردازیم.

ایام به کام کوچک‌های بورس

طی چند ماه گذشته اتفاقات مختلفی رخ داد که هرکدام به نوعی توانست ارزندگی و چشم‌انداز سهام و صنایع کوچک را بهبود بخشد. در ابتدا قبل از شروع سال گذشته و بالاگرفتن بحث حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی تمام توجهات را به سمت صنایعی برد که از این موضوع منتفع می‌شدند. پس از شروع اصلاحات اقتصادی دولت جدید و حذف ارز ترجیحی صنایع مختلف، همه منتظر انتشار صورت‌های مالی فصل بهار بودند تا تاثیر این موضوع را بر شرکت‌ها ببینند. تا قبل از آن نیز نظرات دو دسته بود و برخی اعتقاد داشتند که افزایش نرخ محصولات شرکت‌ها نمی‌تواند افزایش سنگین هزینه‌ها را پوشش دهد و برخی نیز امیدوار به سودآوری و بالا رفتن حاشیه سود این تولیدکنندگان بودند.

به هرحال پس از انتشار صورت‌های مالی سه ماهه، دیده شد که نظر هر دو دسته درست بود و برخی شرکت‌ها با وجود افزایش سودآوری، با کاهش حاشیه سود مواجه شدند که ریسک آن‌ها را افزایش داده بود اما به طور کلی می‌توان گفت که تاثیر مثبت این موضوع بر روند عملیاتی و مالی شرکت‌ها، بسیار بیشتر از تاثیرات منفی آن بود و همین موضوع باعث شد که بسیاری از نمادهای کوچک بازار با جهش‌های سودآوری قابل توجهی همراه شوند.

در سمت دیگر کاهش قیمت‌ها در سهام کوچک و به طور کلی شاخص هم‌وزن طی ماه‌های گذشته بیشتر از شاخص کل بود که باعث شد این نمادها در محدوده‌های قیمتی جذابی برای خریداران قرار بگیرند. افزایش سودآوری در کنار کاهش قیمت باعث شده است که نسبت قیمت به درآمد (P/E) به حوالی ۶.۵ کاهش یابد درحالی که این نسبت برای سهام بزرگ حوالی ۵.۹ است که فاصله کمی باهم دارند و همین موضوع تقاضا را به این سمت سوق داده است.

در این بین نباید از داغ شدن دوباره احتمال دستیابی به توافق هسته‌ای پس از شروع دور جدید مذاکرات و همچنین عرضه محصولات خودروسازان در بورس کالا چشم‌پوشی کرد که محرک خوبی برای گروه‌های برجامی از جمله خودرویی و بانکی بود.

بزرگانی که از ریسک‌ها می‌ترسند

شرایط برای بزرگان بورس اما متفاوت دنبال می‌شود. تمام مشکلات برای این شرکت‌ها از زمستان و افزایش سنگین هزینه‌های تولید و انرژی شروع شد. اگر به گزارش‌های مالی فصل آخر سال گذشته شرکت‌ها نگاهی بیاندازیم، مشخص است که سه ماهه سختی را سپری کرده‌ بودند. افزایش سنگین هزینه‌های انرژی به دلیل فرمول ناعادلانه آن که بخشی از افزایش قیمت‌ها در هاب‌های اروپایی را در خود جای داده بود، باعث شد که بسیاری از شرکت‌ها به خصوص پتروشیمی‌ها حتی به محدوده‌های زیادن‌دهی وارد شوند که البته در سال جدید این فرمول تغییر کرد و برای نرخ خوراک سقف‌گذاری شد. پس از آن نوبت به افزایش قیمت مواد اولیه و حقوق و دستمزد در سال جدید رسید تا بهبود هزینه خوراک تاثیر خود را از دست بدهد و همچنان شرکت‌ها درگیر افزایش هزینه‌هایی باشند که قیمت محصولات توانایی پوشش آن‌ها را نداشت.

موج بعدی کاهش خوش‌بینی به سهام بزرگ با شروع ریزش بازارهای جهانی شروع شد. فدرال رزرو که به دلیل افزایش مداوم تورم وضعیت اقتصادی آمریکا را بحرانی می‌دید، با شروع اتخاذ سیاست‌های انقباضی توسط افزایش نرخ بهره، روند نزولی قدرتمندی را در بازارهای جهانی و قیمت کامودیتی‌ها ایجاد کرد تا چشم‌انداز سودآوری شرکت‌های بزرگ بورس تهران با چالش مهم و جدیدی همراه شود. این موضوع همچنان نیز ادامه دارد و با وجود بهبود نسبی قیمت‌ها، انتظارات برای کاهش بیشتر از بین نرفته است. گروه فلزات اساسی حتی این روزها درگیر ترکش‌های جنگ روسیه و اوکراین نیز هستند و مسکو که مزیت رقابتی بالایی در تولید فلزات اساسی دارد، با اتخاذ سیاست دامپینگ در بازارهای جهانی، برای توانایی حفظ فروش خود و دور زدن تحریم‌ها، قیمت‌ها را به قدری کاهش داده است که برای برخی از تولیدکنندگان دیگر زیان‌ده خواهد بود.

اگر به داخل کشور نیز نگاهی بیاندازیم، برخی ریسک‌ها همچنان این شرکت‌ها را تهدید می‌کند. یکی از بارزترین مثال‌ها برای این موضوع را می‌توان به پیش‌نویس اخیر وزارت صمت اشاره کرد که احتمال دستکاری کامل در مقدار عرضه و قیمت‌گذاری محصولات شرکت‌ها در بورس کالا را بسیار افزایش می‌دهد. البته این موضوع تنها مختص به سهام بزرگ نیست و برخی از شرکت‌های کوچک مانند سیمانی را نیز شامل می‌شود. به طور کلی ترس سهامداران از اتخاذ تصمیمات یک شبه همچون وضع عوارض صادراتی، تغییر فرمول‌ نرخ محصولات و خوراک و همه و همه باعث شده است که برای مدتی تا برطرف شدن این موارد، سهامداران کمی از این گروه‌ها و نمادها فاصله بگیرند.

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha