در سند چشمانداز ۱۴۰۴ آمده است سهم ایران از بازار جهانی گاز به ۱۰درصد خواهد رسید، اما در هفتههای اخیر خبرهایی منتشر شده که حکایت از حرکت کشور در جهت عکس دارد. قرار بود خط لوله صلح گاز ایران را به پاکستان و هندوستان برساند، لیکن با انصراف هند این پروژه عقیم ماند. قرار بود از سال ۲۰۱۴ سالیانه ۸ میلیارد متر مکعب گاز به پاکستان صادر کنیم و بدین منظور خط لوله تا مرز این کشور احداث شده است، ولی پاکستان به بهانههای مختلف از اجرای بخش داخل کشور خود طفره رفته است. اخیراً اعلام شد پاکستان تصمیم گرفته است عملیات اجرایی خط لوله انتقال گاز از ترکمنستان به افغانستان و از آن طریق به پاکستان را آغاز کند. ظرفیت سالیانه این خط لوله ۳۳ میلیارد مترمکعب و طول آن ۱۸۱۴ کیلومتر است که ۷۷۴ کیلومتر آن از افغانستان عبور میکند. با بهرهبرداری از این پروژه، امکان انتقال گاز ترکمنستان به کشورهای افغانستان، پاکستان و هندوستان فراهم خواهد شد. همچنین با استفاده از خط لوله پاکستان استریم به طول ۱۱۰۰کیلومتر امکان انتقال سالیانه ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از روسیه به پاکستان فراهم خواهد شد.
بررسی دقیقتر دلایل پشت کردن پاکستان به ایران در زمینه انرژی حاکی از آن است که از منظر اسلامآباد، در سالهای پیشرو طالبان میتوانند در تأمین امنیت انرژی این کشور نقش ایفاء کنند، ولی جمهوری اسلامی ایران شریک قابل اعتمادی در این زمینه نیست. بدین ترتیب فرصت حضور در بازار انرژی پاکستان از دست رفته است. کشورهای عراق و ترکیه هم که در حال حاضر خریدار گاز ایران هستند، بهدلیل عدم امکان انتقال پایدار گاز از سوی ایران به فکر یافتن جایگزین بوده و طولی نخواهد کشید که صادرات گاز ایران عملاً متوقف خواهد شد. در این شرایط معلوم نیست چگونه قرار است تا دو سه سال دیگر ۱۰درصد از بازار جهانی گاز را به خود اختصاص دهیم!
در ماههای اخیر مسأله صادرات مجدد گاز روسیه از ایران بارها از سوی مسئولین عنوان شده است. آنچه گفته نمیشود این است که صادرات مجدد گاز روسیه منوط به صدور مجوز از سوی این کشور است و طبیعتاً در مواردی که روسیه خود امکان صادرات داشته باشد، چنین مجوزی را به ایران نخواهد داد.
آنچه مسلم است اینکه صادرات گاز ایران مستلزم سه شرط وجود مازاد، فراهم بودن زیرساخت لازم و شرایط مناسب کشور در صحنه ژئوپلیتیک بینالمللی و منطقه است و در حال حاضر هیچ یک از این الزامات فراهم نیست.
گزارشهای متعدد از سوی مراجع رسمی از جمله کمیسیون انرژی مجلس، وزارت نفت و شرکت ملی گاز ایران همه و همه بر این نکته تأکید دارند که با توجه به روند صعودی مصرف و عدم امکان افزایش تولید، تا سال ۱۴۲۰ شاهد روند فزاینده کسری گاز در کشور خواهیم بود. مشکلی که از یکی دو سال قبل آغاز شده و با آغاز فصل سرما در زمستان امسال هم تجربه خواهیم کرد.
بنابراین این واقعیت را نمیتوان کتمان کرد که در حال حاضر بهدلیل محدودیتهای ناشی از تحریم کشور منابع مالی و فناوری لازم برای افزایش برداشت گاز و حذف ناترازی در دسترس نبوده و پیش کشیدن بحث صادرات وعدهای سر خرمن بیش نیست. ماجرا وقتی غمانگیزتر میشود که در هفته اخیر قطر اعلام میکند با توسعه میادین مشترک گاز با ایران قراردادی ۲۷ ساله به ارزش ۶۰ میلیارد دلار با چین و ۱۵ ساله با آلمان برای صادرات گاز مایع یا LNG منعقد کرده است و ما از قافله جا ماندهایم.
مخلص کلام اینکه وقتی باید در صنعت گاز سرمایهگذاری میکردیم، نکردیم و امروز در شرایطی قرار گرفتهایم که از یک طرف با روند دائمی افزایش مصرف مواجهایم و از طرف دیگر امکانات لازم برای افزایش تولید را نداریم و بدین ترتیب باید شاهد افزایش ناترازی در سالهای پیشرو باشیم. و در این وانفسا صحبت از صادرات گاز سرابی بیش نیست.
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
استاد دانشگاه صنعتی شریف
تبادل نظر