درس‌های آقای میلیاردر برای کسب درآمد

جولیان رابرتسون که بود و چگونه به فهرست ثروتمندان فوربس راه یافت؟
۱۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۲
درس‌های آقای میلیاردر برای کسب درآمد

جولیان رابرتسون، مدیر پیشگام صندوق مالی که در سال ۲۰۲۲ در سن ۹۰ سالگی درگذشت، می‌گفت از ضررهای بزرگ خودداری کنید و تنها زمانی که احساس درستی داشتید ریسک‌های بزرگ انجام دهید.

فردای اقتصاد: جولیان رابرتسون، موسس میلیاردر صندوق مالی «تایگر منیجمنت»، بخاطر سبک مدیریت مالی‌اش مشهور است و بسیاری از مدیران نسل جدید حوزه پول و سرمایه پس از دوران بازنشستگی‌اش از او به عنوان مشاور و راهنمای سرمایه‌گذاری درس گرفتند. او که در ماه اوت سال ۲۰۲۲ دیده از جهان فروبست، در هنگام مرگ بالغ بر ۸/۴ میلیارد دلار ثروت داشت.

رابرتسون که یکی از پیشگامان صنعت صندوق‌های تامین مالی مدرن بود، در سال ۱۹۸۰ شرکت «تایگر منیجمنت» را تأسیس کرد. او پس از ۲۰ سال فعالیت موفق، شرکت را تعطیل کرد و در پایه‌ریزی صندوق‌های تامین مالی مشهوری همچون تایگر گلوبال، کوچ منیجمنت و لون پاین کپیتال ایفای نقش کرد.

رابرتسون قبل از شروع کار خود در صندوق‌های مالی، دو سال را در نیروی دریایی و ۲۱ سال را در بانک سرمایه گذاری «کیدر پی‌بادی» گذراند. او همچنین به نوشتن پرداخت و در سال ۱۹۷۸ یک سال را در نیوزلند گذراند تا رمانی زندگی‌نامه‌ای بنویسد که هرگز منتشر نکرد. رابرتسون یک بشردوست پرکار بود و بیش از ۱.۴ میلیارد دلار به اهدافی از جمله تحقیقات پزشکی و حفاظت از محیط زیست اهدا کرد. نشریه فوربس که در سن ۷۳ سالگی‌اش او را به عنوان یکی از ۴۰۰ ثروتمند آمریکا معرفی کرده بود، چندی بعد نام او را در فهرست یکی از ۱۰۰ ذهن برتر کسب‌وکار زنده دنیا معرفی کرده بود. درباره رابرتسون کتابی هم منتشر شده است با عنوان «ببری در سرزمین گاوها و خرس‌ها».

از رابرتسون پندهایی به یادگار مانده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

  1. "ایده هوشمند، مبتنی بر تحقیقات جامع داشته باشید و به دنبال آن یک ریسک بزرگ کنید."
  2. "یک داستان را بشنوید، تجزیه و تحلیل کنید و اگر درست به نظر می رسد، تهاجمی خرید کنید."
  3. برای یک صندوق تامین مالی راحت‌تر است که به مناطقی برود که رقابت کمتری وجود دارد. به عنوان مثال، ما در ابتدا خیلی قبل از اینکه بیشتر مردم در کره سرمایه گذاری کنند به کره رفتیم. ما مدت زیادی در ژاپن سرمایه گذاری کردیم در  حالیکه وارد شدن به آنجا واقعا دور از ذهن بود. یکی از بهترین راه‌ها برای موفقیت در این کسب‌وکار این است که به مناطقی بروید که توسط افراد توانمند و محقق مورد استفاده قرار نگرفته‌اند و تا جایی که می‌توانید در آن‌ها کار کنید.» «فکر می‌کنم اگر جوان‌تر بودم، در آفریقا سرمایه‌گذاری می‌کردم.»
  4. من معتقدم که بهترین راه برای مدیریت پول، خرید سهام بلند و کوتاه مدت است. تئوری من این است که اگر ۵۰ مورد از بهترین سهامی که می‌توانید به دست آورید عملکرد بهتری نسبت به ۵۰ مورد از بدترین سهامی که می‌توانید داشته باشید ندارند، به درد این کار نمی‌خورید و باید در کار دیگری مشغول شوید.
  5.  «از ضررهای بزرگ بپرهیزید. این راهی است که می‌توان با آن در طول سال‌ها واقعاً پول درآورد.»

رابرتسون بر این باور است که صندوق‌های تامین مالی باید این را در اولویت قرار دهند تا "در زمان‌های بد از بازار پیشی بگیرند." این به معنای اتخاذ استراتژی است که در آن صندوق پوشش ریسک عملاً پوشش ریسک می‌دهد.

      6."افرادی که برای وارد عمل شدن مجهز باشند، زیاد نیستند."

خبرنامه Hedge Fund Letters نوشت: «مدیران بر صنایع مختلف نظارت داشتند و توصیه هایی را ارائه کردند، اما رابرتسون حرف آخر را زد.

کسی می‌تواند یک تحلیلگر عالی و در عین حال یک اجراکننده بد باشد. اجرای موفقیت آمیز نیاز به کنترل روانشناختی دارد زیرا بیشتر اشتباهات سرمایه‌گذاری احساسی هستند نه تحلیلی.

7. وقتی پول را مدیریت می‌کنید، تمام زندگی شما را در بر می‌گیرد. این یک کار ۲۴ ساعته است.

رابرتسون در این راه تنها نیست زیرا بسیاری از میلیاردرهای مالی و فناوری تنها پس از تغییر شغل به کارهایی مانند بشردوستی روی می‌آورند. این همچنین نشان می‌دهد دنیای سرمایه گذاری دنیای رقابت و تغییر مداوم است.

8."کسب و کار صندوق های تامینی در مورد موفقیت در پرورشِِ موفقیت است."

یکی از مقالات دانکن واتس با عنوان "آیا جاستین تیمبرلیک محصول مزیت تجمعی است؟" در این باره نوشته شده است که مفهوم مزیت انباشته در درک نتایج زندگی بسیار مهم است و در عین حال درک آن بسیار ضعیف است.

ایده اصلی این است که وقتی یک شخص یا کسب و کار خود مزیت کوچکی نسبت به دیگران به دست آورد، این مزیت در طول زمان به یک مزیت بزرگتر تبدیل می‌شود. این همان موضوعی است که در کتاب مرجع "ثروتمندان ثروتمندتر می‌شوند و فقرا فقیرتر می‌شوند"  با نام "اثر متئو" از آن یاد می‌شود.

9.رابرتسون می‌گوید: «به یاد دارم یک بار به عنوان «بزرگترین مدیر پول جهان» روی جلد Business Week قرار گرفتم. همه آن را دیدند و من نیز به نوعی تحت تأثیر آن قرار گرفتم. سپس سه سال بعد همان نویسنده کوبنده‌ترین دروغ ها را نوشت. این یک راکت خشن است. اما من فکر می‌کنم در خودشیفتگی انسان چیز خوبی است که متوجه شویم اگر بر اساس دیدگاه‌های خود پیش رویم، در مطبوعات مسیر پستی‌ها و بلندی‌ها را طی می‌کنی– واقعاً، نباید هیچکدامشان برایتان مهم باشد.»

من هنوز اولین باری که در مورد سهام [در سن شش سالگی] شنیدم را به یاد دارم. پدر و مادرم به مسافرت رفتند و عمه بزرگی پیش من ماند. او در روزنامه شرکتی به نام United Corp را به من نشان داد که در هیات مدیره بزرگ معامله می‌شد و به قیمت حدود ۱.۲۵ دلار فروخته می شد. و متوجه شدم که حتی می توانم آنقدر پول پس انداز کنم تا سهام را بخرم. من آن را زیر نظر گرفتم کردم و به‌تدریج علاقه‌ام را برانگیخت.»

10. اگر می خواهید کودکی به سرمایه گذاری علاقه مند باشد، عاقلانه است که ایده‌های کلیدی را در اوایل زندگی به شکل واقعی به او معرفی کنید. مهم نیست که سهام چقدر کوچک است، تأثیر پول واقعی در بازار به این معنی است که این تجربه معنادار و به یاد ماندنی خواهد بود.

مری بافت که با یکی از پسران وارن بافت ازدواج کرده بود، در کتابی می نویسد که وارن معتقد بود که اینکه آیا یک فرد در تجارت موفق خواهد بود یا خیر، بیشتر به این بستگی دارد که آیا یک فرد در کودکی "غرفه لیموناد داشته است یا نه" نه اینکه به دانشکده رفته است یا نه. عشق اولیه به کسب و کار، در آینده برابر است با موفقیت در تجارت."

گردآوری: شادی آذری حمیدیان

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha